(حادثه یا تصادف یا رویداد) تصادفی که به سختی از آن احتراز می شود، آنچه که به وقوع نمی پیوندد ولی خیلی به وقوع نزدیک می شود، (بمب و گلوله ی توپ و غیره) نزدیک به هدف (که به هدف نمی خورد ولی تا اندازه ای خسارت وارد می کند)، (نتیجه) تا اندازه ای موفقیت آمیز، آنچه که به وقوع نمی پیوندد ولی خیلی به وقوع نزدیک می شود he didn't hit the tree, but it was a near miss او به درخت برخورد نکرد
near miss
(حادثه یا تصادف یا رویداد) تصادفی که به سختی از آن احتراز می شود، آنچه که به وقوع نمی پیوندد ولی خیلی به وقوع نزدیک می شود، (بمب و گلوله ی توپ و غیره) نزدیک به هدف (که به هدف نمی خورد ولی تا اندازه ای خسارت وارد می کند)، (نتیجه) تا اندازه ای موفقیت آمیز، آنچه که به وقوع نمی پیوندد ولی خیلی به وقوع نزدیک می شود he didn't hit the tree, but it was a near miss او به درخت برخورد نکرد
انگلیسی به فارسی
(بمب و گلولهی توپ و غیره) نزدیک به هدف (که به هدف نمیخورد ولی تا اندازهای خسارت وارد میکند )
(نتیجه) تا اندازهای موفقیت آمیز
(حادثه یا تصادف یا رویداد) تصادفی که به سختی از آن احتراز میشود، آنچه که به وقوع نمیپیوندد ولی خیلی به وقوع نزدیک میشود
نزدیک به دست
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the strike of a projectile or bomb that misses its intended target by a narrow margin, often causing some damage.
• مشابه: close shave
• مشابه: close shave
• (2) تعریف: an instance of barely avoiding a collision, as of two automobiles or planes.
• (3) تعریف: something that almost succeeds in its aim or purpose.
• failure to hit a target, failure to reach a goal; narrow escape
a near miss is also a situation where you nearly had an accident or disaster.
a near miss is a bomb or shot which just misses the target.
an attempt to do something which nearly succeeds, but just fails to do so, is also called a near miss.
a near miss is also a situation where you nearly had an accident or disaster.
a near miss is a bomb or shot which just misses the target.
an attempt to do something which nearly succeeds, but just fails to do so, is also called a near miss.
مترادف و متضاد
near hit
Synonyms: close call, close shave, narrow escape, near hit, near thing, squeaker, tight squeeze
جملات نمونه
1. Details have been given of a near miss between two airliners over southern England earlier this week.
[ترجمه ترگمان]جزئیات مربوط به یک حادثه نزدیک بین دو هواپیمای مسافربری در اوایل این هفته در جنوب انگلستان اعلام شده است
[ترجمه گوگل]در اوایل این هفته اطلاعاتی از دو مسافران بین دو قایقرانی در جنوب انگلیس گرفته شده است
[ترجمه گوگل]در اوایل این هفته اطلاعاتی از دو مسافران بین دو قایقرانی در جنوب انگلیس گرفته شده است
2. A Boeing 747 was involved in a near miss with a private aircraft just south of San Francisco.
[ترجمه ترگمان]یک بوئینگ ۷۴۷ در یک تصادف نزدیک با یک هواپیمای خصوصی درست در جنوب سان فرانسیسکو شرکت داشت
[ترجمه گوگل]یک بوئینگ 747 با یک هواپیمای خصوصی در جنوب سانفرانسیسکو همراه بود
[ترجمه گوگل]یک بوئینگ 747 با یک هواپیمای خصوصی در جنوب سانفرانسیسکو همراه بود
3. That was a near miss - we must have come within an inch of that lorry!
[ترجمه ترگمان]خیلی نزدیک بود - حتما یک اینچ از آن ماشین باری بیرون امده بودیم!
[ترجمه گوگل]این یک دست کم بود - ما باید در عرض یک اینچ از آن کامیون بیائیم!
[ترجمه گوگل]این یک دست کم بود - ما باید در عرض یک اینچ از آن کامیون بیائیم!
4. He drove like a maniac. We had one near miss after another.
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها رانندگی می کرد بعد از یکی دیگر، یکی از آن ها را از دست دادیم
[ترجمه گوگل]او مانند دیوانه وار سوار شد یکی از نزدیکان ما بعد از دیگری از دست ما بود
[ترجمه گوگل]او مانند دیوانه وار سوار شد یکی از نزدیکان ما بعد از دیگری از دست ما بود
5. He should have won the match—it was a near miss.
[ترجمه ترگمان] اون باید مسابقه رو برده باشه این یه خانم نزدیک بود
[ترجمه گوگل]او باید مسابقه را به دست آورد - این یک دستاورد نزدیک بود
[ترجمه گوگل]او باید مسابقه را به دست آورد - این یک دستاورد نزدیک بود
6. They had a near miss on the Ober Gabelhorn summit.
[ترجمه ترگمان] اونا یه خانم نزدیک \"Ober Gabelhorn\" دارن
[ترجمه گوگل]آنها صبح زود در جلسه Ober Gabelhorn ملاقات داشتند
[ترجمه گوگل]آنها صبح زود در جلسه Ober Gabelhorn ملاقات داشتند
7. Donaldson's took a near miss, but George Watson's was not so lucky, its top two floors being destroyed.
[ترجمه ترگمان]خانم واتسون خیلی نزدیک بود، اما جورج وات سن خیلی خوش شانس نبود، طبقه بالای دو طبقه بود که از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]دونالدسون دست کم گرفت، اما جورج واتسون خیلی خوش شانس نبود، دو طبقه بالای آن نابود شدند
[ترجمه گوگل]دونالدسون دست کم گرفت، اما جورج واتسون خیلی خوش شانس نبود، دو طبقه بالای آن نابود شدند
8. The little girl who had had the near miss with the blackboard was the daughter of a minister.
[ترجمه ترگمان]دختر کوچکی که تخته سیاه کنار تخته سیاه را داشت دختر یک وزیر بود
[ترجمه گوگل]دختر کوچکی که تا به حال در کنار تخته سیاه بود، دختر وزیر بود
[ترجمه گوگل]دختر کوچکی که تا به حال در کنار تخته سیاه بود، دختر وزیر بود
9. I was below, completely unaware of this near miss.
[ترجمه ترگمان]من در طبقه پایین بودم و کاملا از این موضوع بی خبر بودم
[ترجمه گوگل]من در پایین بودم، کاملا از این دست نگران بودم
[ترجمه گوگل]من در پایین بودم، کاملا از این دست نگران بودم
10. Anything short of a very near miss merely blew them away.
[ترجمه ترگمان]چیزی نگذشت که خانم نوریس آن ها را از دست داد
[ترجمه گوگل]هر چیزی که از دستش خیلی کوتاه است، صرفا آنها را دور انداخته است
[ترجمه گوگل]هر چیزی که از دستش خیلی کوتاه است، صرفا آنها را دور انداخته است
11. The near miss is exciting; even shocking.
[ترجمه ترگمان]در نزدیک خانم، هیجان انگیزه، حتی شوکه کننده است
[ترجمه گوگل]دست کم هیجان انگیز است؛ حتی تکان دهنده
[ترجمه گوگل]دست کم هیجان انگیز است؛ حتی تکان دهنده
12. The house was almost destroyed by a near miss.
[ترجمه ترگمان]خانه نزدیک بود نزدیک یک خانم به هم بخورد
[ترجمه گوگل]خانه تقریبا نابود شده بود
[ترجمه گوگل]خانه تقریبا نابود شده بود
13. There was a near miss over the airport yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک خانم نزدیک فرودگاه بود
[ترجمه گوگل]امروز دیروز نزدیک فرودگاه بود
[ترجمه گوگل]امروز دیروز نزدیک فرودگاه بود
14. Two airliners were involved in a near miss over Heathrow airport yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز دو هواپیمای مسافربری در یک فرودگاه نزدیک فرودگاه Heathrow دست داشتند
[ترجمه گوگل]دو هواپیما در روزهای اخیر در نزدیکی فرودگاه هیترورو دستگیر شدند
[ترجمه گوگل]دو هواپیما در روزهای اخیر در نزدیکی فرودگاه هیترورو دستگیر شدند
15. I heard screams after midnight after near miss of what I believe was the Czech - USA match.
[ترجمه ترگمان]بعد از نیمه شب، بعد از نصف شب، صدای جیغ شنیدم
[ترجمه گوگل]بعد از نیمه شب، بعد از اینکه من در مورد مسابقات چکی - آمریکا دیدم، از چشمانم شنیدم
[ترجمه گوگل]بعد از نیمه شب، بعد از اینکه من در مورد مسابقات چکی - آمریکا دیدم، از چشمانم شنیدم
He didn't hit the tree, but it was a near miss.
او به درخت برخورد نکرد، اما چیزی نمانده بود. (که به درخت برخورد کند)
پیشنهاد کاربران
قریب الوقوع
خطر بیخ گوش
کلمات دیگر: