کلمه جو
صفحه اصلی

rani


(سانسکریت) همسر راجا، راجای زن، رانی (ranee هم می نویسند)

انگلیسی به فارسی

(سانسکریت) همسر راجا، راجای زن، رانی (ranee هم می‌نویسند)


رانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: ranis
(1) تعریف: a reigning Hindu princess or queen.

(2) تعریف: a rajah's wife.

• feminine of raja; indian princess; rajah's wife or widow in india

جملات نمونه

1. But quite clearly, it is little Rani that is the Machouds' ray of sunshine.
[ترجمه ترگمان]اما کام لا واضح است که این نور little است که اشعه نور خورشید است
[ترجمه گوگل]اما به وضوح، کمی رانی است که پرتوهای ماخود از نور خورشید است

2. What was Rani doing in that hotel room and was it enough to provoke murder?
[ترجمه ترگمان]در آن اتاق هتل چه کار می کرد و آن قدر کافی بود که کسی را به قتل برساند؟
[ترجمه گوگل]رانی در اتاق هتل چه کار کرد و کافی بود تا قتل را تحریک کند؟

3. Rani Rasmani spent a fortune for the construction of the temple garden and another fortune for its dedication ceremony, which took place on May 3 185
[ترجمه ترگمان]Rani Rasmani برای ساخت باغ معبد و ثروت دیگر برای مراسم اهدای این معبد که در روز ۳ ماه مه برگزار شد، ثروتی به هم زد
[ترجمه گوگل]رانی رسمی ثروت برای ساختن باغ معبد و ثروت دیگری برای مراسم تدفینش، که در تاریخ 3 می 185 میلادی برگزار شد، صرف کرد

4. As though, it'll rani, don't forget to take umbrella with you.
[ترجمه ترگمان]مثل این که فراموش نکن که با خودت چتر بگیری
[ترجمه گوگل]همانطور که هر چند، آن را رانی، فراموش نکنید که با چتر خود را

5. Rani Rasmani, the foundress of the temple garden, passed away in 186
[ترجمه ترگمان]Rani Rasmani، the باغ معبد، در سال ۱۸۶ درگذشت
[ترجمه گوگل]رانی رسمی، بنیانگذار باغ معبد، در 186 سالگی فوت کرد

6. In 1847 the Rani purchased twenty acres of land at Dakshineswar, a village about four miles north of Calcutta.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۷ the بیست هکتار زمین را در Dakshineswar، روستایی در حدود چهار مایلی شمال کلکته، خرید
[ترجمه گوگل]در سال 1847، رانی بیست هکتار زمین را در Dakshineswar، یک روستا در حدود چهار کیلومتری شمال کلکته، خریداری کرد

7. And, reluctantly, the Rajah and the Rani and the Rani's aunt and the palace staff left the beast with Cinnamon.
[ترجمه ترگمان]و با بی میلی، rajah و خاله پتو نیا و سایر کارکنان کاخ، حیوان را با دارچین ترک کردند
[ترجمه گوگل]و ناگهان، راجاه و رانی و عمه رانی و کارکنان کاخ حیوانات را با دارچین ترک کرد

8. Jeff: Look! How fast does that woman athlete rani.
[ترجمه ترگمان]ببین این زن چقدر سریع ورزش میکنه؟
[ترجمه گوگل]جف نگاه کن! این زن ورزشکار را به اندازه کافی سریع می کند

9. "Can she talk yet?" asked the Rani.
[ترجمه ترگمان]\"آیا او هنوز هم می تواند صحبت کند؟\" Rani \"پرسید:\" \" \"
[ترجمه گوگل]آیا هنوز می تواند صحبت کند؟ از رانی خواسته بود

10. One day, when Rani Rasmani was listening to Sri Ramakrishna's singing in the temple, the young priest abruptly turned and slapped her.
[ترجمه ترگمان]یک روز، هنگامی که Rani Rasmani در حال گوش دادن به آواز Sri در معبد بود، کشیش جوان ناگهان برگشت و سیلی به او زد
[ترجمه گوگل]یک روز، هنگامی که رانی رسمی سعی در آواز خواندن سر راماکیشنا در معبد داشت، کشیش جوان به طور ناگهانی چرخید و او را گرفت

11. Mathur and Rani Rasmani began to ascribe the mental ailment of Sri Ramakrishna in part, at least, to his observance of rigid continence .
[ترجمه ترگمان]Mathur و Rani Rasmani، دست کم، به پاس خویشتن داری سخت خود، بیماری روانی of را به طور کامل نسبت دادند
[ترجمه گوگل]ماتور و رانی رسمی شروع به تقسیم بیماری روانی سر راماکیشنا به حداقل رسیده اند تا رضایت خود را حفظ کنند

12. Rani Jani said the Iranian parliament's National Security and Foreign Policy Committee will reconsider cooperation with the IAEA.
[ترجمه ترگمان]جانی جانی گفت که کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی ایران در هم کاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی تجدید نظر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رانی جانی گفت که کمیته سیاست امنیت ملی و مجلس پارلمان ایران، همکاری با آژانس را بررسی خواهد کرد

13. Dressed in her school uniform, seven-year-old Rani Eknath Mane waits for her father to finish grinding the family's harvest of chickpeas.
[ترجمه ترگمان]Rani Eknath هفت ساله که یونیفرم مدرسه اش را پوشیده بود منتظر پدرش است تا برداشت این خانواده نخود را تمام کند
[ترجمه گوگل]او در مدرسه ی او لباس پوشید و هفت ساله رانی اکنات مونه منتظر پدرش بود تا برداشت ارقام نخود را از بین ببرد

14. I'm Rani. I'm from Singapore.
[ترجمه ترگمان]من Rani هستم من اهل سنگاپور هستم
[ترجمه گوگل]من رانی هستم من از سنگاپور هستم


کلمات دیگر: