improvisor تعبیه کننده، کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
improviser
improvisor تعبیه کننده، کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
انگلیسی به فارسی
( improvisor ) تعبیه کننده، کسی که بسرعت یا بلامقدمه چیزی را میسازد
improviser، تعبیه کننده
انگلیسی به انگلیسی
• one who improvises, improvisator, extemporizer
جملات نمونه
1. He was a brilliant improviser with a dry wit and a masterly sense of timing.
[ترجمه ترگمان]او مردی درخشان با شوخ طبعی خشک و یک حس استادانه زمانبندی بود
[ترجمه گوگل]او یک طراح درخشان بود با عقل و خردمندانه و حساسترانه از زمان بندی
[ترجمه گوگل]او یک طراح درخشان بود با عقل و خردمندانه و حساسترانه از زمان بندی
2. This encourages improvisation, and enables the improviser to play at length and elaborately, as in the guitar solo by Eric Clapton.
[ترجمه ترگمان]این امر، بداهه سازی را تشویق می کند، و the را قادر می سازد که با طول و با دقت بازی کند، همان طور که در گیتار سولو توسط اریک Clapton اجرا شد
[ترجمه گوگل]این بداهه نوازی را تشویق می کند و باعث می شود که نوازنده به طور طولانی و دقیق بازی کند، همانطور که در انفرادی گیتار توسط اریک کلپتون
[ترجمه گوگل]این بداهه نوازی را تشویق می کند و باعث می شود که نوازنده به طور طولانی و دقیق بازی کند، همانطور که در انفرادی گیتار توسط اریک کلپتون
3. He is a saxophonist and improviser from the U. S. midwest who currently resides in Beijing, where he performs with Red Hand jazz group, among other jazz and improvisatory outfits.
[ترجمه ترگمان]از U یک saxophonist و improviser است اس midwest که در حال حاضر در پکن زندگی می کند، جایی است که او با گروه جاز با دست قرمز در میان دیگر سازمان های جاز و improvisatory کار می کند
[ترجمه گوگل]او یکی از ساکسوفونیست ها و نوازنده ای است که از اواسط دهه ی شصت و هفتاد و نیم است که در حال حاضر در پکن زندگی می کند، جایی که او با گروه موسیقی جاز Red Hand در میان دیگر لباس های جاز و بداهه نوازی می کند
[ترجمه گوگل]او یکی از ساکسوفونیست ها و نوازنده ای است که از اواسط دهه ی شصت و هفتاد و نیم است که در حال حاضر در پکن زندگی می کند، جایی که او با گروه موسیقی جاز Red Hand در میان دیگر لباس های جاز و بداهه نوازی می کند
4. Playing Shrek's talkative buddy, a donkey, is veteran comedian Eddie Murphy, another great improviser.
[ترجمه ترگمان]رفیق پرگو (شرک)، یک الاغ، یک کمدین کهنه کار است ادی مورفی، یک بازیگر بزرگ دیگر
[ترجمه گوگل]ادی مورفی، یکی از کمدین های جانباز، یکی دیگر از نوازندگان بزرگ، بازی می کند
[ترجمه گوگل]ادی مورفی، یکی از کمدین های جانباز، یکی دیگر از نوازندگان بزرگ، بازی می کند
5. Despite acknowledged genius as an organist, improviser and composer, his income and employment finally became unstable and he died in poverty.
[ترجمه ترگمان]علی رغم نبوغ شناخته شده به عنوان نوازنده ارگ، improviser و آهنگساز، درآمد و اشتغال او در نهایت ناپایدار شد و او در فقر درگذشت
[ترجمه گوگل]علیرغم نابغه به عنوان یک ارگان، سازنده و سازنده، درآمد و اشتغال او در نهایت ناپایدار شد و در فقر مرد
[ترجمه گوگل]علیرغم نابغه به عنوان یک ارگان، سازنده و سازنده، درآمد و اشتغال او در نهایت ناپایدار شد و در فقر مرد
6. A subtle, athletically powerful improviser, he was breathtaking to watch .
[ترجمه ترگمان]نگاه زیرکانه و نافذ و نافذی داشت که از تماشای آن لذت می برد
[ترجمه گوگل]یک ظالم و قدرتمند قدرتمند و قدرتمند، او به تماشای نفس کشید
[ترجمه گوگل]یک ظالم و قدرتمند قدرتمند و قدرتمند، او به تماشای نفس کشید
7. He is a composer and improviser.
[ترجمه ترگمان]او یک آهنگ ساز و improviser است
[ترجمه گوگل]او آهنگساز و نوازنده است
[ترجمه گوگل]او آهنگساز و نوازنده است
8. He 's a great improviser .
[ترجمه ترگمان]اون یک improviser بزرگه
[ترجمه گوگل]او یک روحانی بزرگ است
[ترجمه گوگل]او یک روحانی بزرگ است
9. You, the Leader, The Improviser. . .
[ترجمه ترگمان] تو، رهبر، The
[ترجمه گوگل]شما، رهبر، The Improviser
[ترجمه گوگل]شما، رهبر، The Improviser
10. Unlike the rough-hewn, collectively-jamming early jazz of King Oliver or Kid Ory, Morton's music was as much that of a composer as an improviser.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف the خشن، که به طور جمعی از جاز و یا بچه Ory ساخته شده بود، موسیقی مورتن به اندازه یک آهنگ ساز بود
[ترجمه گوگل]بر خلاف جاز زاده شده، که به طور جمعی درهم آمیخته از پادشاه الیور یا کید اوری است، موسیقی مورتون همان آهنگساز را به عنوان یک improviser تعریف کرد
[ترجمه گوگل]بر خلاف جاز زاده شده، که به طور جمعی درهم آمیخته از پادشاه الیور یا کید اوری است، موسیقی مورتون همان آهنگساز را به عنوان یک improviser تعریف کرد
11. His co-writer on the series is his third wife and fellow comic improviser, Suki Webster.
[ترجمه ترگمان]هم کار او در این مجموعه، سومین زن و fellow comic، Suki وبستر است
[ترجمه گوگل]نویسندگی او در این سری، سومین همسر و همدلی خود را به همراه دارد، Suki Webster
[ترجمه گوگل]نویسندگی او در این سری، سومین همسر و همدلی خود را به همراه دارد، Suki Webster
12. Playing Shrek's talkative buddy, a donkey, is veteran comedian Eddie Murphy, another great improviser.
[ترجمه ترگمان]رفیق پرگو (شرک)، یک الاغ، یک کمدین کهنه کار است ادی مورفی، یک بازیگر بزرگ دیگر
[ترجمه گوگل]ادی مورفی، یکی از کمدین های جانباز، یکی دیگر از نوازندگان بزرگ، بازی می کند
[ترجمه گوگل]ادی مورفی، یکی از کمدین های جانباز، یکی دیگر از نوازندگان بزرگ، بازی می کند
پیشنهاد کاربران
بداهه گو
کلمات دیگر: