کلمه جو
صفحه اصلی

knesset


کنیسه (پارلمان اسرائیل)، کنست

انگلیسی به فارسی

کندیس


کنیسه (پارلمان اسرائیل)، کنست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the legislative assembly of Israel.

• israel's parliament, israel's house of representatives, israel's legislative body

جملات نمونه

1. Rabin told the Knesset that while he had sanctioned the use of force, he had never given illegal orders.
[ترجمه ترگمان]ریبن به the گفت که در حین استفاده از نیرو هرگز دستورهای غیر قانونی صادر نکرده است
[ترجمه گوگل]رابین به کنست گفت که در حالی که او استفاده از زور را تصویب کرده بود، هرگز دستورات غیرقانونی نپذیرفت

2. A special environmental session of the Knesset and a meeting of local authority leaders are planned.
[ترجمه ترگمان]نشست ویژه محیط زیست در کنست و جلسه رهبران قدرت محلی برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]جلسه ویژه محیط زیست کنست و جلسه رهبران محلی برگزار می شود

3. But moments later the Knesset voted not to disband itself.
[ترجمه ترگمان]اما چند لحظه بعد کنست به انحلال خود رای نداد
[ترجمه گوگل]اما لحظات بعد، حزب کنست رای خود را به تصویب رساند

4. Debate in the parliament, the Knesset, fluctuated between calls for tough retaliation and counter-arguments urging restraint.
[ترجمه ترگمان]بحث در پارلمان، کنست، بین درخواست ها برای انتقام خشن و مقابله با استدلالات و خویشتن داری نوسان داشت
[ترجمه گوگل]بحث در پارلمان، کنست، بین درخواست های تلافی جویانه و مخالفت با استدلال هایی که خواستار محدودیت هستند، نوسان داشت

5. As a Knesset member Weizmann could not be prosecuted unless the House Committee and the plenum voted to lift his immunity.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از اعضای کنست پیشنهادی نتوانست تحت پی گرد قانونی قرار گیرد مگر اینکه کمیته مجلس و فضای مربوطه به لغو مصونیت وی رای دهند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک عضو حزب کنست، می توانست تحت تعقیب قانونی قرار نگیرد، مگر اینکه کمیته مجلس نمایندگان و مجلس نماینده گان مصوبات خود را از دست بدهند

6. In late December the Knesset gave its initial approval to the budget.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دسامبر، کنست تشویق اولیه خود را به بودجه داد
[ترجمه گوگل]در اواخر ماه دسامبر، Knesset تصویب اولیه خود را به بودجه

7. The committee also blamed Arab leaders and Knesset members for contributing to inflaming the atmosphere and making the violence more severe.
[ترجمه ترگمان]این کمیته همچنین رهبران عرب و اعضای کنست را به مشارکت در دامن زدن به دامن زدن و خشونت بیشتر متهم کرد
[ترجمه گوگل]این کمیته همچنین رهبران عرب و اعضای کنست را به خاطر فحش دادن جو زمین و خشونت شدید ترغیب کرد

8. Thousands of medics joined a rally outside the Knesset (parliament) as part of a long-running work-to-rule over pay and conditions.
[ترجمه ترگمان]هزاران تن از پزشکان به تظاهرات خارج از کنست (پارلمان)به عنوان بخشی از یک قانون کار طولانی مدت بر سر پرداخت و شرایط پیوستند
[ترجمه گوگل]هزاران مدرس به عنوان بخشی از یک کار طولانی مدت برای پرداخت حقوق و شرایط، به یک تظاهرات خارج از کنست (پارلمان) پیوستند

9. The invitation to speak to the Knesset and meet with the prime minister was the culmination of two decades of my involvement with the case.
[ترجمه ترگمان]دعوت برای صحبت با کنست و ملاقات با نخست وزیر، اوج دو دهه مشارکت من با این پرونده بود
[ترجمه گوگل]دعوت نامه برای صحبت با کنست و ملاقات با نخست وزیر منجر به دو دهه از مشارکت من در پرونده شد

10. Thursday, the president addresses the Israeli Knesset, followed by a reception in honor of Israel's 60-year anniversary.
[ترجمه ترگمان]روز پنج شنبه، رئیس جمهور کنست اسرائیل را مورد خطاب قرار داد و پس از آن به افتخار سالگرد ۶۰ ساله اسرائیل به اسرائیل وارد شد
[ترجمه گوگل]پنجشنبه، رئیس جمهور به کنستانت اسرائیل، و پس از آن یک پذیرایی به افتخار 60 ساله سالگرد اسرائیل است

11. Recently German President Johannes Rau asked the Israeli Knesset for forgiveness for the Holocaust and pledged to fight anti-Semitism in Europe.
[ترجمه ترگمان]اخیرا، رئیس جمهور آلمان، یوهانس راو، از کنست اسرائیل درخواست بخشش هولوکاست کرد و قول داد که با ضد سامی گرایی در اروپا مبارزه کنند
[ترجمه گوگل]اخیرا، یوهانس راو، رئیس جمهور آلمان، از خان حزب اسرائیل برای بخشش برای هولوکاست خواسته و متعهد به مبارزه با یهودستیزی در اروپا شده است

12. President Bush earlier this month told the Israeli Knesset that negotiations with terrorists and radicals amounted to appeasement.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور بوش در اوایل این ماه به کنست اسرائیل گفت که مذاکرات با تروریست ها و رادیکال ها به appeasement می رسد
[ترجمه گوگل]پرزیدنت بوش در اوایل ماه جاری به حزب کنگره اسراییل گفت که مذاکرات با تروریست ها و رادیکال ها منجر به خفتگی می شود

13. He launched his campaign at the Knesset, promising that any future agreement with the Palestinians will not include handing over parts of the West Bank and the Golan Heights.
[ترجمه ترگمان]او کمپین خود را در کنست به راه انداخت و وعده داد که هرگونه توافق آینده با فلسطینی ها شامل تحویل بخش هایی از کرانه باختری و بلندی های جولان نخواهد بود
[ترجمه گوگل]او مبارزات انتخاباتی خود را در کنست راه اندازی کرد و امیدوار بود که هر گونه توافق آینده با فلسطینیان شامل انتقال بخش هایی از کرانه غربی و ارتفاع های گلان نخواهد بود

14. This figure includes six of Labour's 13 Knesset members.
[ترجمه ترگمان]این رقم شامل شش عضو حزب کارگر کنست است
[ترجمه گوگل]این رقم شامل شش نفر از اعضای حزب کارست 13 است

15. In a speech to the Knesset the following day he confined himself to telling Israel's parliament: "America stands with you in firmly opposing Iran's nuclear weapons ambitions.
[ترجمه ترگمان]در سخنرانی روز بعد در کنست، او خود را به گفتن به پارلمان اسرائیل محدود کرد: \" آمریکا با شما در مخالفت قاطعانه با جاه طلبی های هسته ای ایران ایستاده است
[ترجمه گوگل]روز بعد او در سخنرانی به کنست، خود را به پارلمان اسرائیل محکوم کرد: 'آمریکا با شما درگیرانه با مخالفت با آرمانهای هسته ای ایران مخالف است


کلمات دیگر: