کلمه جو
صفحه اصلی

paper tiger


(شخص یا کشور و غیره که تهدید می کند ولی نیرو و اراده ندارد) ببر کاغذی، پهلوان پنبه

انگلیسی به فارسی

(شخص یا کشور و غیره که تهدید می‌کند ولی نیرو و اراده ندارد) ببر کاغذی، پهلوان پنبه


ببر کاغذ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person, group, or nation that seems strong or powerful enough to pose a threat, but is actually weak or ineffectual; empty threat.

• threatening person or thing that in the end turns out to be weak and ineffective
a paper tiger is a country, institution, or person that seems powerful but is not so in reality.

مترادف و متضاد

powerless person or group


Synonyms: empty suit, hollow man, man of straw, petty tyrant, straw man, tin god


جملات نمونه

1. The Soviet Union was suddenly revealed as a paper tiger.
[ترجمه ترگمان]اتحاد جماهیر شوروی به طور ناگهانی به عنوان یک ببر کاغذ آشکار شد
[ترجمه گوگل]اتحاد جماهیر شوروی ناگهان به عنوان یک ببر کاغذ ظاهر شد

2. But it remains difficult to see how the paper tiger can avoid being shredded over the next two or three years.
[ترجمه ترگمان]اما دیدن این که چگونه ببر کاغذ می تواند ظرف دو یا سه سال آینده از خرد شدن جلوگیری کند، دشوار است
[ترجمه گوگل]اما برای دیدن اینکه چگونه ببر کاغذ می تواند در طی دو یا سه سال آینده خراب شود، دشوار است

3. A paper dragon and a paper tiger dangled from the ceiling; on the walls were scrolls with oriental writing on them.
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ و یک ببر کاغذی از سقف آویزان بود؛ روی دیوارها طومارهای شرقی با خط oriental روی آن ها نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]یک اژدها کاغذ و یک کاغذ ببر از سقف آویزان شد؛ بر روی دیوارها کتیبه هایی با نوشته های شرقی روی آنها گذاشتند

4. Is it only a paper tiger, or does it really have teeth?
[ترجمه ترگمان]فقط یه ببر کاغذی یا واقعا دندون داره؟
[ترجمه گوگل]آیا فقط یک ببر کاغذی است یا واقعا دندان دارد؟

5. The imperialism is a paper tiger, All Hail the Red!
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم یک ببر کاغذی است، همه بر قرمز!
[ترجمه گوگل]امپریالیسم یک ببر کاغذی است، همه گربه سرخ!

6. Mobile Payments: Killer App or Paper Tiger?
[ترجمه ترگمان]پرداخت موبایل: برنامه آدمکش ها یا تایگر وودز؟
[ترجمه گوگل]موبایل پرداخت کیفر برنامه یا مقاله ببر؟

7. He reminded Mao that the paper tiger had nuclear teeth.
[ترجمه ترگمان]او به مائو اشاره کرد که ببر کاغذ دندان های اتمی دارد
[ترجمه گوگل]او به مائو یادآور شد که ببر کاغذ دارای دندان های هسته ای است

8. The friend difficulty can be a paper tiger in strong in front.
[ترجمه ترگمان]مشکل دوست می تواند یک ببر کاغذی در جلو باشد
[ترجمه گوگل]دشواری دوستانه می تواند یک ببر کاغذی در مقابل قوی باشد

9. Prizes awarded by the Chongqing paper tiger and Cultural Development Corporation sole sponsor.
[ترجمه ترگمان]جایزه نوبل \"tiger\" (tiger paper)و شرکت توسعه فرهنگی \"Chongqing\" (sponsor sponsor)
[ترجمه گوگل]جوایز اهدا شده توسط ببر کاغذ چانگکینگ و شرکت توسعه فرهنگی تنها حمایت کننده

10. They claim that the alliance is only a paper tiger.
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که پیمان فقط یک ببر کاغذی است
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که اتحاد تنها یک ببر کاغذی است

11. The tsar was just a paper tiger.
[ترجمه ترگمان]امپراتور فقط یک ببر کاغذی بود
[ترجمه گوگل]تزار فقط یک ببر کاغذ بود

12. Every capitalist is merely a paper tiger.
[ترجمه ترگمان]هر سرمایه دار فقط یک ببر کاغذ است
[ترجمه گوگل]هر سرمایه داری صرفا یک ببر کاغذی است

13. They are themselves a paper tiger, not to mention their stooges.
[ترجمه ترگمان]اونا خودشون یه ببر کاغذی هستن نه اینکه به stooges اشاره کنن
[ترجمه گوگل]آنها خودشان یک ببر کاغذی هستند، و نه به آنها اشاره می کنند

14. But history proved that he was a paper tiger.
[ترجمه ترگمان]اما تاریخ ثابت کرد که اون یه ببر کاغذه
[ترجمه گوگل]اما تاریخ ثابت کرد که او یک کاغذ ببر بود

پیشنهاد کاربران

طبل تو خالی

مترسک

عددی نبودن


کلمات دیگر: