جمهوری لتونی (یا لاتویا) در کرانه ی جنوبی دریای بالتیک (پایتخت: ریگا - 63698 کیلومترمربع)
latvia
جمهوری لتونی (یا لاتویا) در کرانه ی جنوبی دریای بالتیک (پایتخت: ریگا - 63698 کیلومترمربع)
انگلیسی به فارسی
جمهوری لتونی (یا لاتویا) در کرانهی جنوبی دریای بالتیک (پایتخت: ریگا - 63698 کیلومترمربع)
لتونی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a country of East Europe bordered by the Baltic Sea, Russia, Estonia, and Lithuania; formerly a republic of the Soviet Union.
• republic of latvia, republic in northern europe on the baltic sea (former member of the soviet union)
the republic of latvia is a country in northern europe on the baltic sea. it became independent of the ussr in 1991. latvia was an independent country from 1918 until 1940, when it became part of the ussr. guntis ulmanis, of the latvian peasants' union, became president in 1993. latvia produces electronic and telecommunications equipment, machinery, and other manufactured goods.
the republic of latvia is a country in northern europe on the baltic sea. it became independent of the ussr in 1991. latvia was an independent country from 1918 until 1940, when it became part of the ussr. guntis ulmanis, of the latvian peasants' union, became president in 1993. latvia produces electronic and telecommunications equipment, machinery, and other manufactured goods.
جملات نمونه
1. Eventually, the army caught up with him in Latvia.
[ترجمه ترگمان]سرانجام ارتش با او در لاتویا گیر کرد
[ترجمه گوگل]سرانجام ارتش او را در لتونی گرفت
[ترجمه گوگل]سرانجام ارتش او را در لتونی گرفت
2. Latvia is a country without much in the way of natural resources.
[ترجمه ترگمان]لتونی کشوری است بدون در نظر گرفتن منابع طبیعی
[ترجمه گوگل]لتونی یک کشور است که به هیچ وجه از منابع طبیعی برخوردار نیست
[ترجمه گوگل]لتونی یک کشور است که به هیچ وجه از منابع طبیعی برخوردار نیست
3. Northern Ireland will play Latvia.
[ترجمه ترگمان]ایرلند شمالی به مصاف لتونی خواهد رفت
[ترجمه گوگل]ایرلند شمالی بازی خواهد کرد لتونی
[ترجمه گوگل]ایرلند شمالی بازی خواهد کرد لتونی
4. Latvia has already trodden that path.
[ترجمه ترگمان]لتونی تاکنون این مسیر را لگدمال کرده است
[ترجمه گوگل]لتونی این مسیر را پیش بینی کرده است
[ترجمه گوگل]لتونی این مسیر را پیش بینی کرده است
5. Latvia has fended off heavy market pressure to devalue the lat -- an important omen for Greece, which insists it will stay in the euro currency zone despite its uncompetitive economy.
[ترجمه ترگمان]لتونی فشار بازار سنگین را برای devalue آلت کرده است - - یک نشانه مهم برای یونان، که اصرار دارد علی رغم اقتصاد رقابتی اش، در منطقه ارز یورو بماند
[ترجمه گوگل]لتونی از فشار بازار سنگین برای کاهش ارزش پول لندن خبر داده است - یک علامت مهم برای یونان است که اصرار دارد که با وجود اقتصاد غیر رقابتی آن در منطقه ارز یورو باقی بماند
[ترجمه گوگل]لتونی از فشار بازار سنگین برای کاهش ارزش پول لندن خبر داده است - یک علامت مهم برای یونان است که اصرار دارد که با وجود اقتصاد غیر رقابتی آن در منطقه ارز یورو باقی بماند
6. Juris, Latvia Only because of being green with envy I began to learn English.
[ترجمه ترگمان]\"Juris\"، \"لاتویا\" تنها به خاطر سبز بودن با حسادت من شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم
[ترجمه گوگل]جورج، لتونی فقط به خاطر داشتن حسادت سبز، من شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم
[ترجمه گوگل]جورج، لتونی فقط به خاطر داشتن حسادت سبز، من شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم
7. The Baltic state of Lithuania -- sandwiched between Latvia and the Russian exclave Kalingrad -- faces an economic contraction of 18 percent for 200
[ترجمه ترگمان]وضعیت بالتیک - - که بین لتونی و the Kalingrad قرار گرفته است - با ادغام اقتصادی ۱۸ درصدی برای ۲۰۰ درصد مواجه است
[ترجمه گوگل]ایالت بالتیک لیتوانی - که بین لتونی و کلانگراد سرخ پوستان روسیه قرار دارد - با کاهش اقتصادی 18 درصدی برای 200
[ترجمه گوگل]ایالت بالتیک لیتوانی - که بین لتونی و کلانگراد سرخ پوستان روسیه قرار دارد - با کاهش اقتصادی 18 درصدی برای 200
8. Finland, Poland, China, Mongolia, North Korea, Estonia, Latvia, Lithuania, Belorussia, Ukraine, Georgia, Azerbaijan, Hasaksta is neighboring.
[ترجمه ترگمان]کشورهای فنلاند، لهستان، چین، مغولستان، کره شمالی، استونی، لتونی، لیتوانی، بلاروس، اوکراین، آذربایجان، آذربایجان و آذربایجان همسایه هستند
[ترجمه گوگل]فنلاند، لهستان، چین، مغولستان، کره شمالی، استونی، لتونی، لیتوانی، بلاروس، اوکراین، گرجستان، آذربایجان، هسکتا همسایه است
[ترجمه گوگل]فنلاند، لهستان، چین، مغولستان، کره شمالی، استونی، لتونی، لیتوانی، بلاروس، اوکراین، گرجستان، آذربایجان، هسکتا همسایه است
9. Ukraine and Lithuania, Latvia and Estonia face the threat which similarly the State bank system collapses.
[ترجمه ترگمان]اوکراین و لیتوانی، لاتیو و استونی با این تهدید روبرو هستند که به طور مشابه سیستم بانکی کشور از بین می رود
[ترجمه گوگل]اوکراین و لیتوانی، لتونی و استونی با تهدیدی مواجه هستند که به همین ترتیب سیستم بانک دولتی فرو می رود
[ترجمه گوگل]اوکراین و لیتوانی، لتونی و استونی با تهدیدی مواجه هستند که به همین ترتیب سیستم بانک دولتی فرو می رود
10. In Latvia, almost a fifth of debt is going bad.
[ترجمه ترگمان]در لتونی، تقریبا یک پنجم بدهی بد است
[ترجمه گوگل]در لتونی تقریبا یک پنجم بدهی بد است
[ترجمه گوگل]در لتونی تقریبا یک پنجم بدهی بد است
11. His model for comparison is Latvia, an Eastern European nation struggling mightily to reduce its fiscal deficit and keep its currency pegged to the euro in the hope of soon joining the currency union.
[ترجمه ترگمان]مدل او برای مقایسه، لتونی، یک ملت اروپای شرقی است که در تلاش است تا کسری مالی خود را کاهش داده و ارز خود را ثابت نگه دارد به امید این که به زودی به اتحادیه پول بپیوندد
[ترجمه گوگل]مدل او برای مقایسه، لتونی، یک کشور اروپای شرقی است که به شدت تلاش می کند تا کسری بودجه خود را کاهش دهد و ارز را به یورو متصل کند، امیدوار است که به زودی به اتحادیه ارز تبدیل شود
[ترجمه گوگل]مدل او برای مقایسه، لتونی، یک کشور اروپای شرقی است که به شدت تلاش می کند تا کسری بودجه خود را کاهش دهد و ارز را به یورو متصل کند، امیدوار است که به زودی به اتحادیه ارز تبدیل شود
12. Lithuania, Latvia, and Estonia, the three Baltic states, had formed the Baltic Entente in 193
[ترجمه ترگمان]لیتوانی، لتونی، و استونی، سه ایالت بالتیک، بالتیک Baltic را در ۱۹۳ کشور تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]لیتوانی، لتونی و استونی، سه کشور بالتیک، در سال 193 بالنتتننت را تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]لیتوانی، لتونی و استونی، سه کشور بالتیک، در سال 193 بالنتتننت را تشکیل دادند
13. Andris Sics and Juris Sics, Latvia, winning the silver medal during the Luge Doubles Final at Whistler Sliding Centre, Whistler, during the Vancouver Winter Olympics. 17th February 20
[ترجمه ترگمان]Andris sics و Juris sics، لاتیو، پس از کسب مدال نقره در حین رقابت پایانی جام Luge در مرکز Sliding ویستلر، ویستلر، در طی المپیک زمستانی ونکوور مدال نقره کسب کردند بیستم فوریه ۲۰
[ترجمه گوگل]Andris Sics و Juris Sics، لتونی، در طول بازی های المپیک زمستانی ونکوور در فینال دو نفره دوچرخه سواری در مرکز کشویی Whistler، ویستلر، موفق به کسب مدال نقره شدند 17 فوریه 20
[ترجمه گوگل]Andris Sics و Juris Sics، لتونی، در طول بازی های المپیک زمستانی ونکوور در فینال دو نفره دوچرخه سواری در مرکز کشویی Whistler، ویستلر، موفق به کسب مدال نقره شدند 17 فوریه 20
14. Born in Riga, now capital of Latvia, then part of the Russian Empire, he was the first person of Jewish descent to be elected to a prize fellowship at All Souls College, Oxford.
[ترجمه ترگمان]وی در ریگا، پایتخت لتونی، که در آن زمان بخشی از امپراطوری روسیه بود، زاده شد و اولین فرد یهودی بود که برای دریافت کمک هزینه تحصیلی در کالج ارواح، آکسفورد انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او در شهر ریگا، در حال حاضر پایتخت لتونی، سپس بخشی از امپراتوری روسیه، متولد شده است، او اولین فردی است که از نژاد یهودی به عنوان جوایز جایزه در کالج All Souls آکسفورد انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]او در شهر ریگا، در حال حاضر پایتخت لتونی، سپس بخشی از امپراتوری روسیه، متولد شده است، او اولین فردی است که از نژاد یهودی به عنوان جوایز جایزه در کالج All Souls آکسفورد انتخاب شده است
15. I had a conversation with the woman representing Latvia.
[ترجمه ترگمان]من یه مکالمه با اون زنی داشتم که \" نمایندگی \"لاتویا\" بود \"
[ترجمه گوگل]من با خانم نماینده لاتین صحبت کردم
[ترجمه گوگل]من با خانم نماینده لاتین صحبت کردم
کلمات دیگر: