رنج، لفاظی کردن، بیهوده گفتن، یاوه سرایی کردن
ranting
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• wild uncontrolled speech, loud violent utterance
جملات نمونه
1. She was still ranting about the unfairness of it all.
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم درباره این بی عدالتی فکر می کرد
[ترجمه گوگل]او هنوز در مورد ناسازگاری آن همه چیز می گوید
[ترجمه گوگل]او هنوز در مورد ناسازگاری آن همه چیز می گوید
2. The mob burst into the office ranting and raving.
[ترجمه ترگمان]جمعیت به داخل دفتر هجوم آوردند و دیوانه وار شروع به حرف زدن کردند
[ترجمه گوگل]این توطئه به دفتر وحشت زده می شود
[ترجمه گوگل]این توطئه به دفتر وحشت زده می شود
3. He's always ranting about the government.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه در مورد دولت پرت می گفت
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد دولت صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد دولت صحبت می کند
4. Why don't you stop ranting and raving for a minute and listen?
[ترجمه ترگمان]چرا برای یه دقیقه چرت و پرت نگو و به من گوش نمیدی؟
[ترجمه گوگل]چرا برای یک لحظه صدای گریه و دلتنگی را گوش نمی دهید؟
[ترجمه گوگل]چرا برای یک لحظه صدای گریه و دلتنگی را گوش نمی دهید؟
5. She was ranting and raving about some imagined insult.
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر توهین به یه مشت فحش داد و بیداد می کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد برخی از توهمات تصور شده مورد تشویق قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او در مورد برخی از توهمات تصور شده مورد تشویق قرار گرفت
6. He stood there for about twenty minutes ranting and raving about the colour of the new paint.
[ترجمه ترگمان]حدود بیست دقیقه در آنجا ایستاد و درباره رنگ نقاشی تازه شروع به هذیان گفتن کرد
[ترجمه گوگل]او حدودا بیست دقیقه ایستاده بود و در مورد رنگ رنگ جدید می لرزید
[ترجمه گوگل]او حدودا بیست دقیقه ایستاده بود و در مورد رنگ رنگ جدید می لرزید
7. He was still ranting and raving the next morning.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد او هنوز در حال چرت و پرت بود و چرت و پرت می گفت
[ترجمه گوگل]او هنوز صبح روز بعد در حال گریه و زاری بود
[ترجمه گوگل]او هنوز صبح روز بعد در حال گریه و زاری بود
8. I get fed up with my mother ranting and raving all the time.
[ترجمه ترگمان]من از مامانم سیر می شم و تمام مدت گریه می کنه
[ترجمه گوگل]من تمام وقت مامانم را می شنوم و می کشم
[ترجمه گوگل]من تمام وقت مامانم را می شنوم و می کشم
9. A ranting, riveting ball of phlegm made flesh?
[ترجمه ترگمان]یه چرت و پرت با یه مشت phlegm که از گوشت درست شده؟
[ترجمه گوگل]یک گلدان غول پیکر از خلط گوشت ساخته شده است؟
[ترجمه گوگل]یک گلدان غول پیکر از خلط گوشت ساخته شده است؟
10. Its as if he was ranting and raving when he said it.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که هر وقت این حرف را می زد با صدای بلند حرف می زد و هذیان می گفت
[ترجمه گوگل]آن را به عنوان اگر او بود ranting و raving زمانی که او آن را گفت
[ترجمه گوگل]آن را به عنوان اگر او بود ranting و raving زمانی که او آن را گفت
11. Matilda was still ranting and raving against the absent Earl for getting himself captured.
[ترجمه ترگمان]مات یلدا هنوز هم ranting بود و با غیبت کنت در مورد دستگیر شدن خود با کنت حرف می زد
[ترجمه گوگل]ماتیلدا هنوز در حال از بین بردن ارل غیابی بود که خودش را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]ماتیلدا هنوز در حال از بین بردن ارل غیابی بود که خودش را دستگیر کرد
12. The actor is ranting, flinging spittle.
[ترجمه ترگمان]بازیگر نقش بازی می کند و تف می اندازد
[ترجمه گوگل]بازیگر سمبلیک است
[ترجمه گوگل]بازیگر سمبلیک است
13. Thompson was ranting about American youth again.
[ترجمه ترگمان]تامسون دوباره در مورد جوانان آمریکایی صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]تامپسون دوباره درباره جوانان آمریکایی صحبت کرد
[ترجمه گوگل]تامپسون دوباره درباره جوانان آمریکایی صحبت کرد
14. Impassively, relentlessly, Curtis continued to soak the ranting man's clothing, ignoring his pleas.
[ترجمه ترگمان]Impassively، بی وقفه، همچنان با بی توجهی به التماس های او ادامه داد و لباس ها را خیس کرد
[ترجمه گوگل]کورتیس، بدون هیچ زحمتی، همچنان لباس های مردانه را خیس می کرد و از خواسته هایش نادیده گرفته می شد
[ترجمه گوگل]کورتیس، بدون هیچ زحمتی، همچنان لباس های مردانه را خیس می کرد و از خواسته هایش نادیده گرفته می شد
پیشنهاد کاربران
یاوه سرایی، چرت و پرت گویی، دری وری گویی
داد و فریاد کردن
کلمات دیگر: