گردش، گردگردى، دور زنى، بازدید، بازرسى، زمین پیمایى، مساحى، حدود
perambulation
گردش، گردگردى، دور زنى، بازدید، بازرسى، زمین پیمایى، مساحى، حدود
انگلیسی به فارسی
perambulation
انگلیسی به انگلیسی
• strolling, walking about; moving about
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] گردش، پیمایش
جملات نمونه
1. It was time now to end our perambulation round Paris.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر وقتش بود که perambulation را دور بزنیم
[ترجمه گوگل]اکنون زمان آن رسیده است که پاریس را به سمت پیمان ما بکشاند
[ترجمه گوگل]اکنون زمان آن رسیده است که پاریس را به سمت پیمان ما بکشاند
2. On 20 July another perambulation of the Huntingdonshire Forest was ordered to be made.
[ترجمه ترگمان]در روز ۲۰ ژوئیه، یکی دیگر از perambulation جنگل Huntingdonshire سفارش داده شد
[ترجمه گوگل]در 20 ژوئیه مجددا مجوز دیگری از جنگل Huntingdonshire صادر شد
[ترجمه گوگل]در 20 ژوئیه مجددا مجوز دیگری از جنگل Huntingdonshire صادر شد
3. Stick on the post, and do the regular perambulation and inspection. To eliminate the hidden trouble in time.
[ترجمه ترگمان]به پست بچسبید و کار منظم و بازرسی را انجام دهید برای از بین بردن مشکل پنهان در زمان
[ترجمه گوگل]به پست در پست بروید و به طور منظم و بازرسی انجام دهید برای از بین بردن مشکل پنهان در زمان
[ترجمه گوگل]به پست در پست بروید و به طور منظم و بازرسی انجام دهید برای از بین بردن مشکل پنهان در زمان
4. The perambulation and inspection message of dams is thought about, which also is subdivided and expressed in symbol.
[ترجمه ترگمان]پیام perambulation و بازرسی سدها در مورد آن، که به نماد تقسیم و بیان می شود، در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در مورد اهمیت و اهمیت بازنگری سدها، که به صورت زیر تقسیم و بیان می شود، نماد آن است
[ترجمه گوگل]در مورد اهمیت و اهمیت بازنگری سدها، که به صورت زیر تقسیم و بیان می شود، نماد آن است
5. Perambulation inspection has features of overall, in time and visual, and can't be replaced by monitoring instruments or automation system.
[ترجمه ترگمان]بازرسی perambulation دارای ویژگی های کلی، در زمان و دیداری بوده و نمی تواند با ابزارهای نظارت یا سیستم اتوماسیون جایگزین شود
[ترجمه گوگل]بازرسی Perambulation ویژگی های به طور کلی، در زمان و بصری، و نمی تواند جایگزین ابزار نظارت و یا سیستم اتوماسیون
[ترجمه گوگل]بازرسی Perambulation ویژگی های به طور کلی، در زمان و بصری، و نمی تواند جایگزین ابزار نظارت و یا سیستم اتوماسیون
6. Based on the geological perambulation report, this paper advises to divide the soil into four kinds and adopt different reinforcement measures according to the four kinds of soil.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش زمین شناسی زمین شناسی، این مقاله توصیه می کند که خاک را به چهار نوع تقسیم کرده و اقدامات تقویتی متفاوتی را بر طبق چهار نوع خاک اتخاذ نماید
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش پراموشی زمین شناسی، این مقاله توصیه می کند که خاک را به چهار نوع تقسیم کرده و اقدامات تقویت مختلف را بر اساس چهار نوع خاک انجام دهد
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش پراموشی زمین شناسی، این مقاله توصیه می کند که خاک را به چهار نوع تقسیم کرده و اقدامات تقویت مختلف را بر اساس چهار نوع خاک انجام دهد
7. Presently, it has applied to the uranium mine perambulation, geological mapping, oil gas perambulation fields as well as seeking various metal and metalloid mineral and etc.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، این معدن به استخراج معدن اورانیوم، نقشه برداری زمین شناسی، میادین گازی و میادین نفتی و همچنین به دنبال مواد معدنی و metalloid مختلف و غیره اعمال شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آن را به perampling معادن اورانیوم، نقشه برداری زمین شناسی، زمینه های perambulation گاز نفت و همچنین به دنبال مواد معدنی فلزی و فلزات مختلف و غیره
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آن را به perampling معادن اورانیوم، نقشه برداری زمین شناسی، زمینه های perambulation گاز نفت و همچنین به دنبال مواد معدنی فلزی و فلزات مختلف و غیره
8. In order to assisting perambulation of underground petroleum pipeline, an infrared imaging method for rapidly detecting the stealing branches of pipeline and locating the leakage spots was proposed.
[ترجمه ترگمان]به منظور کمک به perambulation لوله نفت زیرزمینی، یک روش تصویربرداری مادون قرمز برای تشخیص سریع شاخه های سرقت از خطوط لوله و یافتن نقاط نشت پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]به منظور کمک به پمپاژ خط لوله نفت زیرزمینی، یک روش تصویربرداری مادون قرمز برای سرعت تشخیص شاخه های دزدی خط لوله و قرار دادن نقاط نشت پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]به منظور کمک به پمپاژ خط لوله نفت زیرزمینی، یک روش تصویربرداری مادون قرمز برای سرعت تشخیص شاخه های دزدی خط لوله و قرار دادن نقاط نشت پیشنهاد شد
9. Assisting perambulation of underground petroleum pipeline and rapid detection of its stolen branches is an urgent problem in oilfield .
[ترجمه ترگمان]کمک به جذب خطوط لوله نفت زیرزمینی و تشخیص سریع شاخه های ربوده شده آن یک مشکل فوری در میدان نفتی است
[ترجمه گوگل]کمک به پیمانکاری خط لوله نفت زیرزمینی و تشخیص سریع شاخه های سرقت شده آن یک مشکل فوری در میدان نفتی است
[ترجمه گوگل]کمک به پیمانکاری خط لوله نفت زیرزمینی و تشخیص سریع شاخه های سرقت شده آن یک مشکل فوری در میدان نفتی است
10. Basing on the field perambulation and information collection, 107 typical mines in Liaoning Province were evaluated with Analytic Hierarchy Process.
[ترجمه ترگمان]Basing در زمینه جمع آوری اطلاعات و جمع آوری اطلاعات ۱۰۷ معدن معمولی در استان لیائونینگ با فرآیند سلسله مراتبی تحلیلی ارزیابی شدند
[ترجمه گوگل]بر اساس پیمانکاری و جمع آوری اطلاعات، 107 معدن منحصر به فرد در استان لیائونینگ با استفاده از روش تحلیلی سلسله مراتبی مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]بر اساس پیمانکاری و جمع آوری اطلاعات، 107 معدن منحصر به فرد در استان لیائونینگ با استفاده از روش تحلیلی سلسله مراتبی مورد ارزیابی قرار گرفتند
11. To do the regular perambulation for the main areas such as the pumping room and distributor cabinet.
[ترجمه ترگمان]برای انجام کاره ای منظم برای بخش های اصلی مانند اتاق پمپاژ و کابینت پخش کننده
[ترجمه گوگل]برای انجام تمرین منظم برای مناطق اصلی مانند اتاق پمپاژ و کابینه توزیع کننده
[ترجمه گوگل]برای انجام تمرین منظم برای مناطق اصلی مانند اتاق پمپاژ و کابینه توزیع کننده
12. The boundaries laid down followed fairly closely those of the perambulation of 1300.
[ترجمه ترگمان]مرزه ای آن به طور نسبتا نزدیک به perambulation ۱۳۰۰ نفر رسید
[ترجمه گوگل]مرزهای تعیین شده نسبتا نزدیک به 1300 سالگی است
[ترجمه گوگل]مرزهای تعیین شده نسبتا نزدیک به 1300 سالگی است
13. On the following day the jury signed a verdict that the 1277 perambulation still set forth the true bounds.
[ترجمه ترگمان]روز بعد هیات منصفه حکمی را امضا کرد مبنی بر اینکه the perambulation هنوز مرزه ای واقعی را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]در روز بعد هیئت منصفه حکم را امضا کرد که مجوز 1277 هنوز مرزهای واقعی را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]در روز بعد هیئت منصفه حکم را امضا کرد که مجوز 1277 هنوز مرزهای واقعی را تعیین کرده است
14. The appearance of a great deal of economic crimes needs the perambulation to the involved accounting materials.
[ترجمه ترگمان]ظهور یک معامله بزرگ اقتصادی به perambulation مربوط به مواد حسابداری درگیر نیاز دارد
[ترجمه گوگل]ظهور جنبه های بزرگی از جرایم اقتصادی نیازمند بستری برای مواد حسابداری درگیر است
[ترجمه گوگل]ظهور جنبه های بزرگی از جرایم اقتصادی نیازمند بستری برای مواد حسابداری درگیر است
کلمات دیگر: