کلمه جو
صفحه اصلی

odyssey


(نام شعر حماسی اثر هومر) اودیسه، قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه 'ادیسه '

انگلیسی به فارسی

اودیسه


قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاویشرح مسافرت‌های پر حادثه 'ادیسه'


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: odysseys
(1) تعریف: an extended, wandering journey of adventure or quest.

- He was finally home after his long and perilous odyssey.
[ترجمه ترگمان] او بالاخره پس از ادیسه و طولانی طولانی او به خانه آمد
[ترجمه گوگل] او پس از اوج تنفس طولانی و خطرناک او سرانجام بود

(2) تعریف: (cap.) the epic poem by Homer recounting the adventures of Odysseus on his long voyage home from the Trojan Wars.

• ancient greek epic by homer that tells the adventures of odysseus in his attempt to travel home after the trojan war; voyage with trials
an odyssey is a long exciting journey in which a lot of things happen.

مترادف و متضاد

journey


Synonyms: adventure, excursion, expedition, exploration, pilgrimage, quest, sojourn, tour, travels, trek, trip, voyage, wanderings


جملات نمونه

1. Odysseus's heroic exploits are celebrated in ` The Odyssey '.
[ترجمه ترگمان]شاهکارهای قهرمان Odysseus در \"اودیسه نام\" گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]سوء استفاده های قهرمان اودیسه در 'ادیسه' جشن گرفته می شود

2. The Odyssey is an epic of ancient Greece.
[ترجمه ترگمان]داستان اودیسه یکی از حماسه یونان باستان است
[ترجمه گوگل]ادیسه حماسه یونان باستان است

3. They departed Texas on a three-year odyssey that took them as far as Japan.
[ترجمه ترگمان]آن ها تگزاس را در سفری سه ساله به مقصد ژاپن ترک کردند
[ترجمه گوگل]آنها تگزاس را در یک دوره سه ساله که آنها را به ژاپن بردند ترک کردند

4. The film follows one man's odyssey to find the mother from whom he was separated at birth.
[ترجمه ترگمان]این فیلم برای پیدا کردن مادر که از او در بدو تولد از او جدا شده، سفر odyssey را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]این فیلم به دنبال یک انسداد یک مرد است تا مادر را که از هنگام تولد او جدا شده بود پیدا کند

5. The novel is a humorous but often painful odyssey through the next three decades of Dolores' life.
[ترجمه ترگمان]این رمان از سه دهه بعد دولورس زندگی Dolores، سفری مضحک اما پر درد و سرگرمی است
[ترجمه گوگل]این رمان در طول سه دهه آینده زندگی دالورس، یک ادیسه طنز آمیز، اما اغلب دردناک است

6. Odyssey also comes with host mode which means you can set your computer to wait for incoming calls.
[ترجمه ترگمان]این کار را همراه با حالت میزبان انجام می دهد که به این معنی است که شما می توانید کامپیوترتان را برای رسیدن به تماس های ورودی تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]اودیسه نیز با حالت میزبان همراه است که بدین معنی است که شما می توانید کامپیوتر خود را برای منتظر تماس های دریافتی تنظیم کنید

7. Whether or not a fourth Odyssey will materialize depends on factors beyond my control.
[ترجمه ترگمان]این که آیا یک Odyssey چهارم تحقق خواهد یافت، بستگی به عواملی فراتر از کنترل من دارد
[ترجمه گوگل]آیا اودیسه چهارم تحقق یابد یا خیر، بستگی به عوامل فراتر از کنترل من دارد

8. But what I meant was, our particular little odyssey to Jefferson's bed.
[ترجمه ترگمان]اما منظور من این بود که odyssey کوچک ما روی تخت جفرسون بود
[ترجمه گوگل]اما منظور من این بود، اندیشه ی کوچک ما به تخت جفرسون

9. In the Odyssey the constellations already have value for sailors in fixing localities and marking the time of night.
[ترجمه ترگمان]در اودیسه نام فلکی در حال حاضر برای ملوانان در محل تعمیر و تعیین زمان شب ارزش دارد
[ترجمه گوگل]در اودیسه صور فلکی ها برای ملوانان در تأمین مکان های محلی و نشان دادن زمان شب ارزش دارند

10. And thus this odyssey began, encompassing almost 50 years in the strange new culture of her adopted country.
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب این odyssey در حدود ۵۰ سال در فرهنگ عجیب و غریب کشور مورد پذیرش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]و در نتیجه این Odyssey شروع شد، تقریبا 50 سال در فرهنگ جدید عجیب و غریب کشور خود را به تصویب رسید

11. It turns out that not all Odyssey programs are network reruns.
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که همه برنامه های اودیسه، reruns شبکه محسوب نمی شوند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که همه برنامه های ادیسه نتوانند شبکه باشند

12. Clarke's cross-country odyssey began in South Carolina.
[ترجمه ترگمان]ادیسه هومر در کارولینای جنوبی بود
[ترجمه گوگل]در ایالت کارولینای جنوبی کاردینال متقاطع کلارک آغاز شد

13. The Odyssey tells what happened to the Greek heroes after the sack of Troy.
[ترجمه ترگمان]داستان اودیسه نام قهرمانان یونانی را نیز پس از اخراج (تروا)به دست آورده است
[ترجمه گوگل]اودیسه به آنچه که قهرمانان یونان پس از گاو تروی رخ داده است، می گوید

14. "So, we end our odyssey into all things Hello Kitty by wishing this cat all the best, " they conclude, cutely.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما odyssey را به همه کارهایی که با این گربه آرزو داریم پایان میدیم، به نتیجه می رسند، cutely
[ترجمه گوگل]'بنابراین، ما با تمایل به این گربه به بهترین نحو، به سلامتی بچه گانه خود در تمام چیزها پایان خواهیم داد '

پیشنهاد کاربران

شعری از هومر
شاعر یونانی

1 - A Greek hexameter epic poem traditionally ascribed to Homer, describing the travels of Odysseus during his ten years of wandering after the sack of Troy. He eventually returned home to Ithaca and killed the suitors who had plagued his wife Penelope during his absence.
شعر شش وزنی حماسی یونانی به طور سنتی، که به هومر نسبت داده شده، توصیف سفرهای اودیسه در طول ده سال سرگردانی پس از اخراج شهر تروی. وی سرانجام به خانۀ ایتاکا بازگشت و خواستگار هایی که همسرش، پنه لوپه، را در غیاب او به ستوه آورده بودند ، کشت.

2 - ( به عنوان اسم ادیسه ) سفر و تجربۀ طولانی و پرماجرا و پرماجرا.
‘his odyssey from military man to politician’
مثال:"ادیسۀ او از مرد نظامی تا سیاستمدار"

journey, voyage, travels
سفرهای طولانی و پرماجرا


noun
[count]
1 literary : a long journey full of adventures
2 : a series of experiences that give knowledge or understanding to someone

◀️The story is about the emotional odyssey experienced by a teenage girl.
◀️the spiritual odyssey of the deeply religious



✳✳
plural : od​ys​seys

1: a long wandering or voyage usually marked by many changes of fortune
◀️his odyssey from rural South to urban North, from poverty to affluence, from Afro - American folk culture to a Eurocentric world of books

2: an intellectual or spiritual wandering or quest
◀️an odyssey of self - discovery
◀️a spiritual odyssey from disbelief to faith

Examples
◀️The story is about the emotional odyssey experienced by a teenage girl.
◀️the spiritual odyssey of the deeply religious

آ دِ سی

odyssey: ورطه، مخمصه، بحران، بلوا، بحران و. . .


کلمات دیگر: