کلمه جو
صفحه اصلی

imperturbably


بارامی، با خون سردی، بطور تشویش ناپذیر

انگلیسی به فارسی

بی رحمانه


انگلیسی به انگلیسی

• calmly, collectedly, composedly

جملات نمونه

1. Knott was kindly, painstaking, cheerful, and imperturbably good-natured.
[ترجمه ترگمان]با مهربانی، با مهربانی، شاد، شاد و مهربان، مهربان و مهربان بود
[ترجمه گوگل]نوت مهربانی، سخت گیرانه، شاد و بی رحمانه خیرخواه بود

2. She was excellently, imperturbably good; affectionate, docile, obedient, and much addicted to speaking the truth.
[ترجمه ترگمان]او خوب، مهربان، مهربان، مطیع، مطیع، مطیع، مطیع، و بسیار معتاد به حقیقت بود
[ترجمه گوگل]او فوق العاده بود، ناپایدار خوب؛ مهربان، مؤمن، مطیع و بسیار معتاد به سخن گفتن حقیقت است

3. "Nothing, " the Englishman answered imperturbably, "It's simply that my room is on fire.
[ترجمه ترگمان]مرد انگلیسی با خونسردی پاسخ داد: \" هیچ چیز، فقط این است که اتاق من آتش گرفته است
[ترجمه گوگل]'هیچ چیز،' انگلیسی به طور غیرمنتظره جواب داد: 'به سادگی اتاقم در آتش است

4. We could face imperturbably the and find out the best countermeasure only iffind the real origin.
[ترجمه ترگمان]ما بدون شک و تردید در این راه تنها اقدام متقابل اقدام متقابل را انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم به طور غیرمنتظره ای مواجه شویم و بهترین اقدامات متقابل را فقط به مبانی واقعی بدانیم

5. This is how we will be able to maintain our initiative from beginning to end, and as for the enemy's "challenges" and other people's "taunts", we should imperturbably brush them aside and ignore them.
[ترجمه ترگمان]این روشی است که ما قادر به حفظ ابتکار خود از ابتدا تا پایان خواهیم بود، و همانند \"چالش های\" دشمن \"و\" taunts \" دیگران، باید با خونسردی آن ها را کنار بگذاریم و آن ها را نادیده بگیریم
[ترجمه گوگل]این است که چگونه ما قادر خواهیم بود ابتکار عمل خود را از ابتدا تا انتها حفظ کنیم، و در مورد 'چالش' دشمن و 'تیرگی' های دیگران، ما باید بی رحمانه آنها را کنار بگذاریم و آنها را نادیده بگیریم

6. A roar of indignationleapt to Pockmarked Li's lips, but a wave the hand and said imperturbably.
[ترجمه ترگمان]غرشی از indignationleapt به لبه ای Li لی خورد، اما دست تکان داد و با خونسردی گفت:
[ترجمه گوگل]سر و صدای ناامیدی به لب های پیک ماررید لی، اما یک موج دست و گفت: unmurbablyably

7. It's a necessary choice to know economy globalization well, to participate actively in economy globalization and to meet the challenge imperturbably.
[ترجمه ترگمان]این یک انتخاب ضروری است که جهانی شدن اقتصاد را به خوبی بدانیم، به طور فعال در جهانی سازی اقتصاد شرکت کنیم و با کمال خونسردی با این چالش روبرو شویم
[ترجمه گوگل]این یک انتخاب ضروری برای شناختن جهانی شدن اقتصاد است، به طور فعال در جهانی شدن اقتصادی و برای مقابله با این چالش بی نظیر

8. " The man looked into the distance and replied imperturbably:" If I break my promise to her, how can I keep faith with the whole world?
[ترجمه ترگمان]مرد به دور نگاه کرد و به آرامی جواب داد: اگر من به او قول بدهم، چطور می توانم به تمام دنیا ایمان داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]'مرد به فاصله نگاه کرد و بی وقفه پاسخ داد:' اگر من وعده خود را به او شکستن، چگونه می توانم با تمام جهان ایمان دارم؟

9. After a half-hour the astonished servant decided to ask the Englishman what he was doing with the water. "Nothing, " the Englishman answered imperturbably, "It's simply that my room is on fire.
[ترجمه ترگمان]مرد انگلیسی پس از نیم ساعت تصمیم گرفت از مرد انگلیسی بپرسد که با آب چه می کند \"
[ترجمه گوگل]پس از نیم ساعت، بنده شگفت زده تصمیم گرفت از انگلیس بپرسد چه کاری با آب انجام داده است 'هیچ چیز،' انگلیسی به طور غیرمنتظره جواب داد: 'به سادگی اتاقم در آتش است

10. This justice must be rendered to the police of that period, that even in the most serious public junctures, it imperturbably fulfilled its duties connected with the sewers and surveillance.
[ترجمه ترگمان]این عدالت باید به پلیس آن دوره انتقال داده شود که حتی در the عموم مردم، با کمال خونسردی وظایف خود را با فاضلاب و مراقبت انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این عدالت باید به پلیس آن دوره ارائه شود، که حتی در جدی ترین بخش های عمومی نیز، وظایف خود را در رابطه با فاضلاب و نظارت انجام می دهد

11. "But I have heard that the crocuses promise well, " continued my companion imperturbably.
[ترجمه ترگمان]مصاحب من با خونسردی ادامه داد: ولی من شنیدم که crocuses به خوبی قول داده
[ترجمه گوگل]'اما من شنیدم که crocuses به خوبی وعده داده است، همسایه من ادامه ناپذیری ادامه داد

12. He interrogated his sentinel of the Rues Droit-Mur and Petit-Picpus; that agent, who had remained imperturbably at his post, had not seen the man pass.
[ترجمه ترگمان]از قراول خانه درو امور و پیک پوس و پیک پوس که بی آن که خود را به جای خود دیده باشد، پرسش هایی از مرد مسافر نکرده بود
[ترجمه گوگل]او نگهبان او از Druit-Mur و Petit-Picpus را مورد بازجویی قرار داد آن نماینده که در مقام پست خود باقی مانده بود، این مرد را ندیده بود


کلمات دیگر: