کلمه جو
صفحه اصلی

gentrification

انگلیسی به فارسی

اعیانی سازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the process by which buildings in decaying neighborhoods are bought and renovated by relatively wealthy people, thus causing the displacement and sometimes homelessness of poor people.

• act of increasing property value by selling property to people wealthier than the current owners

جملات نمونه

1. Have we really moved since the 1840s, when gentrification was seen as the only way to educate the masses?
[ترجمه ترگمان]آیا ما واقعا از دهه ۱۸۴۰ که gentrification تنها راه آموزش توده ها بود، حرکت کردیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما واقعا از دهه 1840 نقل مکان کردیم، زمانی که گنتریفیکاسیون تنها راهی برای آموزش توده ها بود؟

2. The rising housing costs are a result of gentrification.
[ترجمه سارا] هزینه های رو به رشد مسکن ناشی از اصالت بخشی است
[ترجمه فرنود مهرزادگان] نوسازی منازل موجب افزایش صعودی هزینه های مسکن می شود.
[ترجمه ترگمان]افزایش هزینه های مسکن نتیجه of است
[ترجمه گوگل]هزینه های رو به رشد مسکن ناشی از انحراف است

3. The word " gentrification" conjures up images of once-poor urban neighborhoods invaded by cappuccino bars and million-dollar condos.
[ترجمه ترگمان]کلمه \"gentrification\" تصاویر مناطق شهری فقیر نشین را در ذهن تداعی می کند که به وسیله cappuccino cappuccino و آپارتمان های million مورد هجوم قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]کلمه 'gentrification' تصویر هایی از محله های شهری یکبار فقیر را که توسط کافه های کاپوچینو و کانادایی های میلیون دلاری مورد حمله قرار گرفته اند، به تصویر کشیده است

4. New York's been on a serious gentrification trip for 50 years, but when I was a kid you could still feel the reverberation of the ghettos.
[ترجمه ترگمان]نیویورک به مدت ۵۰ سال است که در سفری طولانی به سر می برد، اما وقتی بچه بودم، هنوز می توانستید the of را احساس کنید
[ترجمه گوگل]نیویورک در 50 سالگی با یک سفر جدی به سر می برد، اما زمانی که من یک کودک بودم، هنوز می توانستم احساس غربت گتوی را احساس کنم

5. Some resent Seattle's gentrification, bemoaning the near-gridlocked traffic and arguing that the city's most interesting neighborhoods have lost their individuality to the property developers.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها از gentrification سیاتل ناراضی هستند و در ترافیک نزدیک به gridlocked افسوس می خوردند و استدلال می کنند که محله های جالب شهر فردیت خود را به توسعه دهندگان ملک از دست داده اند
[ترجمه گوگل]بعضی از گویندگی های سیاتل خشمگین، از ترافیک نزدیک به شبکه های بیگانه برخوردار هستند و استدلال می کنند که جالب ترین محله های شهر فردیت خود را به توسعه دهندگان اموال از دست داده اند

6. You have been observing the progressive gentrification of you city with interest.
[ترجمه ترگمان]شما با توجه به پیشرفت عمومی شهر، با علاقه به این شهر مشغول بوده اید
[ترجمه گوگل]شما با علاقه علاقه مند به پیشرفت تدریجی شهر خود را مشاهده کرده اید

7. They are unwilling "pioneers of gentrification," says Mr Kuhn.
[ترجمه ترگمان]آقای کوهن می گوید: آن ها \"pioneers of\" نیستند
[ترجمه گوگل]آقای کوهن می گوید که آنها 'پیشگامان گویندگی' نیستند

8. The gentrification of Times Square made for a unique social experiment: What happens to sex workers when they are pushed off the streets and into the outer boroughs?
[ترجمه ترگمان]The میدان تایمز برای یک آزمایش اجتماعی منحصر به فرد ساخته شده است: چه اتفاقی برای کارگران جنسی می افتد وقتی که از خیابان ها و به بخش بیرونی رانده می شوند؟
[ترجمه گوگل]جبرگرایی از میدان تایمز برای یک آزمایش اجتماعی منحصر به فرد ساخته شده است: وقتی که آنها از خیابان ها و خیابان های بیرون از شهر خارج می شوند، به کارگران جنسی چه می شود؟

9. Gibbs calls it a blatant violation of the federal Fair Housing Act, which forbids using federal money for gentrification.
[ترجمه ترگمان]گیبس این را نقض آشکار قانون اسکان عادلانه فدرال می نامد که استفاده از پول فدرال برای gentrification را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]گیبس آن را نقض آشکار قانون مسکن فدرال فدرال می نامد که به موجب آن، استفاده از پول فدرال را برای گریاندن مجدد ممنوع می کند

10. Gibbs says the same strategy is happening again, under the unspoken banner of gentrification.
[ترجمه ترگمان]گیبس می گوید که این استراتژی هم اکنون در زیر پرچم ناگفته of اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]گیبس می گوید همان استراتژی دوباره در حال وقوع است و در زیر نشانه ای از انطباق نامشخص است

11. The research findings endorse the view that non-family households in general and women in particular are important agents of gentrification.
[ترجمه ترگمان]یافته های این تحقیق این دیدگاه را تایید می کند که خانواده های غیر خانواده به طور کلی و زنان به طور خاص عوامل مهمی از gentrification هستند
[ترجمه گوگل]یافته های تحقیق این دیدگاه را تایید می کند که خانوارهای غیر خانواده به طور کلی و زنان به طور خاص عوامل مهمی هستند

12. Boy, could they use a little investment, a little gentrification.
[ترجمه ترگمان]پسر، میشه یکم از یه سرمایه گذاری کوچیک استفاده کرد؟
[ترجمه گوگل]پسر، آیا آنها می توانند از سرمایه گذاری کمی استفاده کنند، کمی اداره کردن

13. Now, as they labor to protect what remains, Chinese preservationists are facing a new, equally insidious threat: gentrification.
[ترجمه ترگمان]اکنون، همانطور که آن ها برای حفاظت از آنچه باقی می ماند تلاش می کنند، preservationists چینی با یک تهدید جدید و به همان اندازه موذیانه مواجه هستند: gentrification
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، به عنوان آنها برای محافظت از آنچه که کار می کنند کار می کنند، محافظان چینی با یک تهدید جدید و به همان اندازه موذی مواجه هستند: gentrification

14. Urbanization, although seeming to be an irreversible result of population growth, is caused by both gentrification and industrialization in fact.
[ترجمه ترگمان]Urbanization، اگرچه به نظر می رسد که ناشی از رشد جمعیت باشد، هم در حقیقت ناشی از gentrification و هم صنعتی شدن است
[ترجمه گوگل]شهرنشینی، اگر چه به نظر می رسد که نتیجه غیر قابل برگشت از رشد جمعیت، به واسطه هر دو ادعا و صنعتی شدن در واقع است

پیشنهاد کاربران

اصالت بخشی

اعیان نشین شدن محله یا اعیانی سازی محله

توانمندسازی

مرفه نشینی

اعیان سازی

نوسازی

نوسازی، اعیان سازی


کلمات دیگر: