کلمه جو
صفحه اصلی

tales


(حقوق)، (اشخاصی که در غیبت اعضای هیات منصفه ی دادگاه به جای آنها احضار می شوند) تالیز

انگلیسی به فارسی

(حقوق) (اشخاصی که در غیبت اعضای هیات منصفهی دادگاه به جای آنها احضار می‌شوند) تالیز


(حقوق) (با فعل مفرد) حکم احضار هیات منصفهی دادگاه


داستان، قصه، افسانه، حکایت، روایت، حساب، شرح، چغلی، جمع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (used with a pl. verb) people summoned to fill vacancies on a jury that has become deficient in number.

(2) تعریف: (used with a sing. verb) the writ that is issued to summon these people.

• people called to serve in the jury in the event of deficient juror; written document calling for the summons of said tales

جملات نمونه

1. many tales are circulating about her behavior
درباره ی رفتار او شایعات فراوانی دهان به دهان می گردد.

2. the tales which mark twain spun
داستان هایی که مارک تواین سرایید

3. tell tales about somebody
غیبت کسی را کردن،پشت سر کسی حرف زدن

4. never tell tales out of school
امور و اسرار محل کار خودت را پیش دیگران مطرح نکن،دهان لق نباش

5. children devour fairy tales
بچه ها کشته و مرده داستان های جن و پری هستند.

6. some of the tales in panchatantra are allegories with political and moral meanings
برخی از داستان های کلیله و دمنه تمثیل هایی با معانی سیاسی و اخلاقی است.

7. Believe no tales from the enemy.
[ترجمه ترگمان]باور کن که از دشمن خبری نیست
[ترجمه گوگل]باور ندارید از دشمن

8. Never tell tales out of school.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت از مدرسه قصه ها تعریف نکن
[ترجمه گوگل]هرگز داستان را از مدرسه نپرسید

9. She was reading tales of adventures.
[ترجمه ترگمان]او داستان های ماجراجویی را می خواند
[ترجمه گوگل]او خواندن داستان های ماجراجویی بود

10. They spread tales about her in an attempt to devalue her work.
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش برای انجام کار، داستان هایی در مورد او پخش می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد تلاش او برای کاهش ارزش کار خود، داستان های خود را منتشر می کنند

11. Dead men tell no tales.
[ترجمه ترگمان]مرده ها خبر نمی برند
[ترجمه گوگل]مردان مرده هیچ حرفی نمی گویند

12. Immigrant tales have always been popular themes in fiction.
[ترجمه ترگمان]داستان های مهاجرین همیشه موضوعات محبوبی در داستان بوده اند
[ترجمه گوگل]داستان های مهاجران همیشه داستان های محبوب در داستان ها بوده است

13. I've heard some odd tales about her.
[ترجمه ترگمان]من داستان های عجیبی در مورد اون شنیدم
[ترجمه گوگل]من برخی از داستان های عجیب و غریب در مورد او شنیده ام

14. Victorian writers fired the popular imagination with their tales of adventure.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان دوره ویکتوریا تخیلات مردم را با داستان های ماجراجویانه خود به آتش کشیدند
[ترجمه گوگل]نویسندگان ویکتوریا تخیل مردمی را با داستان های ماجراجویانه اخراج کردند

15. These are Grimm's fairy tales retold in English.
[ترجمه ترگمان]این داستان های پریان گفته می شود که در زبان انگلیسی بازگو می شوند
[ترجمه گوگل]این ها داستان های پری دریایی Grimm را به زبان انگلیسی بازگو می کنند

پیشنهاد کاربران

tells tales
یک کلاغ چهل کلاغ کردن

داستان ها
حکایت ها
خاطرات


کلمات دیگر: