باتواضع، بافروتنی، باخضوع و خشوع، کلاه دردست، چاپلوسانه، ازروی پستی
hat in hand
باتواضع، بافروتنی، باخضوع و خشوع، کلاه دردست، چاپلوسانه، ازروی پستی
انگلیسی به انگلیسی
• while surrendering
جملات نمونه
1. The senior partners were forced to go hat in hand to Wall Street rival Shearson, which bought them out.
[ترجمه ترگمان]شرکای ارشد مجبور شدند که کلاه به سر برند استریت Shearson بروند، که آن ها را خریداری کرد
[ترجمه گوگل]شرکای ارشد مجبور شدند کلاه خود را به سمت رقیب وال استریت شارسون که آنها را خریداری کرده بودند، بریزند
[ترجمه گوگل]شرکای ارشد مجبور شدند کلاه خود را به سمت رقیب وال استریت شارسون که آنها را خریداری کرده بودند، بریزند
2. He was standing hat in hand before his teacher.
[ترجمه ترگمان]او کلاه را جلوی معلمش ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از معلمش کلاه را در دست داشت
[ترجمه گوگل]او قبل از معلمش کلاه را در دست داشت
3. Today, it is Russia and China going hat in hand to the British-French-American victory celebration.
[ترجمه ترگمان]امروزه، این کشور روسیه و چین است که با دست به جشن پیروزی انگلیس - فرانسه - آمریکا می رود
[ترجمه گوگل]امروز، روسیه و چین به کلاهبرداری در پی پیروزی بریتانیا-فرانسه-آمریکایی دست پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]امروز، روسیه و چین به کلاهبرداری در پی پیروزی بریتانیا-فرانسه-آمریکایی دست پیدا می کنند
4. Mr Pearson is hat in hand to Mr Walton.
[ترجمه ترگمان]آقای پیرسون در دست آقای والتون است
[ترجمه گوگل]آقای پیرسون کلاه در دست آقای والتون است
[ترجمه گوگل]آقای پیرسون کلاه در دست آقای والتون است
5. Geithner, hat in hand, looking for a bridge loan so AIG could complete some asset sales.
[ترجمه ترگمان]گایتنر، کلاه در دست، به دنبال یک وام پل بود، به همین ترتیب بازرس ذخیره می تواند برخی از فروش املاک را تکمیل کند
[ترجمه گوگل]گیتنر، کلاه در دست، به دنبال یک وام پل، تا AIG بتواند برخی از فروش های دارایی را انجام دهد
[ترجمه گوگل]گیتنر، کلاه در دست، به دنبال یک وام پل، تا AIG بتواند برخی از فروش های دارایی را انجام دهد
6. John Dennis was hat in hand to Mr Smith.
[ترجمه ترگمان]جان دنیس کلاه به دست آقای اسمیت بود
[ترجمه گوگل]جان دنیس کلاه در دست آقای اسمیت بود
[ترجمه گوگل]جان دنیس کلاه در دست آقای اسمیت بود
7. A man's hat in hand never did him any harm.
[ترجمه ترگمان]کلاه یک مرد هیچ صدمه ای به او نزده بود
[ترجمه گوگل]کلاه مردانه در دست هرگز آسیب ندید
[ترجمه گوگل]کلاه مردانه در دست هرگز آسیب ندید
8. He will not come hat in hand if he can do it himself.
[ترجمه ترگمان]اگر خودش این کار را بکند کلاه به دستش نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]اگر بتواند خودش را انجام دهد، کلاه در دست نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]اگر بتواند خودش را انجام دهد، کلاه در دست نخواهد آمد
9. Hat in hand, he came towards me.
[ترجمه ترگمان]کلاهی که در دست داشت به طرفم آمد
[ترجمه گوگل]کلاه در دست او به سمت من آمد
[ترجمه گوگل]کلاه در دست او به سمت من آمد
10. Hat in hand, he stood still.
[ترجمه ترگمان]کلاه را در دست داشت و بی حرکت ایستاد
[ترجمه گوگل]کلاه در دست او ایستاده بود هنوز
[ترجمه گوگل]کلاه در دست او ایستاده بود هنوز
11. A little boy DaiQiu hat in hand, head of bat, armed to go to their backyard.
[ترجمه ترگمان]کلاه کوچکی در دست، سر خفاش، مسلح برای رفتن به حیاط پشتی
[ترجمه گوگل]یک پسر کوچک DaiQiu کلاه در دست، سر خفاش، مسلح به رفتن به حیاط خلوت خود
[ترجمه گوگل]یک پسر کوچک DaiQiu کلاه در دست، سر خفاش، مسلح به رفتن به حیاط خلوت خود
12. For instance : The boy was standing hat in hand before his teacher.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال: پسر قبل از معلم کلاه بر سر گذاشته بود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: پسر قبل از معلمش کلاه را در دست داشت
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: پسر قبل از معلمش کلاه را در دست داشت
13. He stood, hat in hand.
[ترجمه ترگمان]کلاه در دست ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود، کلاه در دست
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود، کلاه در دست
14. They arrived at the Salomon Brothers mortgage trading desk hat in hand.
[ترجمه ترگمان]آن ها کلاه تجاری سلیمان Brothers را در دست گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها وارد کلاه بازرگانی وام مسکن برادران سالومون شدند
[ترجمه گوگل]آنها وارد کلاه بازرگانی وام مسکن برادران سالومون شدند
کلمات دیگر: