پایین پایین
kip down
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• hit the hay, go to sleep, go to bed to sleep, turn in
جملات نمونه
1. He was so tired that he desired to kip down somewhere for a while.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خسته بود که می خواست یه مدتی یه جایی بخوابه
[ترجمه گوگل]او خیلی خسته بود که دلش برای مدت کوتاهی به جایی رسیده بود
[ترجمه گوگل]او خیلی خسته بود که دلش برای مدت کوتاهی به جایی رسیده بود
2. Is there anywhere to kip down for the night?
[ترجمه ترگمان]امشب جایی برای خوابیدن هست؟
[ترجمه گوگل]آیا در هر کجا برای چرت زدن برای شب است؟
[ترجمه گوگل]آیا در هر کجا برای چرت زدن برای شب است؟
3. There are rooms for drivers to kip down for the night.
[ترجمه ترگمان]اتاق هایی برای رانندگان برای خوابیدن در شب وجود دارد
[ترجمه گوگل]اتاق هایی برای رانندگان وجود دارد که برای شب بخوابند
[ترجمه گوگل]اتاق هایی برای رانندگان وجود دارد که برای شب بخوابند
4. A driver decided to kip down in the driver's seat.
[ترجمه ترگمان]راننده تصمیم گرفت روی صندلی راننده بنشیند
[ترجمه گوگل]یک راننده تصمیم گرفت که در صندلی راننده پایین بیاید
[ترجمه گوگل]یک راننده تصمیم گرفت که در صندلی راننده پایین بیاید
5. You can kip down and get a bit of sleep.
[ترجمه ترگمان]می توانید بخوابید و کمی بخوابید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از خواب بیدار شوید و کمی خواب بگیرید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از خواب بیدار شوید و کمی خواب بگیرید
6. Don't worry about a bed for me, I can kip down on the floor.
[ترجمه ترگمان]نگران یک تخت برای من نباش، من می توانم روی زمین بخوابم
[ترجمه گوگل]در مورد یک تخت نگران نباشید، من می توانم بر روی زمین افتاده باشم
[ترجمه گوگل]در مورد یک تخت نگران نباشید، من می توانم بر روی زمین افتاده باشم
کلمات دیگر: