آراستگی، پاکیزگی، سادگی، کوتاهی، لب بودن، خالص بودن
neatness
آراستگی، پاکیزگی، سادگی، کوتاهی، لب بودن، خالص بودن
انگلیسی به فارسی
تمیز بودن
انگلیسی به انگلیسی
• order; orderliness; cleanliness; simplicity; quality of being fundamental; cleverness; condition of being great or wonderful
جملات نمونه
1. He has great neatness of person.
[ترجمه ترگمان]خیلی تمیز و مرتب است
[ترجمه گوگل]او شخصیتی عالی دارد
[ترجمه گوگل]او شخصیتی عالی دارد
2. I'd just like to stress the importance of neatness and politeness in this job.
[ترجمه ترگمان]من فقط دوست دارم که اهمیت و رعایت ادب و نزاکت این شغل را رعایت کنم
[ترجمه گوگل]من فقط می خواهم تاکید بر اهمیت مرتب سازی و جلب اعتماد در این شغل
[ترجمه گوگل]من فقط می خواهم تاکید بر اهمیت مرتب سازی و جلب اعتماد در این شغل
3. The grounds were a perfect balance between neatness and natural wildness.
[ترجمه ترگمان]محوطه، تعادل کاملی بین پاکیزگی و wildness طبیعی بود
[ترجمه گوگل]زمینه های تعادل کامل بین تناسب اندام و طبیعت طبیعی بود
[ترجمه گوگل]زمینه های تعادل کامل بین تناسب اندام و طبیعت طبیعی بود
4. When writing your homework, remember that neatness counts.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تکالیف خود را می نویسید، به خاطر داشته باشید که همه چیز مرتب و مرتب است
[ترجمه گوگل]هنگام نوشتن تکالیف خود، به یاد داشته باشید که شمردن تناسب اندام
[ترجمه گوگل]هنگام نوشتن تکالیف خود، به یاد داشته باشید که شمردن تناسب اندام
5. The term "organization" often connotes a sense of neatness.
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سازمان\" اغلب احساس پاکیزگی می کند
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'سازمان' اغلب به معنای پاکیزگی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'سازمان' اغلب به معنای پاکیزگی اشاره دارد
6. Your room is a marvel of neatness and order.
[ترجمه ترگمان]اتاق شما از تمیز کردن و مرتب بودن لذت بخش است
[ترجمه گوگل]اتاق شما شگفت انگیز بودن و نظم است
[ترجمه گوگل]اتاق شما شگفت انگیز بودن و نظم است
7. The papers wre stacked with pedantic neatness on his desk.
[ترجمه ترگمان]کاغذهای روی میزش مرتب و مرتب روی هم تلنبار شده بودند
[ترجمه گوگل]مقالات با مرتب سازی بر روی میز خود
[ترجمه گوگل]مقالات با مرتب سازی بر روی میز خود
8. His writings teem with satyr and a neatness of style.
[ترجمه ترگمان]نوشته های او با ساتیر و لطافت سبک حکاکی شده بود
[ترجمه گوگل]اشعار او با ساتیر و تمیز بودن سبک است
[ترجمه گوگل]اشعار او با ساتیر و تمیز بودن سبک است
9. This is done for neatness of presentation.
[ترجمه ترگمان]این کار برای مرتب کردن ارائه انجام می شود
[ترجمه گوگل]این برای مرتب سازی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]این برای مرتب سازی ارائه شده است
10. I learn the importance of neatness, order, discipline, rigor, practice, and routine in learning.
[ترجمه ترگمان]من اهمیت نظافت، نظم، نظم، دقت، تمرین و روال عادی در یادگیری را یاد می گیرم
[ترجمه گوگل]من اهمیت مرتب سازی، نظم، نظم، سختی، تمرین و روال در یادگیری را یاد می گیرم
[ترجمه گوگل]من اهمیت مرتب سازی، نظم، نظم، سختی، تمرین و روال در یادگیری را یاد می گیرم
11. Contrary to a lawyer's yen for neatness there are few unambiguous signposts for modern medics facing this or many other ethical issues.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ین یک وکیل، برای پزشکان مدرن که با این یا بسیاری از مسائل اخلاقی دیگر رو به رو هستند، کمی ابهام و ابهام وجود دارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف ین وکیل برای انعطاف پذیری، نشانه های چند منظوره برای مدرسان مدرن با این و یا بسیاری از مسائل اخلاقی دیگر وجود دارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف ین وکیل برای انعطاف پذیری، نشانه های چند منظوره برای مدرسان مدرن با این و یا بسیاری از مسائل اخلاقی دیگر وجود دارد
12. Neatness and cleanliness, the saris seem to announce, can certainly go hand-in-hand with poverty.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Neatness و تمیزی، و به نظر می رسد که با فقر دست به دست هم بدهند
[ترجمه گوگل]بی تابی و پاکیزگی، به نظر می رسد ساری ها اعلام می کنند، قطعا می تواند با فقر همراه باشد
[ترجمه گوگل]بی تابی و پاکیزگی، به نظر می رسد ساری ها اعلام می کنند، قطعا می تواند با فقر همراه باشد
13. That opposition is a neat one, and neatness in verbal formulations commonly arouses suspicion.
[ترجمه ترگمان]این مخالفت یک روش تمیز است و مرتب بودن در فرمول های شفاهی معمولا باعث ایجاد شک و تردید می شود
[ترجمه گوگل]این اپوزیسیون یک شسته و رفته است، و انعطاف پذیری در فرمول های کلامی معمولا باعث سوء ظن می شود
[ترجمه گوگل]این اپوزیسیون یک شسته و رفته است، و انعطاف پذیری در فرمول های کلامی معمولا باعث سوء ظن می شود
14. They made girls stand up for themselves and neatness, grooming and deportment were important.
[ترجمه ترگمان]آن ها دختران را مجبور می کردند که برای خود آرایش کنند، مرتب نظافت و آرایش کنند، و رفتارش مهم بود
[ترجمه گوگل]آنها دختران را برای خودشان ساختند و مرتب کردن، نظافت و محرومیت مهم بودند
[ترجمه گوگل]آنها دختران را برای خودشان ساختند و مرتب کردن، نظافت و محرومیت مهم بودند
15. His neatness is a carry-over from his army days.
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن اون از روزای army - ه
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری او از روزهای ارتش او است
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری او از روزهای ارتش او است
پیشنهاد کاربران
1. پاکیزگی، آراستگی
2. زرنگی
2. زرنگی
کلمات دیگر: