کلمه جو
صفحه اصلی

secant


معنی : خط قاطع، قاطع، متقاطع، قطع کننده
معانی دیگر : همبر، (هندسه) خط همبر

انگلیسی به فارسی

قاطع، قطع کننده، خط قاطع، متقاطع


مخفیانه، خط قاطع، قاطع، قطع کننده، متقاطع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a line or line segment that intersects a curve at two or more points.

(2) تعریف: a line segment connecting any two points on a circle.

(3) تعریف: a trigonometric function, the reciprocal of the cosine, that for an acute angle is equal to the ratio of the hypotenuse to the side adjacent to the given angle in any right triangle that incorporates the angle.
صفت ( adjective )
• : تعریف: intersecting.

- a secant curve
[ترجمه ترگمان] منحنی secant
[ترجمه گوگل] منحنی مخفی

• straight line that intersects a curve at two or more points (geometry); ratio of the hypotenuse of a right triangle to the side adjacent to a given angle (trigonometry)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] قاطع - وتر
[ریاضیات] سکانت، قاطع، قطر ظل، متقاطع، خط وتر، قاطع، خط قاطع، متقاطع

مترادف و متضاد

خط قاطع (اسم)
sec, secant, transverse section

قاطع (صفت)
decisive, definitive, final, decretive, decretory, categorical, overbearing, categoric, crucial, conclusive, incisive, trenchant, secant, magistral, unanswerable

متقاطع (صفت)
transverse, traverse, crisscross, crossover, intersecting, secant

قطع کننده (صفت)
intermittent, secant, hewn, loppy

جملات نمونه

1. For single operating parameter units, secant method coupled with a unit simulator is used to search feasible operating conditions implementing the quasi-optimal plan.
[ترجمه ترگمان]برای واحدهای عملیاتی واحد عملیاتی، روش secant همراه با یک شبیه ساز واحد برای جستجوی شرایط عملیاتی امکان پذیر و اجرای برنامه شبه بهینه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای واحدهای پارامتر تک عملیاتی، روش مخفی با یک شبیه ساز واحد برای جستجوی شرایط عملیاتی امکان پذیر است که برنامه شبه مطلوب را اجرا می کند

2. The dynamic secant elastic modulus is introduced to analyze the test data, and the results indicate that the dynamic secant elastic modulus-strain curves of all test models are hyperbolic type.
[ترجمه ترگمان]مدول الاستیک secant دینامیک برای تجزیه و تحلیل داده های تست معرفی می شود و نتایج نشان می دهد که منحنی های کشش - مدول الاستیک K - کرنش تمام مدل های تست نوع hyperbolic هستند
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل داده های آزمون، مدول الاستیک پویا پویا معرفی شده است، و نتایج نشان می دهد که منحنی مدول-کششی پویا پویا در همه مدل های آزمون، نوع هذلولی است

3. Static secant modulus of rigidity is determined from the torque-twist curve of torsional test.
[ترجمه ترگمان]مدول الاستیسیته ثابت مقاومت از منحنی پیچ - پیچ در تست پیچشی تعیین می شود
[ترجمه گوگل]استحکام مداوم سفتی از منحنی پیچشی گشتاور پیچشی آزمون تعیین می شود

4. The main blade and the blade angle secant angle precision instrument by the visual display.
[ترجمه ترگمان]تیغه اصلی و زاویه تیغه نشان دهنده ابزار دقیق زاویه به وسیله نمایش بصری است
[ترجمه گوگل]تیغه اصلی و دقت زاویه ی زاویه ی تراش از طریق صفحه نمایش بصری

5. This paper mainly deals with the secant method used on stiffness matrix.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا با روش secant که در ماتریس سفتی استفاده می شود، سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور عمده با روش سنتتیک مورد استفاده در ماتریس سفتی قرار دارد

6. The value of the complement of the secant is called the cosecant.
[ترجمه ترگمان]مقدار مکمل of، the نامیده می شود
[ترجمه گوگل]ارزش مکمل از عصاره مصنوعی نامیده می شود

7. A secant is defined as line passing through two points of the curve.
[ترجمه ترگمان]A به صورت خطی که از دو نقطه منحنی عبور می کند تعریف می شود
[ترجمه گوگل]یک secant به عنوان خط عبور از دو نقطه منحنی تعریف شده است

8. Value of the complement of the secant, called the cosecant. It is.
[ترجمه ترگمان]ارزش مکمل of، موسوم به cosecant بله
[ترجمه گوگل]ارزش مکمل سقط جنین، cosecant نامیده می شود این است

9. Most of us can’t tell our secant from our cotangent.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما نمی توانیم از cotangent خودمان تعریف کنیم
[ترجمه گوگل]اکثر ما نمیتوانیم ما را از همسایگانمان بیاموزیم

10. The slope of secant drawn from the origin through the point is the average function.
[ترجمه ترگمان]شیب of که از مبدا به مبدا کشیده می شود تابع میانگین است
[ترجمه گوگل]شیب سکانت از نقطه مبدأ از طریق نقطه، عملکرد متوسط ​​است

11. This paper introduced a method which used secant method to iterative operation within the scope of complex number in order to gain root, then painted fractal picture with the calculated result.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را معرفی کرد که از روش secant برای انجام عملیات تکرارشونده در محدوده عدد مختلط به منظور بدست آوردن ریشه استفاده می کرد و سپس تصویر مقطعی را با نتیجه محاسبه شده نشان داد
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی است که با استفاده از روش secant برای تکرار عملیات در محدوده عدد پیچیده، به منظور به دست آوردن ریشه، و سپس تصویر فراکتال با نتیجه محاسبات را نقاشی کرد

12. Value of the complement of the secant, called the cosecant.
[ترجمه ترگمان]ارزش مکمل of، موسوم به cosecant
[ترجمه گوگل]ارزش مکمل سقط جنین، cosecant نامیده می شود

13. Then the numerical results show that new algorithm effectively overcomes the shortcomings of secant method, and evidently improves the convergent speed, convergent range and algorithm stability.
[ترجمه ترگمان]سپس نتایج عددی نشان می دهند که الگوریتم جدید به طور موثر بر کاستی های روش secant فایق می آید و ظاهرا سرعت همگرا، دامنه همگرا و ثبات الگوریتم را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]سپس نتایج عددی نشان می دهد که الگوریتم جدید به طور موثری کاستی های روش secant را برطرف می کند و مسلما سرعت همگرا، محدوده همگرا و ثبات الگوریتم را بهبود می بخشد

14. The results show that fatigue failure criterion of concrete under tensile-compressive stress can be indicated by ultimate attenuation rate of secant modulus.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که معیار شکست خستگی بتون تحت فشار فشاری کششی می تواند با نرخ میرایی نهایی مدول secant نشان داده شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که ضریب شکست خستگی بتن تحت تنش کششی-فشاری می تواند با کاهش شدت نهایی مدول سگمنت نشان داده شود

15. The pulse envelope we obtained is a hy - perbolic secant function of time.
[ترجمه ترگمان]پاکتی که ما بدست آوردیم، تابع hy perbolic - زمان است
[ترجمه گوگل]پاکت پالسی که به دست آورده ایم، یک تابع هنجار هیپرولیکی از زمان است

پیشنهاد کاربران

تابع مثلثاتی
معادل پیشنهادی = وابرسایه

secant ( ریاضی )
واژه مصوب: خط قاطع
تعریف: خط قطع‏کنندۀ یک خم|||متـ . قاطع


کلمات دیگر: