(امریکا) فرماندهان ستاد مشترک (نیروهای زمینی و هوایی و دریایی و تفنگ داران دریایی)
joint chiefs of staff
(امریکا) فرماندهان ستاد مشترک (نیروهای زمینی و هوایی و دریایی و تفنگ داران دریایی)
انگلیسی به فارسی
رئیس ستاد مشترک
(آمریکا) فرماندهان ستاد مشترک (نیروهای زمینی و هوایی و دریایی و تفنگداران دریایی)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the principal military advisory body to the President of the United States, consisting of the chiefs of the Army, Navy, Air Force, and Marines.
• highest chief military advisory body to the u.s. president (comprised of the chiefs of the army, navy, air force and marine corps)
جملات نمونه
1. He brushed aside the views of the joint chiefs of staff, ascribing their opposition to ignorance of the Far East.
[ترجمه ترگمان]او دیدگاه های روسای ستاد مشترک را کنار زد و مخالفت خود را نسبت به شرق دور نسبت داد
[ترجمه گوگل]وی دیدگاه های رهبران مشترک کارکنان را کنار گذاشت و مخالفت خود را با نادیده گرفتن خاور دور کرد
[ترجمه گوگل]وی دیدگاه های رهبران مشترک کارکنان را کنار گذاشت و مخالفت خود را با نادیده گرفتن خاور دور کرد
2. Acheson said that the joint chiefs of staff preferred the latter course of action.
[ترجمه ترگمان]Acheson گفت که روسای مشترک کارکنان دوره دوم اقدام را ترجیح دادند
[ترجمه گوگل]آشسون گفت که روسای مشترک کارکنان ترجیح دادند که اقدام بعدی انجام شود
[ترجمه گوگل]آشسون گفت که روسای مشترک کارکنان ترجیح دادند که اقدام بعدی انجام شود
3. He also met Bush, congressmen and the Joint Chiefs of Staff, and visited military installations.
[ترجمه ترگمان]او همچنین با بوش، اعضای کنگره و روسای ستاد مشترک ملاقات کرد و از تاسیسات نظامی دیدن کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین با بوش، کنگره ها و ستاد مشترک ارتش دیدار کرد و از تاسیسات نظامی بازدید کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین با بوش، کنگره ها و ستاد مشترک ارتش دیدار کرد و از تاسیسات نظامی بازدید کرد
4. Colin Powell, then chairman of the Joint Chiefs of Staff, who argued against military intervention there.
[ترجمه ترگمان]کالین پاول، رئیس ستاد مشترک ارتش که علیه مداخله نظامی در آنجا بحث کرد
[ترجمه گوگل]کالین پاول، سپس رئیس ستاد مشترک ارتش، که در برابر مداخله نظامی در آنجا استدلال کرد
[ترجمه گوگل]کالین پاول، سپس رئیس ستاد مشترک ارتش، که در برابر مداخله نظامی در آنجا استدلال کرد
5. Bradley went on to become chairman of the Joint Chiefs of Staff.
[ترجمه ترگمان]بردلی رفته بود تا رئیس ستاد مشترک شود
[ترجمه گوگل]برادلی شروع به تبدیل شدن به رئیس رئیس ستاد مشترک شد
[ترجمه گوگل]برادلی شروع به تبدیل شدن به رئیس رئیس ستاد مشترک شد
6. He was chairman of the joint chiefs of staff several times, senators, presidents.
[ترجمه ترگمان]او چندین بار رئیس ستاد مشترک کارمندان بود، سناتورها، روسای جمهور
[ترجمه گوگل]او چندین بار ریاست مشترک روسای کارکنان را به عهده داشت، سناتورها، روسای جمهور
[ترجمه گوگل]او چندین بار ریاست مشترک روسای کارکنان را به عهده داشت، سناتورها، روسای جمهور
7. The Joint Chiefs of Staff recommended last fall that the project be killed outright.
[ترجمه ترگمان]رئیس ستاد مشترک در پاییز گذشته توصیه کرد که این پروژه به طور کامل کشته شود
[ترجمه گوگل]ستاد مشترک ارتش در پاییز امسال پیشنهاد کرد که این پروژه به طور کامل کشته شود
[ترجمه گوگل]ستاد مشترک ارتش در پاییز امسال پیشنهاد کرد که این پروژه به طور کامل کشته شود
8. South Korea's joint chiefs of staff could not immediately confirm the report.
[ترجمه ترگمان]روسای مشترک کره جنوبی بلافاصله این گزارش را تایید نکردند
[ترجمه گوگل]رهبران مشترک کارکنان کره جنوبی نمی توانند بلافاصله این گزارش را تایید کنند
[ترجمه گوگل]رهبران مشترک کارکنان کره جنوبی نمی توانند بلافاصله این گزارش را تایید کنند
9. The Joint Chiefs of Staff said the military drill by the South Korean army, navy, air force and marines would continue until Nov. 30 as previously scheduled.
[ترجمه ترگمان]ستاد مشترک ارتش گفت که عملیات نظامی ارتش کره جنوبی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و تفنگداران دریایی تا روز ۳۰ نوامبر تا ۳۰ نوامبر ادامه خواهند یافت
[ترجمه گوگل]ستاد مشترک ارتش گفت ارتش آموزش نظامی توسط ارتش کره جنوبی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و تفنگداران دریایی تا 30 نوامبر همچنان برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]ستاد مشترک ارتش گفت ارتش آموزش نظامی توسط ارتش کره جنوبی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و تفنگداران دریایی تا 30 نوامبر همچنان برنامه ریزی شده است
10. The Chairman of the Joint Chiefs of Staff implied China had a more ominous aim.
[ترجمه ترگمان]رئیس ستاد مشترک ارتش به طور ضمنی نشانه aim داشت
[ترجمه گوگل]رئیس ستاد مشترک ارتش گفت که چین اهداف شومتری دارد
[ترجمه گوگل]رئیس ستاد مشترک ارتش گفت که چین اهداف شومتری دارد
11. Mullen, chairman of the Joint Chiefs of Staff, and Gen. Chen Bingde, chief of the general staff of the People's Liberation Army, held a briefing there for reporters.
[ترجمه ترگمان]مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش، و ژنرال چن Bingde، رئیس ستاد کل ارتش آزادی بخش مردم، یک جلسه توجیهی برای خبرنگاران برگزار کردند
[ترجمه گوگل]مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش و ژنرال چن بینگد، رئیس ستاد کل ارتش آزادیبخش خلق، برای خبرنگاران جلسه ای را برگزار کرد
[ترجمه گوگل]مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش و ژنرال چن بینگد، رئیس ستاد کل ارتش آزادیبخش خلق، برای خبرنگاران جلسه ای را برگزار کرد
12. The deputy chairman of the joint chiefs of staff of the People's Liberation Army is on the new, 21-member National Energy Commission, as is the minister of state security.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس ستاد مشترک ارتش آزادی بخش خلق، به عنوان وزیر امنیت کشور، در کمیسیون جدید انرژی، ۲۱ ساله، قرار دارد
[ترجمه گوگل]معاون ریاست مشترک سربازان ارتش آزادیبخش خلق در کمیسیون ملی انرژی جدید 21 عضو است و همچنین وزیر امنیت ملی است
[ترجمه گوگل]معاون ریاست مشترک سربازان ارتش آزادیبخش خلق در کمیسیون ملی انرژی جدید 21 عضو است و همچنین وزیر امنیت ملی است
13. The Chairman of the Joint Chiefs of Staff, Admiral Mike Mullen, spoke Tuesday to a gathering in Washington of senior military officers from South and Central Asia.
[ترجمه ترگمان]رئیس ستاد مشترک ارتش، دریاسالار مایک مولن، روز سه شنبه برای گردهمایی در واشنگتن از افسران ارشد نظامی از جنوب و آسیای میانه صحبت کرد
[ترجمه گوگل]رئیس ستاد مشترک ارتش، دریاسالار مایک مولن، روز سه شنبه به جمع آوری واشنگتن از افسران ارشد ارتش از جنوب و آسیای مرکزی سخن گفت
[ترجمه گوگل]رئیس ستاد مشترک ارتش، دریاسالار مایک مولن، روز سه شنبه به جمع آوری واشنگتن از افسران ارشد ارتش از جنوب و آسیای مرکزی سخن گفت
14. Indeed, the Vice-Chairman of the Joint Chiefs of Staff, General Hoss Cartwright, said this week that the military needs this treaty, and they need it badly.
[ترجمه ترگمان]در واقع معاون رئیس ستاد مشترک ستاد کل هاس Cartwright، این هفته گفت که ارتش به این پیمان نیاز دارد و آن ها به شدت به آن نیاز دارند
[ترجمه گوگل]در واقع، معاون رئیس ستاد مشترک ارتش، ژنرال هوس کارتریت، هفته گذشته گفت که ارتش به این معاهده نیاز دارد و آنها به شدت به آن نیاز دارند
[ترجمه گوگل]در واقع، معاون رئیس ستاد مشترک ارتش، ژنرال هوس کارتریت، هفته گذشته گفت که ارتش به این معاهده نیاز دارد و آنها به شدت به آن نیاز دارند
15. The chairman of the joint chiefs of staff, Admiral Arthur Radford, wanted to save the French camp with a few atom bombs.
[ترجمه ترگمان]رئیس ستاد مشترک کارکنان دریاسالار آرتور radford می خواست که اردوگاه فرانسویان را با چند بمب اتم نجات دهد
[ترجمه گوگل]رئیس هیئت مدیره مشترک، دریاسالار آرتور رادبورد، می خواست اردوگاه فرانسوی را با چند بمب اتمی نجات دهد
[ترجمه گوگل]رئیس هیئت مدیره مشترک، دریاسالار آرتور رادبورد، می خواست اردوگاه فرانسوی را با چند بمب اتمی نجات دهد
کلمات دیگر: