(کالبد شناسی) استخوان چکشی (در گوش میانی پستانداران)، استخوان چکشی
malleus
(کالبد شناسی) استخوان چکشی (در گوش میانی پستانداران)، استخوان چکشی
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی) استخوان چکشی (در گوش میانی پستانداران)
مالون
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: mallei
حالات: mallei
• : تعریف: the outermost and largest of the three small bones in the middle ear of mammals.
• small hammer-shaped bone in the middle ear of mammals (anatomy)
جملات نمونه
1. The Malleus lay on the bench of every judge, on the desk of every magistrate.
[ترجمه ترگمان]Malleus روی نیمکت هر قاضی روی میز هر قاضی روی میز قرار داشت
[ترجمه گوگل]Malleus بر روی نیمکت هر قاضی، روی میز هر قاضی گذاشته شد
[ترجمه گوگل]Malleus بر روی نیمکت هر قاضی، روی میز هر قاضی گذاشته شد
2. Shell Malleus is high performance range of open gear lubricants and thread compounds.
[ترجمه ترگمان]شل Malleus محدوده عملکردی بالایی از lubricants و ترکیبات رشته رشته است
[ترجمه گوگل]Shell Malleus طیف وسیعی از روغن های گریس باز و ترکیبات نخ است
[ترجمه گوگل]Shell Malleus طیف وسیعی از روغن های گریس باز و ترکیبات نخ است
3. Comprising three separate bones, the malleus, the incus and the stapes, this structure is unlike that of any other class of animal: reptiles and amphibians have one bone while fish have none.
[ترجمه ترگمان]استخوان چکشی، استخوان چکشی، استخوان سندانی و استخوان رکابی، این ساختار برخلاف دیگر انواع حیوانات دیگر است: خزندگان و دوزیستان یک استخوان دارند در حالی که ماهی ها فاقد یک استخوان هستند
[ترجمه گوگل]این سه ساختار متشکل از سه استخوان جدا، مالون، درخت و دره است، این ساختار بر خلاف سایر کلاس های حیوانی است: خزندگان و دوزیستان یک استخوان دارند، در حالی که ماهی ها هیچ کدام ندارند
[ترجمه گوگل]این سه ساختار متشکل از سه استخوان جدا، مالون، درخت و دره است، این ساختار بر خلاف سایر کلاس های حیوانی است: خزندگان و دوزیستان یک استخوان دارند، در حالی که ماهی ها هیچ کدام ندارند
4. The handle of the malleus, with the umbo at its tip, crosses the drum obliquely from the cone of light upward toward the short process.
[ترجمه ترگمان]دسته استخوان چکشی با نوک نوک آن به طور مایل از مخروط نور به سمت بالا به سمت روند کوتاه عبور می کند
[ترجمه گوگل]دسته گلوی، با umbo در نوک آن، از درام به طور صریح از مخروط نور به سمت فرآیند کوتاه عبور می کند
[ترجمه گوگل]دسته گلوی، با umbo در نوک آن، از درام به طور صریح از مخروط نور به سمت فرآیند کوتاه عبور می کند
5. Shell Malleus GL is a range of premium quality, lead free.
[ترجمه ترگمان]پوسته پوسته GL a از کیفیت ویژه است، آزاد می شود
[ترجمه گوگل]Shell Malleus GL طیف وسیعی از کیفیت برتر، بدون سرب است
[ترجمه گوگل]Shell Malleus GL طیف وسیعی از کیفیت برتر، بدون سرب است
6. Malleus Maleficarum or The Witches' Hammer indoctrinated the world to "the dangers of freethinking women" and instructed the clergy how to locate, torture, and destroy them.
[ترجمه ترگمان]Malleus maleficarum یا چکش جادوگران جهان را به \"خطرات زنان روشنفکر\" تلقین کرد و به روحانیان دستور داد که چگونه آن ها را بیابند، شکنجه دهند، و آن ها را نابود کنند
[ترجمه گوگل]Malleus Maleficarum یا Hammer 'The Witches' به جهانیان خطاب به خطرات زنان افکار و اندیشه را آموزش داد و روحانیان را به نحوی که محل، شکنجه و نابودی آنها را آموزش می داد
[ترجمه گوگل]Malleus Maleficarum یا Hammer 'The Witches' به جهانیان خطاب به خطرات زنان افکار و اندیشه را آموزش داد و روحانیان را به نحوی که محل، شکنجه و نابودی آنها را آموزش می داد
7. Shell Malleus is a high performance range of open gear lubricants and thread compounds.
[ترجمه ترگمان]شل Malleus محدوده عملکردی بالایی از lubricants و ترکیبات رشته رشته است
[ترجمه گوگل]Shell Malleus یک طیف وسیعی از روغن های گریس باز و ترکیبات نخ است
[ترجمه گوگل]Shell Malleus یک طیف وسیعی از روغن های گریس باز و ترکیبات نخ است
8. Shell Malleus comes in several viscosity grades and NLGI specifications.
[ترجمه ترگمان]شل Malleus چند درجه با viscosity و ویژگی های NLGI دارد
[ترجمه گوگل]Shell Malleus در چندین نمره ویسکوزیته و مشخصات NLGI قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Shell Malleus در چندین نمره ویسکوزیته و مشخصات NLGI قرار می گیرد
9. The distance between handle of malleus and stapes, the dia_meter of manubrium mallei are important to the design of prosthesis.
[ترجمه ترگمان]فاصله بین دسته استخوان چکشی و استخوان رکابی، the متری of mallei برای طراحی مصنوعی مهم هستند
[ترجمه گوگل]فاصله بین دسته پروتزهای شکم و پهلو، di_meter malubrium mallei برای طراحی پروتز مهم است
[ترجمه گوگل]فاصله بین دسته پروتزهای شکم و پهلو، di_meter malubrium mallei برای طراحی پروتز مهم است
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. Bones: malleus, incus, stapes.
[ترجمه ترگمان]استخوان ها: استخوان چکشی، استخوان سندانی، استخوان رکابی
[ترجمه گوگل]استخوان: گلو، انسو، استپس
[ترجمه گوگل]استخوان: گلو، انسو، استپس
12. D CT can vividly demonstrate the shape and spatial relationships of malleus and incus.
[ترجمه ترگمان]سی تی می تواند به طور واضح شکل و روابط فضایی از استخوان چکشی و استخوان سندانی را نشان دهد
[ترجمه گوگل]D CT میتواند شکل و روابط فضایی پروستات و ویروس را به طور چشمگیری نشان دهد
[ترجمه گوگل]D CT میتواند شکل و روابط فضایی پروستات و ویروس را به طور چشمگیری نشان دهد
کلمات دیگر: