چنانکه اسیب رساند یاصدمه زند، بطورمضریاموذی
harmfully
چنانکه اسیب رساند یاصدمه زند، بطورمضریاموذی
انگلیسی به فارسی
مضر
انگلیسی به انگلیسی
• injuriously, damagingly, hurtfully
جملات نمونه
1. This includes the licenses of non-free software, and harmfully restrictive copyright laws.
[ترجمه ترگمان]این شامل مجوز نرم افزار غیر آزاد، و محدود کردن قوانین کپی رایت محدود است
[ترجمه گوگل]این شامل مجوز نرم افزار غیر آزاد و قوانین کپی رایت مضر است
[ترجمه گوگل]این شامل مجوز نرم افزار غیر آزاد و قوانین کپی رایت مضر است
2. However, video of multimedia service will be harmfully influenced from high variation of usable bandwidth and lack of QoS guarantee over widespread Internet and wireless network.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ویدیو سرویس چند رسانه ای از تنوع بالای پهنای باند قابل استفاده و فقدان تضمین QoS بر روی شبکه های گسترده اینترنت و بی سیم تاثیر می پذیرد
[ترجمه گوگل]با این حال، ویدئو از خدمات چند رسانه ای مضر خواهد بود از تغییرات بالا پهنای باند قابل استفاده و عدم تضمین QoS در اینترنت گسترده و شبکه های بی سیم
[ترجمه گوگل]با این حال، ویدئو از خدمات چند رسانه ای مضر خواهد بود از تغییرات بالا پهنای باند قابل استفاده و عدم تضمین QoS در اینترنت گسترده و شبکه های بی سیم
3. Frequent excessive consumption can harmfully interfere with the user's well - being.
[ترجمه ترگمان]مصرف بیش از حد مکرر می تواند با سلامت کاربر اختلال ایجاد کند
[ترجمه گوگل]مصرف مکرر بیش از حد می تواند به سلامت کاربر آسیب برساند
[ترجمه گوگل]مصرف مکرر بیش از حد می تواند به سلامت کاربر آسیب برساند
4. Frequent undue consumption tin harmfully mediate with the user's well-being.
[ترجمه ترگمان]مصرف مکرر tin tin با سلامت کاربر میانجی گری می کند
[ترجمه گوگل]قلع مصرفی غیرمستقیم با رضایت کاربر مواجه می شود
[ترجمه گوگل]قلع مصرفی غیرمستقیم با رضایت کاربر مواجه می شود
5. Next, this kind of subsidy harmfully in market fair principle.
[ترجمه ترگمان]سپس، این نوع سوبسید در اصل منصفانه بازار مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بعد، این نوع یارانه مضر در اصل منصفانه بازار است
[ترجمه گوگل]بعد، این نوع یارانه مضر در اصل منصفانه بازار است
6. Next, kind of subsidy harmfully in market fair principle.
[ترجمه ترگمان]سپس، به نوعی سوبسید در اصل بازار عرضه می شود
[ترجمه گوگل]بعد، نوع یارانه مضر در اصل منصفانه بازار است
[ترجمه گوگل]بعد، نوع یارانه مضر در اصل منصفانه بازار است
7. The government could harmfully meddle in Citi's operations and strategy, and many potential customers and employees will avoid Citi, making it unprofitable even in normal times, Trone said.
[ترجمه ترگمان]تر گفت که دولت می تواند در عملیات و استراتژی Citi دخالت کند، و بسیاری از مشتریان و کارمندان بالقوه از Citi اجتناب می کنند و این کار را حتی در زمان های عادی به کندی انجام می دهند
[ترجمه گوگل]ترون می گوید: دولت می تواند به شدت در عملیات و استراتژی Citi فعالیت کند و بسیاری از مشتریان و کارکنان بالقوه از سیتی اجتناب خواهند کرد و حتی در زمان های معمول نیز غیر سودمند خواهد بود
[ترجمه گوگل]ترون می گوید: دولت می تواند به شدت در عملیات و استراتژی Citi فعالیت کند و بسیاری از مشتریان و کارکنان بالقوه از سیتی اجتناب خواهند کرد و حتی در زمان های معمول نیز غیر سودمند خواهد بود
8. Today's flexible jobs markets allow oil shocks to be absorbed less harmfully.
[ترجمه ترگمان]بازارهای مشاغل انعطاف پذیر امروزی اجازه می دهند شوک های نفتی کم تر جذب شوند
[ترجمه گوگل]بازارهای شغلی انعطاف پذیر امروز، شوک های نفتی را به خطر می اندازند
[ترجمه گوگل]بازارهای شغلی انعطاف پذیر امروز، شوک های نفتی را به خطر می اندازند
9. Strengthen guide and education of teenagers, perfect teenagers' network personality, prevent the net use harmfully, it is the act of getting a permanent cure which prevents juvenile net crime.
[ترجمه ترگمان]تقویت راهنما و آموزش نوجوانان، شخصیت بی نقص شبکه نوجوانان، جلوگیری از استفاده خالص از harmfully، این عمل به دست آوردن درمان دائمی است که از جرم دام نوجوانان جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]تقویت راهنمایی و آموزش نوجوانان، شخصیت شبکه های نوجوانان کامل، جلوگیری از استفاده از خالص به طور مضر، اقدام به دریافت درمان دائمی است که مانع جرایم خالص نوجوانان می شود
[ترجمه گوگل]تقویت راهنمایی و آموزش نوجوانان، شخصیت شبکه های نوجوانان کامل، جلوگیری از استفاده از خالص به طور مضر، اقدام به دریافت درمان دائمی است که مانع جرایم خالص نوجوانان می شود
10. Because higher levels of HDL are thought to help prevent build-up of arterial plaque, boosting levels of it in the bloodstream could be a good way to fight harmfully high levels of LDL.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سطوح بالاتر HDL به جلوگیری از ایجاد پلاک شریانی کمک می کنند، افزایش سطح آن در جریان خون می تواند راه خوبی برای مبارزه با سطوح بالای LDL باشد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سطح بالاتری از HDL برای جلوگیری از ایجاد پلاک شریانی کمک می کند، افزایش سطح آن در جریان خون می تواند راه خوبی برای مقابله با سطوح بالای LDL باشد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سطح بالاتری از HDL برای جلوگیری از ایجاد پلاک شریانی کمک می کند، افزایش سطح آن در جریان خون می تواند راه خوبی برای مقابله با سطوح بالای LDL باشد
11. The phrase "substance abuse" is often used instead of "drug abuse" to make clear that substances such as alcohol and tobacco can be just as harmfully misused as heroin and cocaine.
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سو استفاده از مواد مخدر\" اغلب به جای \"سو مصرف مواد مخدر\" به کار می رود تا مشخص شود که مواد مانند الکل و دخانیات می تواند درست مانند مصرف هروئین و کوکائین باشد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'سوء مصرف مواد' اغلب به جای 'سوء مصرف مواد' به کار می رود تا روشن شود که مواد مانند الکل و تنباکو می تواند به همان اندازه خطرناک به عنوان هروئین و کوکائین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'سوء مصرف مواد' اغلب به جای 'سوء مصرف مواد' به کار می رود تا روشن شود که مواد مانند الکل و تنباکو می تواند به همان اندازه خطرناک به عنوان هروئین و کوکائین مورد استفاده قرار گیرد
12. The phrase "substance abuse " is often used instead of " drug abuse " to make clear substances such as alcohol and tobacco can be just as harmfully misused as heroin and cocaine.
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سو استفاده از مواد مخدر\" اغلب به جای \"مصرف مواد مخدر\" به کار می رود تا مواد روشن مانند الکل و تنباکو درست مانند مصرف هروئین و کوکائین باشد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'سوء مصرف مواد' اغلب به جای 'سوء مصرف مواد' به کار می رود تا مواد شفاف مانند الکل و تنباکو به همان اندازه خطرناک به عنوان هروئین و کوکائین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'سوء مصرف مواد' اغلب به جای 'سوء مصرف مواد' به کار می رود تا مواد شفاف مانند الکل و تنباکو به همان اندازه خطرناک به عنوان هروئین و کوکائین مورد استفاده قرار گیرد
13. In the thymus, immature T cells undergo a strict "education" in which they are programmed to not react strongly (and therefore harmfully) to any bodily tissues. Disobedient cells are destroyed.
[ترجمه ترگمان]در تیموس، سلول های نابالغ تحت آموزش شدید قرار می گیرند که در آن برنامه ریزی می شوند تا به شدت واکنش نشان ندهند (و در نتیجه harmfully)به هر بافت بدنی واکنش نشان دهند سلول های disobedient نابود می شوند
[ترجمه گوگل]در سلول های Tymus، سلول های T غیرقابل تحمل تحت آموزش دقیق قرار می گیرند که در آنها برنامه ریزی شده اند تا به شدت (و به طوری مضر) به هر گونه بافت های بدن آسیب نرسانند سلول های نافرمان تخریب می شوند
[ترجمه گوگل]در سلول های Tymus، سلول های T غیرقابل تحمل تحت آموزش دقیق قرار می گیرند که در آنها برنامه ریزی شده اند تا به شدت (و به طوری مضر) به هر گونه بافت های بدن آسیب نرسانند سلول های نافرمان تخریب می شوند
14. In digital terrestrial television system, there is much burst and random noise in the broadcasting channel, and burst noise is more harmfully than random noise.
[ترجمه ترگمان]در سیستم تلویزیون زمینی دیجیتال، صدای انفجاری و نویز تصادفی زیادی در کانال پخش وجود دارد و این نویز بیشتر از صداهای تصادفی است
[ترجمه گوگل]در سیستم تلویزیون دیجیتال زمین، سر و صدا زیادی و سر و صدایی تصادفی در کانال پخش وجود دارد، و سر و صدا پشت سر هم مضرتر از سر و صدا تصادفی است
[ترجمه گوگل]در سیستم تلویزیون دیجیتال زمین، سر و صدا زیادی و سر و صدایی تصادفی در کانال پخش وجود دارد، و سر و صدا پشت سر هم مضرتر از سر و صدا تصادفی است
پیشنهاد کاربران
harmfully ( adv ) = به طور مضر، به طور زیان بخش، به طور آسیب رساننده، به طور زیانبار، به طور مخرب، به طور پرگزند، به طور زیان آور ، به طور خطرناک، به طور مخاطره آمیز ، به طور مضرت بخش
Definition =به روشی که باعث آسیب شود
examples:
1 - The drug may interact harmfully with other medicines.
این دارو ممکن است با سایر داروها اثر متقابل مضری داشته باشد.
2 - Her comments were not only unkind, but harmfully misleading.
اظهارات او نه تنها بی مهر بود ، بلکه به طرز مخربی گمراه کننده بود.
3 - Children may be harmfully affected by other people being free to smoke in public places.
کودکان ممکن است به طور زیانبار تحت تأثیر قرار بگیرند که افراد دیگر در مکان های عمومی آزادانه سیگار بکشند.
4 - Some former empolyees claim they have been harmfully exposed to radiation.
برخی از کارمندان سابق ادعا می کنند که در معرض تابش مضر اشعه قرار گرفته اند.
5 - Too many people in this country are drinking harmfully.
تعداد زیادی از مردم در این کشور مشروبات الکلی مضر می نوشند.
6 - There are cases where the interests of the parents wrongfully and sometimes harmfully take precedence over the interests of the child.
پرونده هایی وجود دارد که منافع والدین به طور نادرست و گاهی آسیب رساننده بر منافع کودک ارجحیت ( اولویت ) دارد.
7 - The supervision was harmfully lax and careless.
نظارت به طور مضرت بخشی سست و بی دقت بود.
Definition =به روشی که باعث آسیب شود
examples:
1 - The drug may interact harmfully with other medicines.
این دارو ممکن است با سایر داروها اثر متقابل مضری داشته باشد.
2 - Her comments were not only unkind, but harmfully misleading.
اظهارات او نه تنها بی مهر بود ، بلکه به طرز مخربی گمراه کننده بود.
3 - Children may be harmfully affected by other people being free to smoke in public places.
کودکان ممکن است به طور زیانبار تحت تأثیر قرار بگیرند که افراد دیگر در مکان های عمومی آزادانه سیگار بکشند.
4 - Some former empolyees claim they have been harmfully exposed to radiation.
برخی از کارمندان سابق ادعا می کنند که در معرض تابش مضر اشعه قرار گرفته اند.
5 - Too many people in this country are drinking harmfully.
تعداد زیادی از مردم در این کشور مشروبات الکلی مضر می نوشند.
6 - There are cases where the interests of the parents wrongfully and sometimes harmfully take precedence over the interests of the child.
پرونده هایی وجود دارد که منافع والدین به طور نادرست و گاهی آسیب رساننده بر منافع کودک ارجحیت ( اولویت ) دارد.
7 - The supervision was harmfully lax and careless.
نظارت به طور مضرت بخشی سست و بی دقت بود.
کلمات دیگر: