• limit placed on the amount of goods that can be brought in from foreign countries
import quota
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. A restricted import quota was set for meat products.
[ترجمه ترگمان]سهمیه صادرات محدود برای محصولات گوشتی تعیین شد
[ترجمه گوگل]سهمیه محدود واردات برای محصولات گوشتی تعیین شد
[ترجمه گوگل]سهمیه محدود واردات برای محصولات گوشتی تعیین شد
2. Note also that with both the import quotas, the increase in the domestic firms' profits was substantial.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که با هر دو سهمیه واردات، افزایش در سود شرکت های داخلی قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]همچنین توجه داشته باشید که با هر دو سهمیه واردات، افزایش سود شرکت های داخلی قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]همچنین توجه داشته باشید که با هر دو سهمیه واردات، افزایش سود شرکت های داخلی قابل توجه بود
3. Import quotas may rise from the present ceiling of 1 5 million to 20 million.
[ترجمه ترگمان]سهمیه های واردات ممکن است از سقف فعلی ۵ میلیون تا ۲۰ میلیون افزایش یابد
[ترجمه گوگل]سهمیه واردات ممکن است از سقف فعلی 1 تا 5 میلیون تا 20 میلیون افزایش یابد
[ترجمه گوگل]سهمیه واردات ممکن است از سقف فعلی 1 تا 5 میلیون تا 20 میلیون افزایش یابد
4. Then he launched into a twenty-minute speech on. . . import quotas.
[ترجمه ترگمان]سپس سخنرانی بیست دقیقه ای در مورد سهمیه واردات را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]سپس او را به سخنرانی بیست دقیقه ای در راه اندازی کرد سهمیه واردات
[ترجمه گوگل]سپس او را به سخنرانی بیست دقیقه ای در راه اندازی کرد سهمیه واردات
5. I hereby apply for the above import quota of dangerous drug.
[ترجمه ترگمان]من به این وسیله از سهمیه وارداتی بالا از مواد خطرناک استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]من به این ترتیب برای سهمیه واردات بالا مواد مخدر از مواد خطرناک درخواست می شود
[ترجمه گوگل]من به این ترتیب برای سهمیه واردات بالا مواد مخدر از مواد خطرناک درخواست می شود
6. to introduce a strict import quota on grain.
[ترجمه ترگمان]برای وارد کردن یک سهمیه بندی سختگیرانه برای واردات گندم
[ترجمه گوگل]برای معرفی یک توافق جامع واردات بر روی دانه
[ترجمه گوگل]برای معرفی یک توافق جامع واردات بر روی دانه
7. The import quota administration departments may, if necessary, readjust the annual total import quotas, and shall publish the readjustment 21 days before it is implemented.
[ترجمه ترگمان]بخش سهم واردات ممکن است در صورت لزوم، کل سهمیه های واردات سالانه را تطبیق دهد، و the را قبل از اجرای آن، ۲۱ روز منتشر کند
[ترجمه گوگل]ادارات کلاهبرداری واردات ممکن است در صورت لزوم مجموع توافقنامه واردات کل سالانه را تعدیل کنند و 21 روز قبل از اجرای مجدد تنظیم مجدد آن را منتشر کنند
[ترجمه گوگل]ادارات کلاهبرداری واردات ممکن است در صورت لزوم مجموع توافقنامه واردات کل سالانه را تعدیل کنند و 21 روز قبل از اجرای مجدد تنظیم مجدد آن را منتشر کنند
8. The government has imposed an import quota on car.
[ترجمه ترگمان]دولت سهمیه وارداتی خود را بر خودرو تحمیل کرده است
[ترجمه گوگل]دولت سهم وارداتی را برای خودرو وارد کرده است
[ترجمه گوگل]دولت سهم وارداتی را برای خودرو وارد کرده است
9. The committee reversed its decision on import quota.
[ترجمه ترگمان]این کمیته تصمیم خود برای واردات سهمیه را معکوس کرده است
[ترجمه گوگل]این کمیته تصمیم خود را نسبت به سهمیه واردات تغییر داد
[ترجمه گوگل]این کمیته تصمیم خود را نسبت به سهمیه واردات تغییر داد
10. Most important for our day is the almost universal support among economists for free trade and opposition to tariffs and import quotas.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، حمایت جهانی در میان اقتصاددانان برای تجارت آزاد و مخالفت با تعرفه ها و تعرفه های وارداتی است
[ترجمه گوگل]امروزه برای روزمان مهم ترین حمایت اقتصادی بین اقتصاددانان برای تجارت آزاد و مخالفت با تعرفه ها و مقررات واردات است
[ترجمه گوگل]امروزه برای روزمان مهم ترین حمایت اقتصادی بین اقتصاددانان برای تجارت آزاد و مخالفت با تعرفه ها و مقررات واردات است
11. Conversely, suppose the United States was to solve its trade imbalance by imposing import quotas.
[ترجمه ترگمان]بالعکس، فرض کنید که آمریکا در حال حل عدم تعادل تجاری خود با تحمیل سهمیه های واردات است
[ترجمه گوگل]برعکس، فرض کنید که ایالات متحده مجبور بود بی ثباتی تجارت خود را با تعیین مقادیر واردات حل کند
[ترجمه گوگل]برعکس، فرض کنید که ایالات متحده مجبور بود بی ثباتی تجارت خود را با تعیین مقادیر واردات حل کند
12. After China enters a life, governmental commitment cancels to import quota inside a few years.
[ترجمه ترگمان]پس از وارد شدن چین به یک زندگی، تعهد دولت برای وارد کردن سهمیه در عرض چند سال لغو شد
[ترجمه گوگل]پس از ورود چین به زندگی، تعهدات دولتی چند سالی است که ظرفیت واردات را لغو می کند
[ترجمه گوگل]پس از ورود چین به زندگی، تعهدات دولتی چند سالی است که ظرفیت واردات را لغو می کند
کلمات دیگر: