خلق و خوی اجباری
imperative mood
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• command (grammar)
جملات نمونه
1. 'Go!' is in the imperative mood.
[ترجمه ترگمان]بروید! در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه گوگل]'برو!' در خلق و خوی ضروری است
[ترجمه گوگل]'برو!' در خلق و خوی ضروری است
2. The imperative mood is a kind of grammatical phenomenon.
[ترجمه ترگمان]حال و هوای ضروری نوعی پدیده گرامری است
[ترجمه گوگل]خلقت ضروری نوعی پدیده گرامری است
[ترجمه گوگل]خلقت ضروری نوعی پدیده گرامری است
3. There is no imperative mood of the English verb.
[ترجمه ترگمان]هیچ حالت imperative برای the انگلیسی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ حالت قاطعی از فعل انگلیسی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ حالت قاطعی از فعل انگلیسی وجود ندارد
4. Use imperative mood in procedures.
[ترجمه ترگمان]در رویه ها از حالت imperative استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از حالت ضروری در روش
[ترجمه گوگل]استفاده از حالت ضروری در روش
5. There are three kinds of mood in English: the indicative mood, the imperative mood and the subjunctive mood.
[ترجمه ترگمان]سه نوع حالت در زبان انگلیسی وجود دارد: حالت شاخص، حالت imperative و حالت روانی
[ترجمه گوگل]سه نوع خلق و خوی به زبان انگلیسی وجود دارد: روحیه نمایشی، خلق و خوی ضروری و خلق و خوی ذاتی
[ترجمه گوگل]سه نوع خلق و خوی به زبان انگلیسی وجود دارد: روحیه نمایشی، خلق و خوی ضروری و خلق و خوی ذاتی
6. In terms of mood and modality system, clauses of imperative mood and those with can-wish verbs in the two groups of ads are listed and compared in number and percentage.
[ترجمه ترگمان]از نظر سیستم حالت و حالت، عبارات حالت ضروری و آن هایی که می توانند افعال مطلوب را در دو گروه تبلیغاتی در نظر بگیرند در جدول فهرست می شوند و در مقایسه با تعداد و درصد آن مقایسه می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به سیستم خلقی و مودبانه، مقررات خلقت ضروری و کسانی که افعال دلخواه را در دو گروه از آگهی ها می بینند و در تعداد و درصد آن مقایسه می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به سیستم خلقی و مودبانه، مقررات خلقت ضروری و کسانی که افعال دلخواه را در دو گروه از آگهی ها می بینند و در تعداد و درصد آن مقایسه می شوند
7. In English the indicative mood is used to make factual statements, the subjunctive mood to indicate doubt or unlikelihood, and the imperative mood to express a command.
[ترجمه ترگمان]در زبان انگلیسی حالت شاخص برای ساختن اظهارات واقعی استفاده می شود، حالت subjunctive برای نشان دادن شک یا تردید، و حالت ضروری برای بیان یک فرمان
[ترجمه گوگل]به زبان انگلیسی، روحیه نشانه ای برای بیان اظهارات واقعی، خلق و خوی ذاتی برای نشان دادن شکی یا نامعلوم بودن و خلق و خوی ضروری برای بیان فرمان استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به زبان انگلیسی، روحیه نشانه ای برای بیان اظهارات واقعی، خلق و خوی ذاتی برای نشان دادن شکی یا نامعلوم بودن و خلق و خوی ضروری برای بیان فرمان استفاده می شود
8. When the speaker performs the speech role of demanding action, imperative mood is employed to command and request. Moreover, declarative mood with the overt aim of action demanding is also used.
[ترجمه ترگمان]زمانی که صحبت کننده نقش سخنرانی خواستار اقدام را ایفا می کند، حال و حالت الزامی برای فرماندهی و درخواست به کار گرفته می شود علاوه بر این، یک حالت declarative با هدف آشکار عمل درخواست نیز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]وقتی سخنران نقش مکمل عمل خواستار را اجرا می کند، خلق و خوی ضروری برای فرماندهی و درخواست استفاده می شود علاوه بر این، خلق و خوی اعلان با هدف آشکار درخواست عملی نیز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]وقتی سخنران نقش مکمل عمل خواستار را اجرا می کند، خلق و خوی ضروری برای فرماندهی و درخواست استفاده می شود علاوه بر این، خلق و خوی اعلان با هدف آشکار درخواست عملی نیز مورد استفاده قرار می گیرد
پیشنهاد کاربران
imperative mood ( زبانشناسی )
واژه مصوب: وجه امری
تعریف: وجهی از فعل که برای بیان درخواست و دستور دادن به کار می رود
واژه مصوب: وجه امری
تعریف: وجهی از فعل که برای بیان درخواست و دستور دادن به کار می رود
کلمات دیگر: