کلمه جو
صفحه اصلی

harvey


اسم خاص مذکر

انگلیسی به فارسی

هاروی


اسم خاص مذکر


ویلیام هاروی (کاشف گردش خون - انگلیسی: 1578-1657)


انگلیسی به انگلیسی

• male first name; family name; county in kansas (usa); city in illinois (usa); william harvey (1578-1657), english anatomist who discovered the circulation of blood; 1950 american movie starring james stewart about a slightly eccentric man with an invisible 6 ft. 3 in. rabbit friend

جملات نمونه

1. Mr Harvey, unable for once to do exactly as he wanted, sulked just like a spoilt child.
[ترجمه ترگمان]آقای هاروی که نمی توانست دقیقا همان کاری را که می خواست انجام دهد، مانند یک بچه لوس رفتار کرد
[ترجمه گوگل]آقای هاروی، قادر به انجام یک بار دقیقا همانطور که می خواست، درست مثل یک کودک خراب شده بود

2. Kennedy's assassin is assumed to have been Lee Harvey Oswald.
[ترجمه ترگمان]قاتل کندی فکر می کنه که لی هاروی اسوالد بوده
[ترجمه گوگل]قاتل کندی تصور می شود که لی هاروی اسوالد بوده است

3. When the horse suffered a back injury Harvey cured it with his own expert hands.
[ترجمه ترگمان]وقتی که horse مجروح شد، هاروی با دست متخصص خود آن را درمان کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که اسب مجبور به آسیب دیدگی شد، هاروی آن را با دستان متخصص خود درمان کرد

4. Of the two brothers Harvey is the elder.
[ترجمه ترگمان]از دو برادر هار وی بزرگ تر است
[ترجمه گوگل]از دو برادر هاروی بزرگتر است

5. Harvey dived in with several questions.
[ترجمه ترگمان]هاروی با چند سوال به داخل شیرجه زد
[ترجمه گوگل]هاروی با چندین سوال سوار

6. Harvey gets a $50 commission every time he makes a sale .
[ترجمه ترگمان]Harvey برای فروش هر بار ۵۰ دلار دریافت می کند
[ترجمه گوگل]هاروی هر بار که فروش می کند کمیسیون 50 دلار می گیرد

7. She was born Jenny Harvey on June 194
[ترجمه ترگمان]او در ژوئن ۱۹۴ به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]او در ژوئن 194 جنی هاروی متولد شد

8. Harvey ran quickly round the front of the car to try and open the other door.
[ترجمه ترگمان]هار وی به سرعت دور اتومبیل دوید تا در دیگری را باز کند
[ترجمه گوگل]هاروی به سرعت از جلو ماشین جلو زد و سعی کرد درب را باز کند

9. Your Mr Harvey could easily let it if he wanted as the whole place was full to bursting.
[ترجمه ترگمان]آقای هار وی شما به آسانی می توانست به آسانی اجازه دهد که همه جا پر از انفجار است
[ترجمه گوگل]آقای هاروی شما به راحتی می توانید آن را بگذارید، اگر بخواهد کل مکان را به لرزه درآورد

10. Harvey waved from the balcony and dropped ice cubes into a large glass.
[ترجمه ترگمان]Harvey از بالکن تکان می خورد و تکه های یخ را به داخل یک لیوان بزرگ پرتاب می کرد
[ترجمه گوگل]هاروی از بالکن تکان داد و کباب یخ را به یک شیشه بزرگ تبدیل کرد

11. Harvey feels bitter and resentful about the way he's been treated.
[ترجمه ترگمان]Harvey نسبت به رفتار او احساس تلخی و بی میلی می کند
[ترجمه گوگل]هاروی احساس تلخ و رنجش در مورد راه او درمان شده اند

12. Harvey took a seat by the fire and opened the newspaper he had brought with him.
[ترجمه ترگمان]هار وی کنار آتش نشست و روزنامه ای را که باخود آورده بود باز کرد
[ترجمه گوگل]هاروی با آتش گرفت و روزنامه ای را که با او آورده بود باز کرد

13. Harvey Williams did not suit up because of his torn calf muscle.
[ترجمه ترگمان]Harvey ویلیامز به خاطر ماهیچه های calf که بدنش پاره شده بود، لباس نپوشیده بود
[ترجمه گوگل]هاروی ویلیامز به دلیل عضله پاره شده گوساله خود راضی نبود

14. A similar analysis comes from Harvey, although the class alliances are here seen as being at national or regional levels.
[ترجمه ترگمان]تحلیل مشابهی از هاروی آمده است، هر چند که متحدان کلاس در اینجا به عنوان سطح ملی یا منطقه ای دیده می شوند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مشابهی از هاروی است، اگر چه اتحادیه های کلاس در اینجا در سطح ملی یا منطقه ای دیده می شود


کلمات دیگر: