کپک پول خردروس
kopeck
کپک پول خردروس
انگلیسی به فارسی
کلیپ
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the smaller monetary unit of Russia and other countries of the former Soviet Union. (Cf. ruble.)
• russian coin
جملات نمونه
1. But kopeck maintained consistent striving to excel, will not acknowledge own exhausted with others.
[ترجمه ترگمان]اما یک کپک که می کوشید برتری خود را حفظ کند، خود را با دیگران از دست نمی داد
[ترجمه گوگل]اما کلاهک حفظ تلاش مستمر برای پیشرفت است، خود را با دیگران تحقیر نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]اما کلاهک حفظ تلاش مستمر برای پیشرفت است، خود را با دیگران تحقیر نخواهد کرد
2. The kopeck when obtains the playbill displays is excited.
[ترجمه ترگمان]این کپک زمانی که نمایش playbill به دست می آید هیجان زده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که صفحه نمایش تصاویر به دست می آید، هیجان زده می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که صفحه نمایش تصاویر به دست می آید، هیجان زده می شود
3. Knew that the kopeck is an iron man, but these many hidden dangers let us be unable to restrain to be anxious for him.
[ترجمه ترگمان]می دانست که این یک شاهی نیست، اما این خطرات نهفته بسیار خطرناک است که ما نمی توانیم از او مراقبت کنیم
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که کلاهک یک مرد آهن است، اما این خطرات پنهان بسیاری باعث شد که ما نتوانیم مانع از آن شود
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که کلاهک یک مرد آهن است، اما این خطرات پنهان بسیاری باعث شد که ما نتوانیم مانع از آن شود
4. But the kopeck and participated, therefore in the training battalion, they daily will perhaps not participate.
[ترجمه ترگمان]اما این کپک و به همین دلیل در گردان آموزش شرکت کردند و احتمالا در آن شرکت نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]اما همپا و در نتیجه در گردان آموزش مشارکت داشته باشند، روزانه آنها احتمالا مشارکت نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]اما همپا و در نتیجه در گردان آموزش مشارکت داشته باشند، روزانه آنها احتمالا مشارکت نخواهند کرد
5. The kopeck bumps into 22nd to leopard cat's competition in with the teammate, finally the right knee swells, today has not been able to go on stage.
[ترجمه ترگمان]این کپک به ۲۲ و دومین مسابقه پلنگ برفی با هم تیمی او اصابت می کند و در نهایت زانوی راست می swells و امروز نتوانسته است روی صحنه برود
[ترجمه گوگل]این رقابت ها در رقابت های لیگ قهرمانان در 22 سالگی با هم تیمی خود، در نهایت زانو راست، متورم می شود، امروز قادر به رفتن به مرحله نیست
[ترجمه گوگل]این رقابت ها در رقابت های لیگ قهرمانان در 22 سالگی با هم تیمی خود، در نهایت زانو راست، متورم می شود، امروز قادر به رفتن به مرحله نیست
6. The kopeck is in the competition the best member, best essential gentleman.
[ترجمه ترگمان]این سکه در رقابت بهترین عضو، بهترین جنتلمن است
[ترجمه گوگل]کلاهک در رقابت بهترین عضو، بهترین نجیب زاده است
[ترجمه گوگل]کلاهک در رقابت بهترین عضو، بهترین نجیب زاده است
7. The kopeck was given by an uncle from Russia.
[ترجمه ترگمان]این سکه یک عمو از روسیه به او داده شد
[ترجمه گوگل]یک کلاهک توسط یک عموی از روسیه داده شد
[ترجمه گوگل]یک کلاهک توسط یک عموی از روسیه داده شد
8. The kopeck, Jiasuoer add on Bynum who again unit, Lakers'strength are enhanced once more.
[ترجمه ترگمان]کپک، Jiasuoer به Bynum که دوباره واحد را باز می کنند اضافه می کند، قدرت Lakers یک بار دیگر افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]کپیکت، Jiasuoer در Bynum اضافه که دوباره واحد، Lakers'strength بار دیگر افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]کپیکت، Jiasuoer در Bynum اضافه که دوباره واحد، Lakers'strength بار دیگر افزایش یافته است
9. To learn the departure time of a train, one had to pay kopecks and consult a public information booth.
[ترجمه ترگمان]برای یاد گرفتن زمان عزیمت قطار، باید به kopecks پرداخت و با یک باجه اطلاع رسانی عمومی مشورت کرد
[ترجمه گوگل]برای یادگیری زمان خروج یک قطار، یک نفر مجبور به پرداخت کپک ها شد و با یک غرفه اطلاعات عمومی مشورت کرد
[ترجمه گوگل]برای یادگیری زمان خروج یک قطار، یک نفر مجبور به پرداخت کپک ها شد و با یک غرفه اطلاعات عمومی مشورت کرد
10. Yesterday's high-sounding talk presented that causes many people to think that he already obtained team's trust, soon became the kopeck genuine teammate.
[ترجمه ترگمان]گفتگوی high دیروز ارائه شد که باعث می شود افراد زیادی فکر کنند که او هم اکنون اعتماد تیم را به دست اورده است و به زودی هم تیمی او هم شد
[ترجمه گوگل]گفتگو با صدای بلند دیروز باعث شد که بسیاری از مردم فکر کنند که او اعتماد به نفس تیم را به دست آورده است، به زودی به هم تیمی واقعی کپک تبدیل شد
[ترجمه گوگل]گفتگو با صدای بلند دیروز باعث شد که بسیاری از مردم فکر کنند که او اعتماد به نفس تیم را به دست آورده است، به زودی به هم تیمی واقعی کپک تبدیل شد
کلمات دیگر: