رجوع شود به: layman
layperson
رجوع شود به: layman
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: layman
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a person who is a member of a religious congregation but not of the clergy.
• (2) تعریف: a person who is an outsider and unskilled with respect to a particular profession, esp. medicine or law.
• one who is not a professional, nonexpert; member of a religious congregation who is not a member of the clergy
مترادف و متضاد
amateur person, not trained in religious or other profession
Synonyms: believer, dilettante, follower, laic, member, neophyte, nonprofessional, novice, outsider, parishioner, proselyte, recruit, secular
Antonyms: minister, ordained, priest, professional, reverend
جملات نمونه
1. The layperson cannot really understand mental illness.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]افراد غیر رسمی نمیتوانند درک بیماری روحی را درک کنند
[ترجمه گوگل]افراد غیر رسمی نمیتوانند درک بیماری روحی را درک کنند
2. The priesthood of central computing has already given way to a secular world of laypeople playing with multiplying microprocessors.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]مذهب محاسبات مرکزی در حال حاضر راه را برای یک دنیای سکولار از افراد غیر مجاز در حال پخش با میکروپروسسورهای ضرب کرده است
[ترجمه گوگل]مذهب محاسبات مرکزی در حال حاضر راه را برای یک دنیای سکولار از افراد غیر مجاز در حال پخش با میکروپروسسورهای ضرب کرده است
3. Protestant layperson who assists the minister in various functions.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]غیر رسمی پروتستان که به وزیر در فعالیت های مختلف کمک می کند
[ترجمه گوگل]غیر رسمی پروتستان که به وزیر در فعالیت های مختلف کمک می کند
4. Today still a layperson, tomorrow ordained, we call this a conventional monk because they can't yet let go of defilements.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]امروز یک فرد غیر رسمی، فردا مقرر شده است، ما این را یک راهب معمولی می نامیم، زیرا هنوز نمیتوان آنها را رد کرد
[ترجمه گوگل]امروز یک فرد غیر رسمی، فردا مقرر شده است، ما این را یک راهب معمولی می نامیم، زیرا هنوز نمیتوان آنها را رد کرد
5. Although originally intended for the layperson, Gamow's classic introduction to modern physics has had enduring, universal appeal. I myself have always regarded Mr.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اگر چه در ابتدا برای غیر رسمی در نظر گرفته شده است، مقدمه کلاسیک گاووف در مورد فیزیک مدرن، تجدید نظر جهانی و پایدار است من خودم همیشه به آقای
[ترجمه گوگل]اگر چه در ابتدا برای غیر رسمی در نظر گرفته شده است، مقدمه کلاسیک گاووف در مورد فیزیک مدرن، تجدید نظر جهانی و پایدار است من خودم همیشه به آقای
6. The authors point out that often a layperson can tell by examining a transcript whether the person behind it is a man or a woman.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]نویسندگان به این نکته اشاره می کنند که غالبا یک فرد غیر رسمی می تواند با بررسی یک رونوشت بگوید که آیا شخص پشت آن مرد یا زن است یا نه
[ترجمه گوگل]نویسندگان به این نکته اشاره می کنند که غالبا یک فرد غیر رسمی می تواند با بررسی یک رونوشت بگوید که آیا شخص پشت آن مرد یا زن است یا نه
7. Likewise, the best thing a layperson can do if they find someone to be suicidal is to ask that person to promise not to harm themselves until professional help comes.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، بهترین چیزهایی که یک فرد غیر رسمی می تواند انجام دهد اگر شخصی را به خودکشی کشف کند، این است که از آن فرد بخواهد تا خود را تا زمانی که کمک های حرفه ای نمی آید، به خود آسیب برساند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، بهترین چیزهایی که یک فرد غیر رسمی می تواند انجام دهد اگر شخصی را به خودکشی کشف کند، این است که از آن فرد بخواهد تا خود را تا زمانی که کمک های حرفه ای نمی آید، به خود آسیب برساند
8. As a layperson, it would be my guess that each time there is a shift, there is a recalibration in the pressure along the fault line.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]به عنوان یک فرد غیر رسمی، حدس می زنم که هر بار که یک تغییر وجود دارد، یک فشار مجدد در خط خطا وجود دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک فرد غیر رسمی، حدس می زنم که هر بار که یک تغییر وجود دارد، یک فشار مجدد در خط خطا وجود دارد
9. To the layperson, the notion is persuasive because it is intuitive — malaria is rife where the world is hot, so if the world gets hotter there will be more of it.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]به غیر مادری، این مفهوم متقاعد کننده است زیرا بصری است - مالاریا غلیظ است که جهان داغ است، بنابراین اگر جهان داغتر شود، بیشتر از آن خواهد بود
[ترجمه گوگل]به غیر مادری، این مفهوم متقاعد کننده است زیرا بصری است - مالاریا غلیظ است که جهان داغ است، بنابراین اگر جهان داغتر شود، بیشتر از آن خواهد بود
10. A monk cannot disrespect the layperson by refusing their food.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]یک راهب می تواند با نادیده گرفتن مواد غذایی خود، افراد غیر مجاز را بی اعتبار کند
[ترجمه گوگل]یک راهب می تواند با نادیده گرفتن مواد غذایی خود، افراد غیر مجاز را بی اعتبار کند
11. His comment hit home for me, as both therapist and layperson.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]نظر او برای من، به عنوان هر دو درمانگر و غیر روحانی، به خانه مراجعه کرده است
[ترجمه گوگل]نظر او برای من، به عنوان هر دو درمانگر و غیر روحانی، به خانه مراجعه کرده است
12. You can use technical language for the expert which is not appropriate for the layperson.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]شما می توانید از زبان فنی برای متخصص استفاده کنید که برای غیرمتخصص مناسب نیست
[ترجمه گوگل]شما می توانید از زبان فنی برای متخصص استفاده کنید که برای غیرمتخصص مناسب نیست
13. For just a few moments she was a real layperson again.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]فقط چند لحظه او دوباره یک مرد غیر واقعی بود
[ترجمه گوگل]فقط چند لحظه او دوباره یک مرد غیر واقعی بود
14. I asked, 'Can you make a real dent in the understanding of the layperson in three weeks, intensively every day?'
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]من پرسیدم: 'آیا می توانم در طول سه هفته، هر روز به شدت هر چه زودتر به درک غیرمنطقی بپردازم؟'
[ترجمه گوگل]من پرسیدم: 'آیا می توانم در طول سه هفته، هر روز به شدت هر چه زودتر به درک غیرمنطقی بپردازم؟'
پیشنهاد کاربران
انسان عامه
فردی که دانش تخصصی در یک زمینه به خصوص ندارد.
فرد غیر حرفه ای
کلمات دیگر: