کلمه جو
صفحه اصلی

impeccably


معصومانه، ازروی بیگناهی

انگلیسی به فارسی

بی نظیر


انگلیسی به انگلیسی

• faultlessly, perfectly; purely, without sin

جملات نمونه

1. Dress shabbily and they remember the dress; dress impeccably and they remember the woman.
[ترجمه ترگمان]لباس می پوشند و لباس را به یاد می آورند؛ لباس بی عیب و نقص به یاد می آورند و آن زن را به یاد می آورند
[ترجمه گوگل]لباس شابلیت و آنها لباس را به یاد می آورند؛ لباس بی حد و حصر و آنها زن را به یاد داشته باشید

2. This is an impeccably researched and very readable book.
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب researched و بسیار قابل خواندن است
[ترجمه گوگل]این یک کتاب بی معنی تحقیق و بسیار قابل خواندن است

3. He was a player who always conducted himself impeccably, both on and off the field.
[ترجمه ترگمان]او بازیکنی بود که همیشه خودش را بی عیب و نقص نشان می داد
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن بود که همیشه خود را بدون هیچ مشکلی انجام می داد، هر دو در داخل و خارج از میدان

4. His mother was always impeccably groomed.
[ترجمه ترگمان]مادرش همیشه impeccably بود
[ترجمه گوگل]مادرش همیشه به طور انحصاری خوابیده بود

5. He was impeccably dressed for the occasion.
[ترجمه ترگمان]او کام لا بی عیب و نقص لباس پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او به طور انحصاری برای این مناسبت لباس پوشید

6. He was impeccably polite.
[ترجمه ترگمان]کاملا مودب بود
[ترجمه گوگل]او بی ملاحظه ای مودب بود

7. Professor M. was wearing an impeccably white silk blouse that morning.
[ترجمه ترگمان] \"پروفسور\" ام آن روز صبح یک پیراهن ابریشمی سفید به تن داشت
[ترجمه گوگل]پروفسور M در همان صبح لباس بلوز ابریشمی سفید پوشانده بود

8. Mike Wootton, who had refereed the match impeccably, declined.
[ترجمه ترگمان]مایک Wootton، که قضاوت را بی عیب و نقص قضاوت کرده بود، نپذیرفت
[ترجمه گوگل]مایک ووتون، که بی نظیر داور بازی کرد، کاهش یافت

9. And yet Johnson and Dawson have been impeccably behaved so far in the Six Nations.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تاکنون جانسون و داوسن در شش سازمان ملل متحد شده اند
[ترجمه گوگل]و در عین حال جانسون و داوسون به طور مداوم در شش ملت رفتار کرده اند

10. An impeccably literate thriller by the author of Manhattan Nocturne.
[ترجمه ترگمان]نویسنده انگلیسی Manhattan به نام the nocturne thriller است
[ترجمه گوگل]نویسنده هیجان انگیز سواد آموزان توسط نویسنده منهتن نوشتار

11. Edward was dressed impeccably, but he retained his raffish air.
[ترجمه ترگمان]ادوارد کام لا بی عیب و نقص بود، اما هوای raffish داشت
[ترجمه گوگل]ادوارد بی نقص لباسش را پوشید، اما هواش را تکان داد

12. Impeccably decked out in designer threads and carrying microscopic mobile phones, they had a fresh-faced, privileged look.
[ترجمه ترگمان]impeccably که با نخ طراحی آراسته شده بودند و تلفن های همراه هوشمند را حمل می کردند، ظاهری با چهره تازه و ممتاز داشتند
[ترجمه گوگل]با نگاهی بی نظیر به موضوع های طراحی شده و حمل تلفن های همراه میکروسکوپی، آنها نگاه تازه ای داشتند

13. She is all style, all form, all impeccably dressed dandy and wit, with never a tear out of place.
[ترجمه ترگمان]همه چیز سبک و آراسته به نظر می رسد، همه dandy و wit، و هرگز قطره اشکی در جای نمانده است
[ترجمه گوگل]او همه سبک است، همه شکل، همه بی وجدان پوشیدنی چوبه دار و عجیب و غریب، با هرگز پاره شدن از محل

14. Not only were the streets impeccably paved, clean and lined with inviting shops, they were flanked by bike lanes.
[ترجمه ترگمان]نه تنها خیابان ها آسفالت شده بودند، تمیز و صف کشیده بودند و مغازه های خود را دعوت می کردند، اما در دو طرف خطوط دوچرخه قرار داشتند
[ترجمه گوگل]نه تنها خیابان ها به طرز شگفت آور پیچیده، تمیز و با مغازه های دعوت شده بودند، آنها با خطوط دوچرخه سوار شدند

15. All bedrooms are spacious and impeccably decorated, and the hotel's swift and efficient service is renowned.
[ترجمه ترگمان]همه اتاق ها بزرگ و بی عیب و نقص هستند، و خدمات سریع و کارآمد هتل مشهور است
[ترجمه گوگل]تمام اتاق های خواب بزرگ و بی نظیری تزئین شده اند و خدمات هتل سریع و کارآمد مشهور است

پیشنهاد کاربران

Perfectly

بی عیب و نقص


کلمات دیگر: