تابعیت، قبول تابعیت، خوگیری
naturalisation
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• conferral of citizenship rights, process of becoming a citizen; process of acclimation (also naturalization)
جملات نمونه
1. The long-term aim of the naturalisation of economic relations was still central to Bukharin's view of socialism.
[ترجمه ترگمان]هدف بلند مدت توسعه روابط اقتصادی هنوز هم مرکز دیدگاه bukharin از سوسیالیسم است
[ترجمه گوگل]هدف بلند مدت طبیعی شدن روابط اقتصادی همچنان در نگاه سوسیالیسم بوخارین مهم است
[ترجمه گوگل]هدف بلند مدت طبیعی شدن روابط اقتصادی همچنان در نگاه سوسیالیسم بوخارین مهم است
2. Sealand's Certificate of Naturalisation, not available now.
[ترجمه ترگمان]گواهی Sealand s که اکنون موجود نیست
[ترجمه گوگل]Certificate of Naturalization سیلند، در حال حاضر در دسترس نیست
[ترجمه گوگل]Certificate of Naturalization سیلند، در حال حاضر در دسترس نیست
3. Speyer denied the charges, but his naturalisation was revoked and he was struck off the list of members of the Privy Council.
[ترجمه ترگمان]شپایر این اتهامات را انکار کرد، ولی naturalisation لغو شد و از فهرست اعضای شورای خصوصی به حیرت افتاد
[ترجمه گوگل]اسپایر این اتهامات را رد کرد، اما طبقاتی او لغو شد و از لیست اعضای شورای نگهبان محروم شد
[ترجمه گوگل]اسپایر این اتهامات را رد کرد، اما طبقاتی او لغو شد و از لیست اعضای شورای نگهبان محروم شد
4. Do you intend following naturalisation, to have your usual or principal place of residence in the state?
[ترجمه ترگمان]آیا قصد دارید که مرا به اینجا دعوت کنید تا در این ایالت مسکن داشته باشید؟
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید که طبق قانونی بودن، محل اقامت یا محل اقامت خود را در ایالت دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید که طبق قانونی بودن، محل اقامت یا محل اقامت خود را در ایالت دارید؟
5. The same principle is seen in the naturalisation of plants through man's agency in foreign lands.
[ترجمه ترگمان]همین اصل در the گیاهان از طریق آژانس بشر در سرزمین های بیگانه دیده می شود
[ترجمه گوگل]همان اصل در تصفیه گیاهان از طریق آژانس مردمی در سرزمین های خارجی دیده می شود
[ترجمه گوگل]همان اصل در تصفیه گیاهان از طریق آژانس مردمی در سرزمین های خارجی دیده می شود
6. He had " derivative citizenship " from his father's naturalisation around 1990.
[ترجمه ترگمان]او \"شهروندی مشتق\" را از naturalisation پدرش در حدود سال ۱۹۹۰ داشت
[ترجمه گوگل]او 'تابعیت مشتق شده' را از سالن حاکمیت پدرش در حدود 1990 داشت
[ترجمه گوگل]او 'تابعیت مشتق شده' را از سالن حاکمیت پدرش در حدود 1990 داشت
7. Even when caught by the coastguard or the Immigration and Naturalisation Service they seldom get sent back.
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که نگهبان ساحلی یا سرویس مهاجرت و Naturalisation گرفتار شده، به ندرت به آنجا اعزام می شوند
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که توسط حراست ساحلی یا خدمات مهاجرت و طبیعی شدن گرفتار می شوند، به ندرت به عقب می روند
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که توسط حراست ساحلی یا خدمات مهاجرت و طبیعی شدن گرفتار می شوند، به ندرت به عقب می روند
8. Although this territory's immigration laws would not allow for naturalisation, a person born in the territory before 1983 would hold BOTC (and British citizenship) on that basis.
[ترجمه ترگمان]اگرچه قوانین مهاجرت این منطقه به naturalisation اجازه نمی دهند، فردی که پیش از ۱۹۸۳ در این سرزمین به دنیا آمده بود BOTC (و شهروندی بریتانیا)را در این زمینه حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر چه قوانین مهاجرت این سرزمین به تصویب مجلس اجازه نمی دهد، شخص متولد شده در قلمرو قبل از 1983 BOTC (و شهروندی بریتانیایی) را بر اساس آن حفظ کند
[ترجمه گوگل]اگر چه قوانین مهاجرت این سرزمین به تصویب مجلس اجازه نمی دهد، شخص متولد شده در قلمرو قبل از 1983 BOTC (و شهروندی بریتانیایی) را بر اساس آن حفظ کند
9. So I swallowed my pride went to a very lonely naturalisation ceremony, arriving by myself.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من غرور خود را فرو دادم و به یک تشریفات بسیار تنها و تنها نزدیک شدم که خودم به آنجا رسیدم
[ترجمه گوگل]بنابراین غرور من غرق شدم و به مراسم تدریس خصوصی بسیار ملحق شدم که خودم می رسم
[ترجمه گوگل]بنابراین غرور من غرق شدم و به مراسم تدریس خصوصی بسیار ملحق شدم که خودم می رسم
10. If this is the case, you can submit an application for naturalisation after 3 years of marriage or registered partnership and uninterrupted cohabitation.
[ترجمه ترگمان]اگر این مورد صدق کند، می توانید یک درخواست برای naturalisation پس از ۳ سال ازدواج و یا مشارکت دائمی و هم زیستی بدون وقفه ارسال کنید
[ترجمه گوگل]در صورت بروز چنین شرایطی، می توانید پس از 3 سال ازدواج یا مشارکت ثبت نام و همیشگی بدون حضور مداوم، درخواست تجدیدنظر را برای اقامت خود ارسال کنید
[ترجمه گوگل]در صورت بروز چنین شرایطی، می توانید پس از 3 سال ازدواج یا مشارکت ثبت نام و همیشگی بدون حضور مداوم، درخواست تجدیدنظر را برای اقامت خود ارسال کنید
11. I swallowed my pride went to a very lonely naturalisation ceremony, arriving by myself.
[ترجمه ترگمان]من غرور خود را فرو دادم و به یک تشریفات بسیار تنها و تنها نزدیک شدم که خودم به آنجا رسیدم
[ترجمه گوگل]من غرور خود را بلعیدم و مرا به مراسم طب سوزنی بسیار تنهایی برگرداندم، که خودم می رسم
[ترجمه گوگل]من غرور خود را بلعیدم و مرا به مراسم طب سوزنی بسیار تنهایی برگرداندم، که خودم می رسم
پیشنهاد کاربران
اعطای تابعیت
بومی سازى
کلمات دیگر: