کلمه جو
صفحه اصلی

judder


(انگلیس) لرزیدن، متزلزل بودن، لق بودن

انگلیسی به فارسی

(انگلیس) لرزیدن، متزلزل بودن، لق بودن


جادوگر


انگلیسی به انگلیسی

• violent vibration, shudder, rapid shaking; intense vibration in an aircraft
shake violently and quickly, vibrate violently and rapidly, shudder
if something judders, it shakes and vibrates violently.

جملات نمونه

1. The train juddered to a halt.
[ترجمه ترگمان]قطار متوقف شد
[ترجمه گوگل]قطار به توقف متوقف شد

2. He slammed on the brakes and the car juddered to a halt.
[ترجمه ترگمان]او ترمز کرد و ماشین متوقف شد
[ترجمه گوگل]او بر روی ترمز ها کوبید و ماشین به توقف متوقف شد

3. The car gave a sudden judder, then stopped dead.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ناگهان تکانی به خود داد و خاموش شد
[ترجمه گوگل]این ماشین یک حرکت ناگهانی و سپس مرده متوقف شد

4. The car juddered and ground to a halt right in the middle of the road.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به سرعت در وسط جاده متوقف می شود
[ترجمه گوگل]این ماشین جاسازی شده و به سمت راست در وسط جاده توقف می کند

5. The lift started off, juddered, and went out of action.
[ترجمه ترگمان]آسانسور شروع به حرکت کرد و شروع به حرکت کرد
[ترجمه گوگل]آسانسور شروع به خم شدن کرد و از کار خارج شد

6. The engine gave a sudden judder.
[ترجمه ترگمان]موتور روشن شد
[ترجمه گوگل]این موتور یک حرکت ناگهانی را تجربه کرد

7. The Axiam judders and shakes like a very early classic bike then slowly gains momentum rather than actually accelerating.
[ترجمه ترگمان]Axiam judders و shakes مانند یک موتور کلاسیک بسیار زود حرکت می کنند و به کندی حرکت می کنند تا اینکه در واقع شتاب بگیرند
[ترجمه گوگل]Axiam جادویی و تکان می دهد مانند دوچرخه کلاسیک بسیار اولیه و سپس به آرامی به دست آوردن حرکت به جای در واقع تسریع

8. The ship leaped and juddered as if trying to turn to inside out.
[ترجمه ترگمان]کشتی از جا پرید و مثل اینکه بخواهد به درون بیاید، از جا جست
[ترجمه گوگل]کشتی سقوط کرد و به نظر می رسید مانند تلاش برای تبدیل شدن به داخل خارج

9. The engine juddered to life.
[ترجمه ترگمان]موتور به زندگی باز می گردد
[ترجمه گوگل]این موتور به زندگی رسیده است

10. The elevator doors juddered open when we reached the fifth floor.
[ترجمه ترگمان]وقتی به طبقه پنجم رسیدیم، دره ای آسانسور باز شد
[ترجمه گوگل]در صورتی که به طبقه پنجم رسیدیم، درب های آسانسور باز می شد

11. We say it eliminates "some of the judder" because the judder comes from two sources.
[ترجمه ترگمان]ما می گوییم که \"برخی از the\" را حذف می کند زیرا the از دو منبع می آید
[ترجمه گوگل]ما می گوییم 'برخی از چالش ها' را از بین می برد، زیرا جبری از دو منبع می آید

12. However, judder from a low sampling rate remains.
[ترجمه ترگمان]با این حال، judder از نرخ نمونه برداری پایین باقی می ماند
[ترجمه گوگل]با این حال، چالش با نرخ نمونه برداری پایین باقی می ماند

13. The correlation between judder and rumble was analyzed. It was proposed that brake judder problem can be solved along with some other relative problems.
[ترجمه ترگمان]همبستگی بین judder و rumble مورد بررسی قرار گرفت همچنین پیشنهاد شد که مساله ترمز ترمز همراه با برخی مشکلات نسبی دیگر حل شود
[ترجمه گوگل]ارتباط بین لرزش شدید و سر و صدا انجام شد پیشنهاد شد که مشکل لرزش شدید ترمز را می توان همراه با برخی از مشکلات خویشاوند دیگر حل شده است

14. A comprehensive study on brake judder, including phenomena, mechanism, influence factors, research methods and control measures was done in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جامع بر روی سیستم ترمز، از جمله پدیده، مکانیزم، عوامل نفوذ، روش های تحقیق و اقدامات کنترلی در این مقاله انجام شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک مطالعه جامع در مورد چرخه ترمز، از جمله پدیده ها، مکانیزم، عوامل تاثیر گذار، روش های تحقیق و اقدامات کنترل انجام شده است


کلمات دیگر: