کلمه جو
صفحه اصلی

hardtack


(امریکا - بخشی از آذوقه ی سربازان در سابق) نان فطیر

انگلیسی به فارسی

(آمریکا - بخشی از آذوقهی سربازان در سابق) نان فطیر


سخت افزار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a hard biscuit made with flour and water only, formerly used esp. aboard ship.

• hard biscuit (formerly eaten by sailors)

جملات نمونه

1. Imagine signed interviews on "The Hardtack that Made Me an Explorer. " No, it is much better this way.
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که در \"The hardtack که من را\" اکسپلورر \" (اکسپلورر)ساخت، مصاحبه کنید، نه، این روش بسیار بهتر است
[ترجمه گوگل]تصور کنید مصاحبه های امضا شده در 'Hardtack ساخته شده من یک اکسپلورر 'نه، این خیلی بهتر است

2. Here, they sleep in bedrolls or in canvas tents, and eat hardtack and sip coffee heated over an open fire.
[ترجمه ترگمان]در اینجا آن ها در bedrolls یا چادر چادر می خوابند و hardtack را می خورند و قهوه می نوشند و روی آتش باز گرم می شوند
[ترجمه گوگل]در اینجا آنها در خانه های خوابیده یا در چادرهای بوم می خوابند و خوردن قهوه و قهوه را روی یک آتش باز گرم می کنند

3. After complaining to their battalion officers, the men were allowed to chew on a type of hardtack, but this only made them thirsty and they guzzled water at every break.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه به افسران گردان خود شکایت کردند، به مردان اجازه دادند که از نوع of بجود، اما این کار فقط آن ها را تشنه کرده بود و در هر لحظه از آن ها آب می گرفتند
[ترجمه گوگل]پس از اعزام به افسران گردان خود، مردان مجاز به خوردن یک نوع هاردکور بودند، اما این فقط باعث تشنگی شد و آنها را در هر شکلی خفه کرد

4. When he tried to force the hook into a piece of hardtack, it bent.
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کرد قلاب را به جای غذا درست کند، خم شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او سعی کرد قلاب را به یک تکه سنگین برساند، آن را خم می کند

5. In his diary he writes of a time when the company's food supplies were almost gone. One last ration of hardtack was distributed to each person.
[ترجمه ترگمان]او در دفتر خاطراتش می نویسد که ذخیره غذایی شرکت تقریبا از بین رفته است آخرین سهمیه of برای هر فرد توزیع شد
[ترجمه گوگل]در خاطرات خود او می نویسد: زمانی که مواد غذایی شرکت تقریبا رفته بود یکی از آخرین تقلید از سخت افزار به هر فرد توزیع شد


کلمات دیگر: