کلمه جو
صفحه اصلی

imperceptibly


بطور غیر قابل مشاهده، چنانکه نتوان دید، بطور غیر محسوس، اهسته

انگلیسی به فارسی

ناشناخته


انگلیسی به انگلیسی

• in a subtle manner; in a way that is not perceived by the senses

جملات نمونه

1. she passed imperceptibly from youth to age
او به طور نامحسوسی از جوانی به پیری رسید.

2. Gradually, almost imperceptibly, her condition had worsened.
[ترجمه ترگمان]کم کم حالش بدتر شد، وضعیت او بدتر شده بود
[ترجمه گوگل]به تدریج، تقریبا ناشناخته بود، وضعیت او بدتر شده بود

3. The daylight faded almost imperceptibly into night.
[ترجمه ترگمان]روشنایی روز تقریبا به طور نامحسوس از بین رفت
[ترجمه گوگل]نور روز تقریبا ناگهان به شب نادیده گرفت

4. The disease develops gradually and imperceptibly.
[ترجمه ترگمان]این بیماری به تدریج و به طور نامحسوس رشد می کند
[ترجمه گوگل]این بیماری به تدریج و ناگهانی گسترش می یابد

5. Abuses of the investigative process may imperceptibly lead to abridgment of protected freedoms.
[ترجمه ترگمان]سو استفاده هایی از فرآیند تحقیقی ممکن است به طور imperceptibly منجر به abridgment از آزادی های مورد حمایت شود
[ترجمه گوگل]سوء استفاده از روند تحقیقاتی ممکن است به طور ناگهانی منجر به کوتاه شدن آزادی های محافظت شده شود

6. His mouth twitches almost imperceptibly. I dare say that mine, under the cover of my beard, twitches faintly back.
[ترجمه ترگمان]دهانش تقریبا به طور نامحسوسی درهم کشیده شد به جرات می گویم که مال من، زیر پوشش ریش من، کمی لرزید
[ترجمه گوگل]دهان او تقریبا ناشناخته است جرأت می کنم بگویم که من زیر پوشش ریش من، کمی به عقب می کشد

7. Free labour merges imperceptibly with slavery; work becomes servitude; livelihood is transformed into strange new forms of bondage.
[ترجمه ترگمان]نیروی کار آزاد به طور نامحسوسی با بردگی ادغام می شود؛ کار اجباری می شود؛ زندگی به شکل های عجیب تازه ای از بندگی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]کار آزاد بدون توجه به برده داری می ماند؛ کار دست به دست می شود؛ معیشت به شکل های عجیب و غریب بانی تبدیل شده است

8. Imperceptibly at first, the avarice for which their caste is famous began to shine through like copper beneath worn silver-plating.
[ترجمه ترگمان]Imperceptibly در ابتدا، حرص و آز آن که طبقه خود معروف است، مانند مس زیر - نقره می درخشید
[ترجمه گوگل]در ابتدا ناپاکشی، جنجالی که کاستی های آنها مشهور است، از طریق مس، زیر نقره ای پوشانده می شود

9. Change was taking place, sometimes almost imperceptibly, but the transition to an economy of exchanges was under way.
[ترجمه ترگمان]تغییر در حال رخ دادن بود، گاهی تقریبا به طور نامحسوس، اما گذار به اقتصاد مبادلات در حال انجام بود
[ترجمه گوگل]تغییر رخ داده بود، گاهی اوقات تقریبا غیر قابل تصور بود، اما انتقال به اقتصاد مبادلات در حال انجام بود

10. An ice age begins slowly, almost imperceptibly, when the average temperature drops by a few degrees.
[ترجمه ترگمان]زمانی که متوسط دمایی تا چند درجه کاهش می یابد، یک عصر یخ بندان آهسته و تقریبا نامحسوس آغاز می شود
[ترجمه گوگل]عصر یخبندان به آرامی، تقریبا ناگهان شروع می شود، زمانی که دمای متوسط ​​چند درجه کاهش می یابد

11. New problems arose imperceptibly.
[ترجمه ترگمان]مشکلات جدیدی به ذهنم خطور کرد
[ترجمه گوگل]مشکلات جدید ناشناخته بوجود آمد

12. Imperceptibly Hamilton had switched from talking to her to the girl who was still staring at her.
[ترجمه ترگمان]خانم هامیلتون از حرف زدن با دختری که هنوز به او خیره مانده بود، عوض شده بود
[ترجمه گوگل]هامیلتون غیرقابل قبول از صحبت کردن با او به دختر تبدیل شده بود که هنوز به او خیره شده بود

13. Almost imperceptibly her expression changed.
[ترجمه ترگمان]تقریبا به طور نامحسوس حالت چهره اش تغییر کرد
[ترجمه گوگل]تقریبا بی نظیر بیان او تغییر کرد

14. He moved smoothly, almost imperceptibly.
[ترجمه ترگمان]او به آرامی حرکت کرد، تقریبا به طور نامحسوس
[ترجمه گوگل]او هموار و تقریبا ناشناخته نقل مکان کرد

15. Imperceptibly the yellow balloon and the yellow copepod mingle with the music in my mind, the balloon representing the globe on which copepods play such a prominent ecological role.
[ترجمه ترگمان]بالون زرد و the زرد با موسیقی در ذهن من مخلوط می شوند، بالون نشانگر کره زمین است که در آن copepods نقش اکولوژیکی مهمی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]به طور غیر قابل تصور، بالون زرد و کاپ اپود زرد با موسیقی در ذهن من، بادکنک نشان دهنده جهان که در آن copepods بازی چنین نقش برجسته زیست محیطی

پیشنهاد کاربران

رفته رفته، نامحسوس


کلمات دیگر: