کلمه جو
صفحه اصلی

paperweight


وزنه ی کاغذ (وزنه ی زینتی که روی اوراق روی میز و غیره می گذارند تا باد آنها را نراند)، کاغذ نگهدار، وزنه

انگلیسی به فارسی

وزنهی کاغذ (وزنهی زینتی که روی اوراق روی میز و غیره می‌گذارند تا باد آنها را نراند)


وزن کاغذ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small heavy object placed on top of papers to keep them from being moved by wind or accident.

• heavy object used to hold down papers
a paperweight is a small, heavy object that is placed on papers to prevent them from being blown away.

جملات نمونه

1. The paperweight had fallen onto the desk, badly marking the surface.
[ترجمه اورانوس] وزنۀ مخصوص نگهداری کاغذ بر روی میز افتاده بود و خراش بدی روی سطح میز ایجاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]وزنه روی میز افتاده بود و روی میز علامت گذاشته بود
[ترجمه گوگل]وزن کاغذ بر روی میز افتاده بود، به شدت به سطح اشاره کرد

2. Talismanic paperweight, talismanic brother-substitute, talismanic memory of the Arthritic Witch of Fun.
[ترجمه ترگمان]وزنه بلورین، جانشین برادر جایگزین، و خاطره ساحره پیر Fun
[ترجمه گوگل]وزن کاغذی طلسمسانی، جایگزین برادر طلسمنی، حافظه طلسمنی جادوگر آرتوریک سرگرمی

3. Once he sent me a paperweight, the very paperweight which had sat on his desk.
[ترجمه ترگمان]یک بار وزنه بلورین را که روی میزش نشسته بود برایم فرستاد
[ترجمه گوگل]یک بار به من یک وزن کاغذی ارسال کرد، وزن کاغذی که روی میز بود نشسته بود

4. She recognized his intricate paperweight on the desk, his books, the old chess set, the orderly arrangement of things.
[ترجمه ترگمان]وزنه پیچیده او روی میز، کتاب هایش، شطرنج کهنه و منظم اشیا را شناخت
[ترجمه گوگل]او کاغذ کاغذی پیچیده خود را بر روی میز، کتاب های او، مجموعه شطرنج قدیمی، نظم منظم چیزها شناخت

5. But Heinrich Wang and a small glass paperweight changed all that.
[ترجمه ترگمان]اما (هنریش وانگ)و یک وزنه بلورین کوچک همه چیز را تغییر داد
[ترجمه گوگل]اما هانریش وانگ و یک کاغذ دیجیتال کوچک شیشه ای همه چیز را تغییر دادند

6. The dead computer became an expensive paperweight.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر مرده به وزنه گران قیمتی تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]کامپیوتر مرده تبدیل به وزن کاغذ گران شد

7. Death exists - in a paperweight, in four red and white balls on a billiard table - and we go on living and breathing it into our lungs like fine dust.
[ترجمه ترگمان]مرگ وجود دارد - در وزنه چهار توپ قرمز و سفید روی میز بیلیارد - و ما به زندگی ادامه می دهیم و مثل گرد و خاک آن را تنفس می کنیم
[ترجمه گوگل]مرگ وجود دارد - در یک وزن کاغذ، در چهار توپ قرمز و سفید در یک میز بیلیارد - و ما زندگی می کنیم و تنفس آن را به ریه های ما مانند گرد و غبار خوب است

8. In 198 a glass paperweight a cow fascinated Wang, a movie director at that time.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ یک وزنه بلورین، گاو شیفته وانگ، کارگردان فیلم آن زمان شد
[ترجمه گوگل]در سال 198 یک کاغذ شیشه ای یک گاو را جذاب وانگ، مدیر فیلم در آن زمان

9. Have you been talking to that crazy green gypsy in the giant paperweight?
[ترجمه ترگمان]با اون کولی دیوونه توی وزنه بزرگ صحبت کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما با این کولی سبز دیوانه در وزن کاغذی غول پیکر صحبت کرده اید؟

10. He anchored the papers on the desk with a paperweight.
[ترجمه ترگمان]کاغذهای روی میز را با وزنه محکم کرد
[ترجمه گوگل]او مقالاتی را روی میز گذاشت و با یک وزن کاغذی

11. The most advanced pocket computer you could imagine becomes nothing more than a paperweight once the battery runs out.
[ترجمه ترگمان]پیشرفته ترین کامپیوتر جیبی که می توانید تصور کنید چیزی بیش از وزنه کاغذ نگهدار است که باتری آن را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]پیشرفته ترین کامپیوتر جیبی شما می توانید تصور کنید بیش از یک وزن کاغذ بعد از اتمام باتری می شود

12. He stands and takes out a paper from a pile with his telephone as a paperweight.
[ترجمه ترگمان]او می ایستد و کاغذی را از یک دسته با تلفنش به عنوان وزنه زدن بیرون می اورد
[ترجمه گوگل]او ایستاده و یک مقاله از شمع را با تلفن خود به عنوان یک وزن کاغذی می برد

13. His eye fell on the fragments of the glass paperweight.
[ترجمه ترگمان]چشمش به تکه های وزنه بلورین افتاد
[ترجمه گوگل]چشم او بر روی قطعاتی از کاغذ شیشه ای افتاد

14. Without the proper software, your computer is a heavy paperweight and computer software is very important.
[ترجمه ترگمان]بدون نرم افزار مناسب، کامپیوتر شما کاغذ نگهدار سنگینی است و نرم افزار کامپیوتر بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]بدون نرم افزار مناسب، رایانه شما یک کاغذ وزن سنگین است و نرم افزار کامپیوتر بسیار مهم است


کلمات دیگر: