کلمه جو
صفحه اصلی

impressionist


(نقاش - نویسنده - موسیقی نگار) امپرسیونیست، برداشت گرای، (بازیگر) مقلد، تقلید درآور، تقلید درآور برداشتگرایانه، برداشتگرانه

انگلیسی به فارسی

(نقاش - نویسنده - موسیقی نگار) امپرسیونیست، برداشت گرای، برداشتگر


(بازیگر) مقلد، تقلید درآور


برداشتگرایانه، برداشتگرانه


امپرسیونیست


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to impressionism; characteristic of impressionism
artist which belongs to the impressionist school (artistic movement originating in the late 19th century which attempted to reproduce the effect of light on objects using short quick brush strokes)
an impressionist was an artist who painted in the style of impressionism. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. the farm is like an impressionist painting, splashed with colour in the early morning light.
an impressionist is a person who entertains by means of funny imitations of people's behaviour and ways of talking, usually of well-known people.

جملات نمونه

1. She affiliated herself with the Impressionist school of painting.
[ترجمه ترگمان]او خودش را با تابلوی نقاشی Impressionist نقاشی کرده بود
[ترجمه گوگل]او وابسته به مدرسه نقاشی Impressionist بود

2. Braque acknowledged his debt to Impressionist painting.
[ترجمه ترگمان]\"براک\" بدهی خود را به نقاشی امپرسیونیست ها تصدیق کرد
[ترجمه گوگل]براک نقاشی خود را به نقاش امپرسیونیسم اذعان کرد

3. She is usually labelled an Impressionist.
[ترجمه ترگمان]او معمولا به an معروف است
[ترجمه گوگل]او معمولا به عنوان امپرسیونیست شناخته می شود

4. Topping the bill will be comedy impressionist Al Meechie.
[ترجمه ترگمان]در راس این لایحه کمدی impressionist Al خواهد بود
[ترجمه گوگل]بالا بردن این لایحه خواهد شد کمدی امپرسیونیست Al Meechie

5. Saez is a gifted impressionist, conjuring a flickering illusion of other places and cultures.
[ترجمه ترگمان]Saez از impressionist با استعداد استفاده می کنند و از جاه ای دیگر و از جاه ای دیگر کشت و کشت می کنند
[ترجمه گوگل]سعز یک تحسین کننده با استعداد است که موجب توهم سوسو زدن از مکان ها و فرهنگ های دیگر می شود

6. There is no denying the influence of the Impressionist school in his painting.
[ترجمه ترگمان]اثری از نفوذ مکتب Impressionist در نقاشی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]نفوذ مدرسه امپرسیونیست در نقاشی او انکار نمیکند

7. Their styles range from literal oils to more impressionist mixed media works.
[ترجمه ترگمان]سبک آن ها از روغن های literal تا more و کاره ای رسانه ای مخلوط شده متفاوت است
[ترجمه گوگل]سبکهای آنها از روغنهای لفظی تا کارهای متداول تر آمیزه ای از تجارب متفاوتی تشکیل شده است

8. The superstitious 35-year-old singer and impressionist was remanded on bail in his absence charged with affray.
[ترجمه ترگمان]این خواننده ۳۵ ساله خرافاتی و impressionist در غیاب او به قید وثیقه به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه گوگل]خواننده و امپرسیونیست 35 ساله خداباور در غیابش، به خاطر قصاص، به قید وثیقه گذاشته شد

9. He expressed modest optimism about the Impressionist market and felt that some new collectors were emerging.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به بازار Impressionist خوش بین بود و احساس می کرد که تعدادی جمع کنندگان جدید در حال ظهور هستند
[ترجمه گوگل]او خوشبینی نسبت به بازار امپرسیونیست ها را ابراز کرد و احساس کرد که برخی از جمع آوری کنندگان جدید در حال ظهور هستند

10. They were impressionist paintings, glowing colours that swirled into form.
[ترجمه ترگمان]آن ها تابلوهای نقاشی شده بودند و رنگ های درخشانی داشتند که به شکل فرم در می آمدند
[ترجمه گوگل]آنها نقاشیهای impressionist بودند، رنگهای درخشان که به شکل چرخش میگرفتند

11. In other ways, too, innovations peculiar to Impressionist painting closely approximate to the characteristics of snapshot photographs.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، نوآوری های peculiar که به نقاشی Impressionist شباهت داشتند تقریبا به ویژگی های عکس های فوری شباهت داشتند
[ترجمه گوگل]در عوض، نوآوری هایی که مخصوص نقاشی های امپرسیونیستی هستند، تقریبا به ویژگی های عکس های فتوشاپی نزدیک می شوند

12. The stuff of impressionist painting had been the fleeting glimpse of Ia vie moderne rather than the solid statue.
[ترجمه ترگمان]تصویری که از آثار هنری نقاشی شده بود، تنها یک نظر زودگذر بود که نسبت به یک مجسمه کامل وجود داشت
[ترجمه گوگل]نقاشی های امپرسیونیستی، نگاه اجمالی کوتاه به Ia vie moderne و نه مجسمه جامد بود

13. It was first seen publicly in the sixth Impressionist Exhibition in 188 when its astonishing realism shocked many contemporary critics.
[ترجمه ترگمان]این اولین بار در نمایشگاه امپرسیونیست ها در ۱۸۸ دیده شد که واقع گرایی حیرت آور آن بسیاری از منتقدان معاصر را شوکه کرد
[ترجمه گوگل]این اولین بار در نمایشگاه ششمین نمایشگاه امپرسیونیستی در سال 188 به طور عمومی دیده شد، زمانی که واقعیت شگفت آور آن، بسیاری منتقدان معاصر را تکان داد

14. These include amazing collections of impressionist and post-impressionist art arranged chronologically .
[ترجمه ترگمان]اینها شامل مجموعه های شگفت انگیزی از هنر impressionist و هنر پس از impressionist هستند که به ترتیب برنامه ریزی شده اند
[ترجمه گوگل]این مجموعه شامل مجموعه های شگفت انگیز از هنرهای امپرسیونیست و پس از تجدید گاه به صورت زمان بندی است

پیشنهاد کاربران

تأثّرگرا، نقاد ذوقی


کلمات دیگر: