(کتاب) جلد مقوایی، جلد پارچه ای، جلد گالینگوری
hardbound
(کتاب) جلد مقوایی، جلد پارچه ای، جلد گالینگوری
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of a book, bound with a stiff cover rather than one of flexible paper; hardcover.
- I put all the hardbound books on the bottom shelf because they're rather heavy.
[ترجمه ترگمان] من همه کتاب ها را روی قفسه پایینی گذاشتم چون نسبتا سنگین بودند
[ترجمه گوگل] من تمام کتاب های سخت را در قفسه پایین قرار داده ام، زیرا آنها نسبتا سنگین هستند
[ترجمه گوگل] من تمام کتاب های سخت را در قفسه پایین قرار داده ام، زیرا آنها نسبتا سنگین هستند
• having a hard cover, bound with a stiff cover (of a book)
جملات نمونه
1. At long last a hardbound volume of the history of his works has appeared - by the man himself!
[ترجمه ترگمان]بالاخره یک جلد بزرگ از آثار کارش توسط خود مرد پیدا شد!
[ترجمه گوگل]در نهایت یک دوره سخت از تاریخ آثار او به نظر می رسد - توسط خود انسان!
[ترجمه گوگل]در نهایت یک دوره سخت از تاریخ آثار او به نظر می رسد - توسط خود انسان!
2. The books have stylish, yet subtle, blue hardbound covers, although the slipcase will.
[ترجمه ترگمان]کتاب ها شیک، با این حال ظریف، آبی و آبی هستند، هر چند که این کتاب مقدس است
[ترجمه گوگل]این کتاب ها دارای پوشش های شیک و در عین حال ظریف و آبی رنگی است، اگر چه لغزنده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این کتاب ها دارای پوشش های شیک و در عین حال ظریف و آبی رنگی است، اگر چه لغزنده خواهد شد
3. Armed with my hardbound sketchbook—which I use as a journal–and my favorite black pen, I tried out the "12 What Elses" which I now call "The 12 Answers".
[ترجمه ترگمان]من از کتاب \"hardbound\" ام که در آن به عنوان یک ژورنال استفاده می کنم و \"قلم سیاه مورد علاقه من\" استفاده می کنم، \"۱۲ چیزی که اکنون\" آن \"نامیده می شود\" را امتحان کردم
[ترجمه گوگل]مسلط به sketchbook من سخت است - که من به عنوان مجله و قلم سیاه و سفید مورد علاقه من استفاده می کنم، من سعی کردم از '12 چه چیزی 'که من در حال حاضر به نام' The 12 Answers '
[ترجمه گوگل]مسلط به sketchbook من سخت است - که من به عنوان مجله و قلم سیاه و سفید مورد علاقه من استفاده می کنم، من سعی کردم از '12 چه چیزی 'که من در حال حاضر به نام' The 12 Answers '
4. Hardbound. Volume XXXII contains a number of review articles on recent developments in optics and related subjects.
[ترجمه ترگمان]hardbound جلد ۳۲ شامل تعدادی از مقالات مربوط به پیشرفت های اخیر در اپتیک و موضوعات مرتبط است
[ترجمه گوگل]سخت گیر دوره XXXII شامل تعدادی از مقالات بررسی در مورد پیشرفت های اخیر در اپتیک و موضوعات مرتبط است
[ترجمه گوگل]سخت گیر دوره XXXII شامل تعدادی از مقالات بررسی در مورد پیشرفت های اخیر در اپتیک و موضوعات مرتبط است
5. The hardbound room market already became the building materials business, particularly brand building materials business land that must fight.
[ترجمه ترگمان]بازار اتاق بازرگانی هم اکنون به صنعت مصالح ساختمانی، به ویژه مصالح ساختمانی که باید با آن مبارزه کنند، تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]بازار اتاق سخت و سنگین در حال حاضر تبدیل به کسب و کار مصالح ساختمانی، به خصوص مواد و مصالح ساختمانی با نام تجاری مواد شیمیایی که باید مبارزه کنند
[ترجمه گوگل]بازار اتاق سخت و سنگین در حال حاضر تبدیل به کسب و کار مصالح ساختمانی، به خصوص مواد و مصالح ساختمانی با نام تجاری مواد شیمیایی که باید مبارزه کنند
6. Matching facilities: Hardbound, the furniture is complete, wide band, natural gas, cookware, water heater, wired, color television.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات متناسب: hardbound، مبل کامل، نوار پهن، گاز طبیعی، وسایل آشپزی، بخاری آبی، سیم کشی و تلویزیون رنگی است
[ترجمه گوگل]امکانات تطبیق: سخت گیر، مبلمان کامل، نوار گسترده، گاز طبیعی، وسایل آشپزی، بخاری آب، سیمی، تلویزیون رنگی
[ترجمه گوگل]امکانات تطبیق: سخت گیر، مبلمان کامل، نوار گسترده، گاز طبیعی، وسایل آشپزی، بخاری آب، سیمی، تلویزیون رنگی
7. Yes, China carries out the hardbound room, will cancel the semifinished materials room gradually.
[ترجمه ترگمان]بله، چین اتاق hardbound را ترک می کند، اتاق مواد semifinished را به تدریج لغو خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بله، چین اتاق پیچیده را اجرا می کند، اتاق اتاق نیمه تمام را به تدریج لغو می کند
[ترجمه گوگل]بله، چین اتاق پیچیده را اجرا می کند، اتاق اتاق نیمه تمام را به تدریج لغو می کند
8. Matching facilities: Hardbound, the furniture is complete, band, natural gas, cookware, water heater, wired, color television.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات متناسب: hardbound، مبلمان کامل، باند، گاز طبیعی، وسایل آشپزی، بخاری آبی، سیم کشی و تلویزیون رنگی است
[ترجمه گوگل]امکانات تطبیق: سخت گیر، مبلمان کامل، باند، گاز طبیعی، وسایل آشپزی، بخاری آب، سیمی، تلویزیون رنگی
[ترجمه گوگل]امکانات تطبیق: سخت گیر، مبلمان کامل، باند، گاز طبیعی، وسایل آشپزی، بخاری آب، سیمی، تلویزیون رنگی
9. The country thrusted the hardbound room policy actually to give the building materials market to bring the new opportunity.
[ترجمه ترگمان]این کشور سیاست اتاق hardbound در واقع برای دادن فرصت جدید به بازار مصالح ساختمانی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این کشور خط مشی اتاق سخت را تحریک کرد و در واقع به بازار مصالح ساختمانی فرصت جدیدی داد
[ترجمه گوگل]این کشور خط مشی اتاق سخت را تحریک کرد و در واقع به بازار مصالح ساختمانی فرصت جدیدی داد
10. This is recently Chengdu home-buyers to the hardbound room approval large scale promotion, one of hardbound room project selling well primary causes.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به تازگی در \"چنگدو\" به منظور تصویب در مقیاس بزرگ، یکی از پروژه های room که به دلایل اولیه به فروش می رسد، در این شهر قرار دارد
[ترجمه گوگل]این اخیرا خریداران چنگدو به خرید تضمین شده در اتاق های سخت افزاری در سطح مقدماتی ارتقا یافته اند، یکی از پروژه های اتاق سخت برای فروش به خوبی به دلیل اصلی است
[ترجمه گوگل]این اخیرا خریداران چنگدو به خرید تضمین شده در اتاق های سخت افزاری در سطح مقدماتی ارتقا یافته اند، یکی از پروژه های اتاق سخت برای فروش به خوبی به دلیل اصلی است
11. Zhang Rui indicated that " hardbound Fang Duida the brand influence is not big, the small brand receives the impact is quite big. "
[ترجمه ترگمان]ژانگ Rui اشاره کرد که \" hardbound فنگ از تاثیر این برند بزرگ نیست، برند کوچک تاثیر زیادی دارد \"
[ترجمه گوگل]ژانگ Rui اشاره کرد که 'Fang Duida hardbound تاثیر نام تجاری بزرگ نیست، نام تجاری کوچک دریافت تاثیر بسیار بزرگ است '
[ترجمه گوگل]ژانگ Rui اشاره کرد که 'Fang Duida hardbound تاثیر نام تجاری بزرگ نیست، نام تجاری کوچک دریافت تاثیر بسیار بزرگ است '
12. Paper printing: publications, hardbound picture albums, product manuals, stick - on trademarks, placards etc.
[ترجمه ترگمان]چاپ مقاله: انتشارات، hardbound، آلبوم های عکس، راهنمای محصولات، علامت های تجاری، پلاکاردها و غیره
[ترجمه گوگل]چاپ مقاله: نشریات، آلبوم های عکس سخت افزاری، دفترچه های راهنمای محصولات، چوب بر روی علائم تجاری، پلاک ها و غیره
[ترجمه گوگل]چاپ مقاله: نشریات، آلبوم های عکس سخت افزاری، دفترچه های راهنمای محصولات، چوب بر روی علائم تجاری، پلاک ها و غیره
13. Since the hardbound room's junction room standard, has been lets the consumer feel the headache the question.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که استاندارد اتاق الحاق اتاق hardbound به مصرف کننده اجازه می دهد که این سوال را احساس کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که استاندارد اتاق اتصالات اتاق سخت شده است، مصرف کنندگان به این مسئله اجازه می دهند که سردرد را احساس کنند
[ترجمه گوگل]از آنجا که استاندارد اتاق اتصالات اتاق سخت شده است، مصرف کنندگان به این مسئله اجازه می دهند که سردرد را احساس کنند
14. Hardbound market's rising, was the soft attire has brought the fertile soil for Wuhan.
[ترجمه ترگمان]در حال طلوع کردن بازار، این پوشش نرم، خاک حاصلخیز را برای Wuhan به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]بازار گرانقیمت در حال افزایش است، لباس نرم آن خاک حاصلخیز را برای ووهان به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]بازار گرانقیمت در حال افزایش است، لباس نرم آن خاک حاصلخیز را برای ووهان به ارمغان آورده است
کلمات دیگر: