کلمه جو
صفحه اصلی

laudably


بطور قابل ستایش، بطور قابل تمجید، بطور پسندیده

انگلیسی به فارسی

با افتخار


انگلیسی به انگلیسی

• in a praiseworthy manner, commendably

جملات نمونه

1. Ultimately, and laudably, Mr Eastwood's films attack anonymity, whether invisible enemy or fake heroes.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، و laudably، فیلم آقای Eastwood که نخواستند نامشان فاش شود، چه دشمن نامریی و چه قهرمانان تقلبی
[ترجمه گوگل]در نهایت، و از نظر شایان ستایش، فیلم های آقای Eastwood نامعلوم، چه دشمن نامرئی و یا قهرمانان جعلی

2. Laudably frank suggestions, for someone who had just driven an hour to reach us.
[ترجمه ترگمان]برای کسی که فقط یک ساعت رانندگی کرده بود تا به ما برسه
[ترجمه گوگل]پیشنهادات قابل احترام، برای کسی که تنها یک ساعت به ما رانده شده است

3. Laudably, Mr Baucus has pursued a moderate course, rejecting a proposal for a government-run insurance scheme.
[ترجمه ترگمان]Laudably، آقای Baucus یک دوره متوسط را دنبال کرده است و طرحی را برای طرح بیمه دولتی رد کرده است
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، آقای باکووس دوره متوسطی را دنبال کرده است، رد پیشنهاد یک طرح بیمه دولتی

4. The program is laudably ambitious.
[ترجمه ترگمان]این برنامه بسیار بلند پروازانه است
[ترجمه گوگل]این برنامه جاه طلبانه است

5. That may explain Mr. Hu's tolerant response when the Japanese leader laudably urged Mr. Hu to continue talks with the Dalai Lama.
[ترجمه ترگمان]این امر ممکن است واکنش صبور آقای هیو را هنگامی که رهبر ژاپنی آقای هو را ترغیب کرد تا به مذاکرات با دالایی لاما ادامه دهد، توضیح دهد
[ترجمه گوگل]این ممکن است پاسخ تحمل آمیز آقای هو را در زمانی که رهبر ژاپنی با قاطعیت از آقای هو خواستار ادامه مذاکرات با دالایی لاما است، توضیح دهد


کلمات دیگر: