کلمه جو
صفحه اصلی

feebleness


سستی، ضعف، کم زوری، ناتوانی

انگلیسی به فارسی

کمبود


انگلیسی به انگلیسی

• weakness, faintness; intellectual or moral weakness; lack of strength or intensity

جملات نمونه

1. Then a wave of feebleness swamped me and dumped my body on the top step.
[ترجمه ترگمان]سپس موجی از ضعف وجودم را فرا گرفت و بدنم را روی پله بالایی انداخت
[ترجمه گوگل]سپس موجی از ناتوانی مرا فراموشی کرد و بدنم را در مرحلهی نخستین قرار داد

2. Exploiting the feebleness of this excuse, Mr Gonzalez has began to regain the ground lost after the televised debate.
[ترجمه ترگمان]با بهره برداری از ضعف این بهانه، آقای گنزالس شروع به بازیابی زمین پس از مناظره تلویزیونی کرده است
[ترجمه گوگل]آقای گونزالز، با بهره گیری از کمال این استثنا، پس از بحث های تلویزیونی از دست داده است

3. It perfectly caught the air of feebleness which has characterised months of desultory chatter.
[ترجمه ترگمان]این امر به طور کامل حالت ضعف جسمی را در خود گرفته بود که از آن پس از چند ماه وراجی بی هدف و بی ربط به سر می برد
[ترجمه گوگل]این کاملا هوا نفسانی را که ماه ها از پریشانی های بی نظیر مشخص شده است گرفتار کرده است

4. The improbability and feebleness of the interaction are offset by the sheer number of particles. After all, dark matter is thought to dominate the galaxy.
[ترجمه ترگمان]The و feebleness برهمکنش با تعداد محض ذره خنثی می شوند هر چه باشد، ماده تاریک بر این کهکشان غالب است
[ترجمه گوگل]نامطلوب بودن و ناتوانی تعاملات توسط تعداد زیادی از ذرات جبران می شود بعد از همه، به نظر می رسد ماده تاریک کهکشان را تحت سلطه قرار دهد

5. The old woman's halting steps revealed the feebleness of her constitution.
[ترجمه ترگمان]قدم های کوتاه پیرزن، ضعف و ضعف بنیه او را آشکار می ساخت
[ترجمه گوگل]مراحل متوقف شدن پیر زن نشان دهنده کمال قانون اساسی او بود

6. Amongst the elites, there is a feebleness about standing up for a particular way of life.
[ترجمه ترگمان]میان نخبگان، یک ضعف در مورد ایستادن برای یک روش خاص وجود دارد
[ترجمه گوگل]در میان نخبگان، کمبودی در مورد راه اندازی یک زندگی خاص وجود دارد

7. The course of the restructure includes feebleness, differentiation, transformation, aggrandizement and legalization.
[ترجمه ترگمان]دوره بازسازی شامل موارد ضعف، تمایز، تغییر، گسترش و قانونی کردن و قانونی کردن است
[ترجمه گوگل]دوره بازسازی شامل کمال، تمایز، تحول، تقسیم و قانونی شدن است

8. No color feebleness, no color blindness. No seriously illness and deformity.
[ترجمه ترگمان]بدون خستگی رنگ، بدون کوری رنگ نه بیماری جدی و بدشکلی
[ترجمه گوگل]بدون ضعف رنگی، هیچ کوری رنگی به طور جدی بیماری و تغییر شکل نیست

9. It is us making all the arrangements, our feebleness empowering the time.
[ترجمه ترگمان]این کار ما است که ترتیب همه کارها را بدهیم، ضعف و ناتوانی ما زمان را به خود نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ما این همه تدارکات را انجام می دهیم، ضعف ما توانمند ساختن زمان است

10. Meanwhile, we protected their as group of feebleness.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما از آن ها به عنوان یک گروه ضعیف محافظت می کردیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما آنها را به عنوان گروهی از کمرنگ حفظ کردیم

11. Propriety will be considered good conduct, and only feebleness will be the reason for unemployment.
[ترجمه ترگمان]Propriety رفتار خوبی در نظر گرفته خواهد شد، و تنها ضعیف بودن دلیل بیکاری خواهد بود
[ترجمه گوگل]خوشبختی رفتار خوبی خواهد بود و تنها کمال بودن دلیل بیکاری است

12. I recognize the feebleness of my effort, but fortunately I am not alone.
[ترجمه ترگمان]من ضعف خود را تشخیص می دهم، اما خوشبختانه من تنها نیستم
[ترجمه گوگل]من کمال تلاش من را به رسمیت می شناسم، اما خوشبختانه من تنها نیستم

13. Or he may detect the feebleness of momentum during a rally, indicating weakness.
[ترجمه ترگمان]یا ممکن است احساس ضعف حرکت در طول یک اجتماع را تشخیص دهد و نشان دهنده ضعف است
[ترجمه گوگل]یا او ممکن است کمبود حرکت را در طی یک تظاهرات نشان دهد، که نشان دهنده ضعف است

14. It believes that the strength OT feebleness of contract ' s product specificity is the basic premiss of the stability of commodity contract.
[ترجمه ترگمان]این باور بر این باور است که قوت و ضعف ویژگی های محصول قرارداد، اصل اساسی پایداری قرارداد کالا است
[ترجمه گوگل]این اعتقاد دارد که عدم توانایی OT در کیفیت محصول قرارداد، پایه اساسی ثبات قرارداد کالا است


کلمات دیگر: