واردات، وارد کردن، گذاردن، به کشور اوردن، اظهار کردن، دخل داشتن به، تاثیر کردن در، با پیروزی بدست امدن، تسخیر کردن، اهمیت داشتن
importing
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• bringing in of goods from a foreign country
جملات نمونه
1. importing goods and other intermediary trades
وارد کردن کالا و واسطه کاری های دیگر
2. The country is importing a broad range of skilled personnel.
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال وارد کردن طیف وسیعی از پرسنل ماهر است
[ترجمه گوگل]کشور وارد کننده طیف وسیعی از پرسنل ماهر است
[ترجمه گوگل]کشور وارد کننده طیف وسیعی از پرسنل ماهر است
3. He was convicted of importing indecent material.
[ترجمه ترگمان]وی متهم به وارد کردن مواد ناشایست شد
[ترجمه گوگل]او به وارد کردن مواد ناخوشایند محکوم شد
[ترجمه گوگل]او به وارد کردن مواد ناخوشایند محکوم شد
4. He was convicted of illegally importing weapons across state lines.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر واردات غیرقانونی سلاح در سراسر خطوط کشور محکوم شد
[ترجمه گوگل]او به دلیل غیرقانونی واردات سلاح ها در سراسر ایالت ها محکوم شد
[ترجمه گوگل]او به دلیل غیرقانونی واردات سلاح ها در سراسر ایالت ها محکوم شد
5. By 197 the USA was importing no less than 45% of its oil.
[ترجمه ترگمان]با ۱۹۷ درصد نفت خود، آمریکا کم تر از ۴۵ درصد از نفت خود را وارد کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1977، ایالات متحده آمریکا نفت کمتر از 45 درصد را وارد کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1977، ایالات متحده آمریکا نفت کمتر از 45 درصد را وارد کرد
6. In some countries, importing drugs is a capital offence.
[ترجمه ترگمان]در برخی کشورها واردات مواد مخدر جرم محسوب می شود
[ترجمه گوگل]در برخی از کشورها واردات مواد مخدر یک جرم سرمایه است
[ترجمه گوگل]در برخی از کشورها واردات مواد مخدر یک جرم سرمایه است
7. Current financial problems in some importing countries may slow down growth in demand.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مالی کنونی در برخی از کشورهای وارد کننده ممکن است رشد تقاضا را کند کند
[ترجمه گوگل]مشکلات مالی فعلی در برخی از کشورهای وارد کننده ممکن است باعث کاهش رشد تقاضا شود
[ترجمه گوگل]مشکلات مالی فعلی در برخی از کشورهای وارد کننده ممکن است باعث کاهش رشد تقاضا شود
8. He says that it's terrible that Britain is importing foreign coal.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که این وحشتناک است که بریتانیا زغال سنگ خارجی وارد می کند
[ترجمه گوگل]او می گوید که وحشتناک است که بریتانیا وارد زغال سنگ خارجی می شود
[ترجمه گوگل]او می گوید که وحشتناک است که بریتانیا وارد زغال سنگ خارجی می شود
9. A total of 81 of the importing countries had not signed the Montreal Protocol.
[ترجمه ترگمان]در مجموع ۸۱ کشور وارد کننده قرارداد مونترال را امضا نکرده اند
[ترجمه گوگل]در مجموع 81 کشور وارد کننده پروتکل مونترال امضا نشده است
[ترجمه گوگل]در مجموع 81 کشور وارد کننده پروتکل مونترال امضا نشده است
10. Adamov sees the importing of waste as a way of relaunching the country s nuclear industry.
[ترجمه ترگمان]Adamov شاهد وارد کردن ضایعات به عنوان روشی برای احیای صنعت هسته ای کشور است
[ترجمه گوگل]آداموف واردات زباله ها را به عنوان راهی برای بازنویسی صنعت هسته ای کشور می بیند
[ترجمه گوگل]آداموف واردات زباله ها را به عنوان راهی برای بازنویسی صنعت هسته ای کشور می بیند
11. Further enhancements can be made by importing third-party graphics or using the Quatro Pro collection of clip art.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت بیشتر را می توان با وارد کردن گرافیک شخص ثالث و یا استفاده از مجموعه Quatro Pro از هنر کلیپ انجام داد
[ترجمه گوگل]پیشرفت های بیشتری می تواند با وارد کردن گرافیک شخص ثالث و یا استفاده از مجموعه ای از تصاویر کلیپ Quatro Pro ایجاد شود
[ترجمه گوگل]پیشرفت های بیشتری می تواند با وارد کردن گرافیک شخص ثالث و یا استفاده از مجموعه ای از تصاویر کلیپ Quatro Pro ایجاد شود
12. The deterrents against traders importing and exporting are minimal.
[ترجمه ترگمان]موانع بر سر راه واردات و صادرات کالا به حداقل می رسد
[ترجمه گوگل]بازدارنده ها در برابر واردات و صادرات معامله گران حداقل هستند
[ترجمه گوگل]بازدارنده ها در برابر واردات و صادرات معامله گران حداقل هستند
13. She'd never really believed he was importing undeclared goods, or in any way breaking the law.
[ترجمه ترگمان]او هرگز باور نمی کرد که او کالاهای اعلام نشده را وارد می کند، یا به هر حال قانون را می شکند
[ترجمه گوگل]او هرگز باور نکرد که او کالاهای غیرقانونی را وارد کند یا به هر طریقی قانون را نقض کند
[ترجمه گوگل]او هرگز باور نکرد که او کالاهای غیرقانونی را وارد کند یا به هر طریقی قانون را نقض کند
14. Now the tax on importing used cars has been slashed.
[ترجمه ترگمان]اکنون مالیات واردات خودروهای دست دوم کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مالیات بر واردات ماشین های مورد استفاده کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مالیات بر واردات ماشین های مورد استفاده کاهش یافته است
15. Now, it seems, bankers are growing keener on importing ideas - and bosses - from industry.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، به نظر می رسد که بانکداران در حال رشد بیشتر در واردات ایده ها - و bosses - از صنعت هستند
[ترجمه گوگل]حالا، به نظر می رسد، بانکداران در حال وارد شدن به ایده ها و کارفرمایان از صنعت هستند
[ترجمه گوگل]حالا، به نظر می رسد، بانکداران در حال وارد شدن به ایده ها و کارفرمایان از صنعت هستند
پیشنهاد کاربران
واردات
در کامپیوتر:وارد کردن تعدادی فایل
Bringing in of goods from a foreign country
کلمات دیگر: