کلمه جو
صفحه اصلی

oestrogen

انگلیسی به فارسی

استروژن


انگلیسی به انگلیسی

• female sex hormone which is secreted by the ovaries and is responsible for the development and maintenance of the female sexual characteristics (biochemistry)
oestrogen is a hormone produced in the ovaries of female humans and animals. oestrogen controls the reproductive cycle and prepares the body for pregnancy.

جملات نمونه

1. Oestrogen is a female sex hormone.
[ترجمه ترگمان]oestrogen هورمون جنسی زنانه است
[ترجمه گوگل]استروژن یک هورمون جنسی زن است

2. If the egg is not fertilised oestrogen and progesterone decrease.
[ترجمه ترگمان]اگر میزان هورمون استروژن کم شود و میزان پروژسترون کاهش یابد
[ترجمه گوگل]در صورت تخمک، استروژن و پروژسترون تجویز نمی شود

3. As ovulation gets nearer, oestrogen levels rise.
[ترجمه ترگمان]همان طور که تخمک گذاری نزدیک می شود میزان بالای هورمون استروژن بالا می رود
[ترجمه گوگل]همانطور که تخمک گذاری نزدیکتر می شود سطح استروژن افزایش می یابد

4. The truth is that selling oestrogen as a panacea was a miscalculation.
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که فروش هورمون استروژن به عنوان یک panacea اشتباه بود
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که فروش استروژن به عنوان یک پاناساسیون، محاسبه اشتباه بود

5. These include a disturbance of oestrogen metabolism and a fault in oestrogen feedback to the hypothalamus.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل اختلال در متابولیسم هورمون استروژن و خطای هورمون استروژن به هیپوتالاموس هستند
[ترجمه گوگل]این شامل اختلال متابولیسم استروژن و گسل در بازخورد استروژن به هیپوتالاموس می شود

6. They went back to natural oestrogen, a cumbersome and expensive product, harvested from the urine of pregnant mares.
[ترجمه ترگمان]به هورمون استروژن، که یک محصول کهنه و گران قیمت از ادرار مادیان باردار بود، بازگشتند
[ترجمه گوگل]آنها به استروژن طبیعی، محصول سنگین و گرانقیمت، که از ادرار حیوانات حامله برداشت شده اند، بازگشتند

7. This dose of oestrogen has previously been shown to be the minimum required to prevent bone loss in normal menopausal women.
[ترجمه ترگمان]در گذشته میزان هورمون استروژن به میزان حداقل مورد نیاز برای جلوگیری از از دست رفتن استخوان در زنان یائسه بوده است
[ترجمه گوگل]این دوز استروژن قبلا نشان داده شده است حداقل لازم برای جلوگیری از از دست دادن استخوان در زنان یائسه طبیعی است

8. Oestrogen makes women feel great and it shouldn't cost them a penny.
[ترجمه ترگمان]oestrogen باعث می شود که زنان احساس خوبی داشته باشند و نباید برای آن ها یک پنی خرج کند
[ترجمه گوگل]استروژن باعث می شود زنان احساس خوبی داشته باشند و نباید به آنها یک پنی پرداخت

9. This type of migraine is triggered by lowered oestrogen levels which occur around the time of a period.
[ترجمه ترگمان]این نوع میگرن با پایین آوردن میزان استروژن که در زمان یک دوره رخ می دهد، تحریک می شود
[ترجمه گوگل]این نوع میگرن ناشی از سطوح استروژن کاهش یافته است که در طول زمان یک دوره اتفاق می افتد

10. The ovaries carry on producing oestrogen long after ovulation has ceased, more than twelve years in fact.
[ترجمه ترگمان]تخمدان مدت زمانی بعد از زمان تخمک گذاری را به میزان بیش از دوازده سال به کار می برد
[ترجمه گوگل]تخمدانها مدت طولانی پس از تخمک گذاری تولید استروژن را متوقف می کنند، بیش از دوازده سال در واقع

11. Environmental chemicals targeting oestrogen receptors, perhaps?
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی محیطی که میزان استروژن را هدف قرار می دهند، شاید؟
[ترجمه گوگل]شاید مواد شیمیایی زیست محیطی برای رسیدن به گیرنده های استروژن باشد؟

12. Once oestrogen levels fall, the bone becomes less dense and strong and more liable to fracture.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که میزان هورمون استروژن فرو می افتد، استخوان کم تر متراکم می شود و به شکستگی بیشتری نیاز دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که سطح استروژن کاهش می یابد، استخوان کمتر متراکم و قوی می شود و بیشتر به شکستگی می انجامد

13. The loss of oestrogen at the onset of menopause may also be greater in smokers than nonsmokers.
[ترجمه ترگمان]کاهش میزان هورمون استروژن در آغاز یائسگی نیز می تواند در سیگاری ها بیشتر از زنان غیر سیگاری باشد
[ترجمه گوگل]از دست دادن استروژن در شروع یائسگی ممکن است در سیگاری ها بیشتر از افراد غیر سیگاری باشد

14. Skakkabaek says that scientists first detected the oestrogenic potential of Bisphenol A almost 60 years ago, when they were trying to produce a synthetic oestrogen to prevent miscarriages.
[ترجمه ترگمان]Skakkabaek می گوید که دانشمندان ابتدا پتانسیل oestrogenic را تقریبا ۶۰ سال پیش تشخیص دادند، زمانی که تلاش می کردند تا میزان هورمون استروژن را تولید کنند تا از سقط جنین جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]Skakkabaek می گوید که دانشمندان ابتدا تقریبا 60 سال پیش پتانسیل استروژن موجود در بیسفنول A را کشف کردند، در حالی که در تلاش برای تولید استروژن مصنوعی برای جلوگیری از سقط جنین بودند

15. Its oestrogen - receptor variant, however, had a significant impact on both digit ratio and courtship behaviour.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هورمون استروژن به میزان قابل توجهی بر روی نسبت digit و رفتار معاشقه تاثیر معنی داری داشت
[ترجمه گوگل]با این حال، نوع گاستروژن استروژنش تاثیر قابل توجهی بر روی نسبت هر دو رقم و رفتار بدبینانه داشت

پیشنهاد کاربران

اوستروژن ، یکی از هورمون های ترشح شده درون رحمی است که کلیه خصوصیات جنسیتی زن را کنترل می کند و همچنین چرخه باروری در زمان اماده سازی رحم برای حاملگی را کنترل می کند.


کلمات دیگر: