کلمه جو
صفحه اصلی

ramekin


ramequin خوراک مرکب از خرده نان و پنیر و تخم مره

انگلیسی به فارسی

( ramequin ) خوراک مرکب از خردهنان و پنیر و تخم مرغ


رامیکن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a food made of bread crumbs, cheese, and eggs, served in small, individual dishes.

(2) تعریف: a small dish for baking and serving individual portions.

• casserole of baked cheese prepared in an individual baking pan; individual baking pan used for this dish

جملات نمونه

1. Grease 6 ramekin dishes of 150 ml capacity.
[ترجمه ترگمان]Grease ۶ میلی لیتر از ظرفیت ۱۵۰ میلی لیتر
[ترجمه گوگل]گریس 6 ظرف راملین با ظرفیت 150 میلی لیتر

2. Combine with shrimp and place in oven-proof ramekins.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از میگو به همراه میگو و میگو با هم ترکیب شوند
[ترجمه گوگل]ترکیب با میگو و محل قرار گرفتن در رمینی های ضدعفونی کننده

3. Transfer the ramekins to four dessert plates and serve immediately.
[ترجمه ترگمان]انتقال را به چهار بشقاب دسر انتقال داده و سریعا سرو کار دارید
[ترجمه گوگل]رامهین را به چهار تکه دسر انتقال دهید و بلافاصله خدمت کنید

4. Potted shrimps in attractive little ramekins, and prettily adorned with watercress, stood on plates at each place.
[ترجمه ترگمان]میگو و میگو را با رنگ آبی بسیار زیبا و آبی رنگ با رنگ آبی که در هر نقطه قرار داشت آراسته بودند
[ترجمه گوگل]میگو سیب زمینی در رامیکن های جذاب کمی، و زیبایی با آب کلاسیک تزئین شده، در صفحات در هر مکان ایستاده بود

5. Generously butter and flour four 1-cup, oven-proof ramekins. Place on a baking sheet.
[ترجمه ترگمان]Generously کره و آرد ۴ - یک فنجان، ramekins oven روی یک صفحه پخت قرار دهید
[ترجمه گوگل]4 قاشق غذاخوری کره و آرد 4 عدد پودر فلفل محل در ورق پخت

6. Transfer the pepper mixture to four lightly greased ramekins and cover.
[ترجمه ترگمان]مخلوط فلفل را به چهار طرف چرب کنید و آن را بپوشانید
[ترجمه گوگل]مخلوط فلفل را به چهار رامیکن بریزید و پوشش دهید

7. Generously butter and flour four 1-cup, oven-proof ramekins.
[ترجمه ترگمان]Generously کره و آرد ۴ - یک فنجان، ramekins oven
[ترجمه گوگل]4 قاشق غذاخوری کره و آرد 4 عدد پودر فلفل

8. Carefully pour mixture into the ramekins.
[ترجمه ترگمان]به دقت مخلوط را در the بریزید
[ترجمه گوگل]مخلوط را به آرامی مخلوط کنید

9. Grease 6 ramekin dishes of 150 ml (5-6 fl oz) capacity.
[ترجمه ترگمان]Grease ۶ ramekin با ظرفیت ۱۵۰ میلی لیتر (۵ - ۶)
[ترجمه گوگل]گریس 6 ظرف راملین ظرف 150 میلی لیتر (5-6 عدد)

10. On top of the ramekin a skinless half chicken or a hunk of lean pork shoulder.
[ترجمه ترگمان]روی نوک ramekin نیم مرغ و یک تکه گوشت خوک لاغر قرار داشت
[ترجمه گوگل]در بالای رامیکن یک مرغ نیمه بدون پوست و یا یک شانه شانه گوشت خوک بی جان است

11. Dip bottom of 1 ramekin into bowl of very warm water 6 seconds.
[ترجمه ترگمان]دیپ bottom ۱ ramekin را به کاسه آب بسیار گرم ۶ ثانیه فرو کنید
[ترجمه گوگل]پایین ریمان را به کاسه آب بسیار گرم 6 ثانیه بپیچید

12. If serving out of a ramekin, run a knife along the inside edge and turn out onto a plate; top with berry mixture.
[ترجمه ترگمان]اگر از یک ramekin استفاده کنید، چاقو را از لبه داخلی بردارید و بر روی یک بشقاب قرار دهید
[ترجمه گوگل]اگر خدمت خارج از یک رامیکن باشد، یک چاقو را در امتداد لبه داخلی قرار دهید و بر روی یک صفحه قرار دهید؛ بالا با مخلوط توت

13. Place dessert plate upside-down atop ramekin and invert, gently lifting off ramekin to allow panna cotta to settle onto plate .
[ترجمه ترگمان]بشقاب دسر را وارونه در بالای ramekin و برعکس قرار دهید و به آرامی ramekin را بلند کنید تا به panna cotta اجازه اقامت در بشقاب را بدهد
[ترجمه گوگل]محل قرار دادن دسر را به سمت بالا و پایین رامیکن و چرخانده، به آرامی بلند کردن رامیکن به اجازه panna cotta برای حل و فصل بر روی صفحه

14. Pour a little of the vinaigrette in each of six ramekins and serve with the cooled artichokes on a large plate.
[ترجمه ترگمان]کمی از the را در هر شش ramekins بریزید و با the سرد بر روی یک بشقاب بزرگ خدمت کنید
[ترجمه گوگل]در هر یک از شش رامهین، کمی از وینگربت را بریزید و با یک عصاره آب داغ در یک صفحه بزرگ خدمت کنید

پیشنهاد کاربران

بشقاب غذای یک نفره


کلمات دیگر: