کلمه جو
صفحه اصلی

pancreatic


وابسته به لوزالمعده

انگلیسی به فارسی

وابسته به لوزالمعده


پانکراس


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the pancreas (gland located in the abdomen that secretes digestive enzymes and insulin)
pancreatic means relating to or involving the pancreas.

جملات نمونه

1. In the case of pancreatic secretion, stimulation of bicarbonate but not protein output was observed.
[ترجمه ترگمان]در مورد ترشح لوزالمعده، تحریک جوش شیرین، اما خروجی پروتیین مشاهده نشد
[ترجمه گوگل]در مورد ترشح پانکراس، تحریک بی کربنات، اما خروجی پروتئین مشاهده شد

2. Researchers say the grafting of pancreatic cells may eventually free many from daily injections.
[ترجمه ترگمان]محققان می گویند که پیوند سلول های لوزالمعده ممکن است در نهایت بسیاری از تزریقات روزانه را آزاد کند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند پیوند سلول های پانکراس ممکن است بسیاری از تزریق روزانه را آزاد کند

3. The content of platelet activating factor in pancreatic tissue was determined using bioassay technique with washed rabbit platelets as described previously.
[ترجمه ترگمان]محتوای عامل فعال کننده platelet در بافت لوزالمعده با استفاده از تکنیک bioassay با پلاکت rabbit که قبلا شرح داده شده بود، تعیین شد
[ترجمه گوگل]محتوای پروتئین فعال کننده پلاکت در بافت پانکراس با استفاده از تکنیک زیست سنجی با پلاکت های خرگوش شسته شده، همانطور که قبلا شرح داده شد، تعیین شد

4. Pancreatic pseudocysts are localised collections of pancreatic secretions occurring as a result of pancreatic inflammation and ductal disruption.
[ترجمه ترگمان]Pancreatic pseudocysts (Pancreatic pseudocysts)، مجموعه ای از ترشحات پانکراس هستند که در اثر التهاب پانکراس و اختلال ductal رخ می دهد
[ترجمه گوگل]Pseudocysts پانکراس مجموعه ای محلی از ترشحات پانکراس است که در اثر التهاب لوزالمعده و اختلال دو قطبی رخ می دهد

5. And he had pancreatic cancer, which he cursed because it prevented him from drinking port and eating ice cream.
[ترجمه ترگمان]و سرطان لوزالمعده داشت که او را نفرین می کرد، زیرا مانع از نوشیدن شراب و خوردن بستنی می شد
[ترجمه گوگل]او سرطان لوزالمعده داشت و لعنتش کرد، زیرا مانع از نوشیدن پورت و خوردن بستنی شد

6. Pancreatic carcinoma is now overtaking gastric cancer as the fourth leading cause of death from malignancy in the United Kingdom.
[ترجمه ترگمان]سرطان پستان در حال حاضر در حال سبقت گرفتن از سرطان معده به عنوان چهارمین عامل اصلی مرگ از malignancy در انگلستان است
[ترجمه گوگل]سرطان پانکراس در حال حاضر سرطان معده را به عنوان چهارمین علت مرگ و میر ناشی از بدخیمی در انگلستان روبرو است

7. He specialised in liver transplants and technically complex pancreatic surgery.
[ترجمه ترگمان]او در پیوند کبد و جراحی پیچیده پانکراس تخصص دارد
[ترجمه گوگل]او در پیوند کبد و جراحی پانکراس از نظر فنی پیچیده متخصص است

8. Sampling directly from the pancreatic duct provides a more proximate sample for cytological diagnosis and may improve the diagnostic sensitivity.
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری مستقیما از مجرای لوزالمعده یک نمونه proximate برای تشخیص cytological فراهم می کند و حساسیت تشخیصی را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]نمونه برداری مستقیما از کانال پانکراس یک نمونه متقابل برای تشخیص سیتولوژی فراهم می کند و ممکن است حساسیت تشخیصی را بهبود بخشد

9. Pancreatic juice for example contains a high concentration of sodium ions, and variable concentrations of chloride and bicarbonate ions.
[ترجمه ترگمان]عصاره Pancreatic برای مثال شامل غلظت بالای یون های سدیم و غلظت های متغیر یون های کلراید و بی کربنات است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آب پانکراس حاوی غلظت بالا یون های سدیم و غلظت های مختلف یون های کلرید و بی کربنات است

10. Rich sources for the isolation of PLA2 are pancreatic tissue and juice, and snake and bee venoms.
[ترجمه ترگمان]منابع غنی برای انزوای of بافت pancreatic و آب میوه، و مار و زنبور عسل (زنبور عسل)هستند
[ترجمه گوگل]منابع غنی برای جداسازی PLA2: بافت و آب پانکراس، و زهر مار و زنبور عسل است

11. Pancreatic PLA2 seems to be non-toxic to pancreatic acinar cells, however, although toxic effects have also been found.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که Pancreatic PLA۲ برای سلول های پانکراس غیر سمی است، با این حال، اثرات سمی نیز یافت شده است
[ترجمه گوگل]با این حال، پانکراس PLA2 به نظر می رسد غیر سمی برای سلول های آکینار پانکراس است، اگر چه اثرات سمی نیز یافت می شود

12. Indomethacin caused significant inhibition of pancreatic formation of prostaglandin E 6k prostaglandin F1a and thromboxane B
[ترجمه ترگمان]Indomethacin باعث ممانعت قابل توجهی از شکل گیری pancreatic E، prostaglandin k و thromboxane B شد
[ترجمه گوگل]اندومتاسین باعث مهار قابل توجهی از تشکیل پانکراس prostaglandin E 6k پروستاگلاندین F1a و ترومبوزان B

13. Pancreatic mass can be assessed by measuring wet weight, nucleic acid contents, and protein contents.
[ترجمه ترگمان]جرم Pancreatic را می توان با اندازه گیری وزن مرطوب، محتوای اسید نوکلییک، و محتوای پروتئین مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه گوگل]توده پانکراس را می توان با اندازه گیری وزن مرطوب، محتوای اسید نوکلئیک و محتوای پروتئین تعیین کرد

14. Belli developed pancreatic cancer three weeks after the marriage and died earlier this month.
[ترجمه ترگمان]belli سه هفته پس از ازدواج سرطان لوزالمعده را گسترش داد و اوایل این ماه درگذشت
[ترجمه گوگل]Belli سه هفته پس از ازدواج سرطان پانکراس را ایجاد کرد و در اوایل ماه جون درگذشت

15. In her late fifties, she lay in the hospital bed with a rapidly progressing pancreatic cancer.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دههی پنجاه، او با یک سرطان لوزالمعده به سرعت در بس تر بیمارستان دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]در اواخر پانزده سالگی، او در بستر بیمارستان با سرطان پانکراس به سرعت در حال پیشرفت گذاشته شد


کلمات دیگر: