هولر
hauler
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• one who hauls; company which transports goods, moving company
جملات نمونه
1. Shield hauler is a usual main hauler of underground a modern coal enterprise.
[ترجمه ترگمان]حفاظ دار یکی از hauler اصلی زیرزمینی یک شرکت زغال سنگی است
[ترجمه گوگل]حوضچه شیلدار یک معدن اصلی اصلی زیرزمینی است که یک شرکت زغال سنگ مدرن است
[ترجمه گوگل]حوضچه شیلدار یک معدن اصلی اصلی زیرزمینی است که یک شرکت زغال سنگ مدرن است
2. The invention discloses a novel car hauler base, which is manufactured by adopting a casting or welding method.
[ترجمه ترگمان]اختراع یک پایگاه hauler خودرو را نشان می دهد که با استفاده از یک روش جوشکاری یا جوشکاری تولید می شود
[ترجمه گوگل]اختراع یک خودرو جدید راننده خودرو را که با اتخاذ روش ریخته گری یا جوشکاری تولید می شود، منتشر می کند
[ترجمه گوگل]اختراع یک خودرو جدید راننده خودرو را که با اتخاذ روش ریخته گری یا جوشکاری تولید می شود، منتشر می کند
3. The thesis takes ED25SH shield hauler as an example, analyses the operating principle of its air control safety circuit and summarizes its characteristics.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه، سپر ED۲۵SH را به عنوان نمونه مورد استفاده قرار می دهد، اصل عملیاتی مدار ایمنی کنترل هوا را تجزیه و تحلیل می کند و مشخصات آن را خلاصه می کند
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه، ED25SH shield haul را به عنوان مثال می گیرد، اصل عامل کنترل مدار ایمنی هوا را بررسی می کند و ویژگی های آن را خلاصه می کند
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه، ED25SH shield haul را به عنوان مثال می گیرد، اصل عامل کنترل مدار ایمنی هوا را بررسی می کند و ویژگی های آن را خلاصه می کند
4. A few weeks earlier, Talbot said, a concrete hauler had hit the freeway median, taking out a big chunk of it.
[ترجمه ترگمان]چند هفته قبل از آن، تالبوت گفت: یک hauler بتونی به میانه بزرگراه برخورد کرده و یک تکه بزرگ از آن را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]چند هفته پیش، تالبوت گفت، یک تریلر بتنی به وسیله وسیله نقلیه بزرگراه آسیب دیده است و یک تکه بزرگ از آن را برداشته است
[ترجمه گوگل]چند هفته پیش، تالبوت گفت، یک تریلر بتنی به وسیله وسیله نقلیه بزرگراه آسیب دیده است و یک تکه بزرگ از آن را برداشته است
5. Shield hauler is a usual main hauler of underground transportation in a modern coal enterprise.
[ترجمه ترگمان]حفاظ دار یکی از hauler اصلی حمل و نقل زیرزمینی در یک شرکت زغال سنگ مدرن است
[ترجمه گوگل]حوضچه شیله اصلی حمل و نقل عمومی زیرزمینی در یک شرکت زغال سنگ مدرن است
[ترجمه گوگل]حوضچه شیله اصلی حمل و نقل عمومی زیرزمینی در یک شرکت زغال سنگ مدرن است
6. Michael dreams of being a trash hauler, so he convinced his parents to give him a party for his seventh birthday at a real compost.
[ترجمه ترگمان]مایکل آرزو دارد که یک سطل آشغال جمع شود، بنابراین پدر و مادرش را قانع کرد که برای هفتمین سالگرد تولد هفتمین سالگرد تولد خود به او یک مهمانی بدهند
[ترجمه گوگل]مایکل آرزوی داشتن یک حوضچه زباله است، بنابراین او پدر و مادر خود را متقاعد کرد که او را برای تولد هفتم خود در یک کمپوست واقعی مهیا کند
[ترجمه گوگل]مایکل آرزوی داشتن یک حوضچه زباله است، بنابراین او پدر و مادر خود را متقاعد کرد که او را برای تولد هفتم خود در یک کمپوست واقعی مهیا کند
7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
8. Hauler drivers have to climb stairs up to the trucks' cabs nearly 20 feet off the ground.
[ترجمه ترگمان]رانندگان کامیون باید از پله ها بالا بروند و به طرف درشکه ها که تقریبا ۲۰ متر از زمین فاصله دارند بالا بروند
[ترجمه گوگل]رانندگان حامل باید از پله ها تا کابین های کامیون نزدیک به 20 فوت از زمین صعود کنند
[ترجمه گوگل]رانندگان حامل باید از پله ها تا کابین های کامیون نزدیک به 20 فوت از زمین صعود کنند
9. Retailers, home sellers and transportation companies from airlines to freight haulers saw activity brought to a standstill in the blizzard.
[ترجمه ترگمان]خرده فروشان، فروشندگان خانگی و شرکت های حمل و نقل از خطوط هوایی گرفته تا قطارهای باری مشاهده کردند که فعالیت در برف متوقف شده است
[ترجمه گوگل]خرده فروشان، فروشندگان خانه و شرکت های حمل و نقل از شرکت های هواپیمایی به حامل های حمل و نقل متوجه فعالیت متوقف شده در blizzard
[ترجمه گوگل]خرده فروشان، فروشندگان خانه و شرکت های حمل و نقل از شرکت های هواپیمایی به حامل های حمل و نقل متوجه فعالیت متوقف شده در blizzard
10. I think I could get a better price from another hauler.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم بتونم یه قیمت بهتر از یه کش دیگه کش برم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که می توانم از یک گیرنده دیگر یک قیمت بهتر دریافت کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که می توانم از یک گیرنده دیگر یک قیمت بهتر دریافت کنم
11. In 1992 BMW turned the "Ultimate Driving Machine" into the ultimate family hauler.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۲ ام ام ام، \"ماشین رانندگی نهایی\" را به خانواده نهایی hauler تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1992 BMW به عنوان ماشین نهایی ماشین رانندگی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]در سال 1992 BMW به عنوان ماشین نهایی ماشین رانندگی تبدیل شد
12. The Only One of Its Kind A few years ago, people in Sparwood, British Columbia, got together to save a special ultra hauler. It was the Terex Titan, the longest ultra hauler in the world.
[ترجمه ترگمان]تنها چند سال پیش مردم در Sparwood، بریتیش کلمبیا با هم برای نجات یک hauler فوق العاده خاص گرد هم آمدند این تیتان Terex تیتان بود که طولانی ترین hauler جهان بود
[ترجمه گوگل]تنها نوعی از نوع آن چند سال پیش، مردم در اسپاروود، بریتیش کلمبیا، برای نجات یک فوق العاده هولر ویژه به یکدیگر پیوستند Terex Titan، طولانی ترین هوندا در جهان بود
[ترجمه گوگل]تنها نوعی از نوع آن چند سال پیش، مردم در اسپاروود، بریتیش کلمبیا، برای نجات یک فوق العاده هولر ویژه به یکدیگر پیوستند Terex Titan، طولانی ترین هوندا در جهان بود
13. I'm dressing my unit as a well - kept one owner ag - hauler in Central Valley region of California.
[ترجمه ترگمان]من واحد خود را به عنوان یک one ag در منطقه دره مرکزی کالیفرنیا در نظر گرفته ام
[ترجمه گوگل]من واحد خود را به عنوان یک نگهدارنده یک ag-hauler در منطقه مرکزی در کالیفرنیا نگهداری می کنم
[ترجمه گوگل]من واحد خود را به عنوان یک نگهدارنده یک ag-hauler در منطقه مرکزی در کالیفرنیا نگهداری می کنم
14. My loudest critics claimed I wanted to put every log hauler and mill worker out of business.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین منتقدان من ادعا کردند که من می خواستم همه log و کارگران کارخانه را از کسب وکار خارج کنم
[ترجمه گوگل]بلندترین منتقدان من ادعا کردند که می خواهم هر کارگر معدن و کارخانه را از کسب و کار کنار بگذارم
[ترجمه گوگل]بلندترین منتقدان من ادعا کردند که می خواهم هر کارگر معدن و کارخانه را از کسب و کار کنار بگذارم
15. The information net of life management is established and the responsibility of user, manufacturer and over hauler in life management is ascertained.
[ترجمه ترگمان]شبکه اطلاعاتی مدیریت حیات ایجاد شده و مسیولیت پذیری کاربر، تولید کننده و بیش از حد hauler در مدیریت حیات ارائه شده است
[ترجمه گوگل]شبکه اطلاعاتی مدیریت زندگی ایجاد شده و مسئولیت کاربر، تولید کننده و بیش از حامل در مدیریت زندگی مشخص شده است
[ترجمه گوگل]شبکه اطلاعاتی مدیریت زندگی ایجاد شده و مسئولیت کاربر، تولید کننده و بیش از حامل در مدیریت زندگی مشخص شده است
پیشنهاد کاربران
شرکت حمل و نقل
حامل
کلمات دیگر: