کلمه جو
صفحه اصلی

paparazzo

انگلیسی به فارسی

پاپاروازو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: paparazzi
• : تعریف: a reporter or photographer, often free-lance, who aggressively seeks out celebrities in order to photograph them or write sensational articles about them for the popular media.

• freelance photographer who follows celebrities in order to photograph them and sell the pictures to newspapers or magazines

جملات نمونه

1. A paparazzo has pleaded innocent to snapping private shots of the film star.
[ترجمه ترگمان]A ادعا می کند که بی گناه است که عکس های خصوصی ستاره سینما را بشکند
[ترجمه گوگل]پاپاروازو بیگناهان را به فریب دادن عکس های شخصی ستاره فیلم دعوت کرده است

2. The unnamed paparazzo doesn't seem to care about his job, let alone Jarman, saying "I'm only a snapper. "
[ترجمه ترگمان]The که نامش ذکر نشده به نظر نمی رسد به کارش اهمیت دهد، چه رسد به این که بگوید: \" من فقط یک احمق هستم \"
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که پاپاراوزو نامعمول به کار خود نپردازد، بجز Jarman، گفت: 'من فقط یک فریبکار هستم '

3. Hit a paparazzo? No, I would not do that!
[ترجمه ترگمان]یه عکاس خبریه؟ نه، من همچین کاری نمی کنم
[ترجمه گوگل]یک پاپاراگوس نه، من این کار را نمی کنم

4. Andy: Sound like you are a paparazzo.
[ترجمه ترگمان]اندی: به نظر می رسد که شما یک paparazzo هستید
[ترجمه گوگل]اندی صدای شما مثل یک پاپارواز است

5. Police say he punched a paparazzo in the head, sending him to the floor.
[ترجمه ترگمان]پلیس میگه یه عکاس خبریه به سرش زده و فرستاده رو زمین
[ترجمه گوگل]پلیس می گوید او یک پاپاراو را در سرش ریخت و او را به طبقه فرستاد

6. The paparazzo may not be well-liked.
[ترجمه ترگمان]The ممکن است به خوبی دوست نداشته باشند
[ترجمه گوگل]پاپاراگوس ممکن است دوست نداشته باشد

7. Police say he punched a pl . paparazzo in the head, sending him into the floor.
[ترجمه ترگمان] پلیس میگه به یه pl مشت زده عکاس خبریه با فرستادن اون به زمین
[ترجمه گوگل]پلیس می گوید او یک پلیس را خراب کرد پاپارزو در سرش، او را به طبقه فرستاده است

8. Andy: Sound like you are a real paparazzo.
[ترجمه ترگمان]اندی: مثل این که تو یک paparazzo واقعی هستی
[ترجمه گوگل]اندی صدای شما مثل پاپاراگوس واقعی است

9. As an Italian family name Paparazzo is said to be common in Calabria.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که در کالابریا به عنوان یک خانواده ایتالیایی رایج است
[ترجمه گوگل]به عنوان نام خانوادگی ایتالیایی Paparazzo گفته می شود در Calabria رایج است

10. Since September, Deep Impact has been stalking Hartley 2 like a paparazzo, taking images every 5 minutes and gathering data.
[ترجمه ترگمان]از سپتامبر، ضربه عمیق در حال نزدیک کردن هارتلی ۲ مانند a است و هر ۵ دقیقه تصاویر را می گیرد و داده ها را جمع آوری می کند
[ترجمه گوگل]از سپتامبر، Impact Deep Impact هارتلی 2 را مانند یک پاپاراپس، هر عکس 5 دقیقه ای و جمع آوری داده ها گرفته است

11. Madonna fell off a horse on the weekend at Long Island when a paparazzo jumped out of the bushes to take a photo and spooked her horse. She was taken to a local hospital.
[ترجمه ترگمان]\"مدونا\" در آخر هفته در لانگ آیلند، زمانی که یک paparazzo از بوته ها بیرون پرید تا یک عکس بگیرد و اسب او را وحشت زده کند، از روی اسب پیاده شد او را به بیمارستان محلی بردند
[ترجمه گوگل]مدونا در آخر هفته در لانگ آیلند یک اسب را سوزاند زمانی که یک پاپاراپسو از بوته خارج شد تا یک عکس بگیرد و اسبش را فریب دهد او به یک بیمارستان محلی منتقل شد

12. Since September, Deep Impact has been stalking Hartley 2 like a paparazzo, taking images every 5 minutes and gathering data. It's the first craft to visit two comets.
[ترجمه ترگمان]از سپتامبر، ضربه عمیق در حال نزدیک کردن هارتلی ۲ مانند a است و هر ۵ دقیقه تصاویر را می گیرد و داده ها را جمع آوری می کند این اولین کشتی برای بازدید دو ستاره دنباله دار است
[ترجمه گوگل]از سپتامبر، Impact Deep Impact هارتلی 2 را مانند یک پاپاراپس، هر عکس 5 دقیقه ای و جمع آوری داده ها گرفته است این نخستین وسیله نقلیه برای بازدید از دو دنباله دار است

13. It sounded like a poor excuse for a job, traveling with a no-name band as their official paparazzo.
[ترجمه ترگمان]به نظر یک بهانه ضعیف برای شغلی بود، مسافرت با یک گروه بدون نام به عنوان paparazzo رسمی
[ترجمه گوگل]آن را مانند یک بی احترامی به نظر می رسد برای یک کار، سفر با یک گروه بدون نام به عنوان رسمی پاپاروازو خود

پیشنهاد کاربران

عکاس فضول در زندگی شخصی مردم

خبرنگار جنجالی
عکاس سمج
________به نقل از هزاره

عکاسان وخبرنگاران سمج


کلمات دیگر: