کلمه جو
صفحه اصلی

panelist


عضو میزگرد یا هیئت مشاوران (و غیره)، عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیوتلویزیون

انگلیسی به فارسی

عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیوتلویزیون


داوطلب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a member of a panel, esp. a panel for discussion, judging, questioning, or playing a game.

• panel member

جملات نمونه

1. The panelists are left to compress their inquiries into one good zinger of a question.
[ترجمه ترگمان]هییت داوران برای فشرده کردن inquiries به یک سوال خوب از یک سوال باقی می مانند
[ترجمه گوگل]اعضای هیئت داوران برای فشردن سوالات خود به یکی از دلایل صحیح سوال سوالی دارند

2. The panelists were put off by numerous ads promising a balanced federal budget but offering no specifics on how to achieve it.
[ترجمه ترگمان]هییت مدیره با تبلیغات متعدد به بودجه متعادل فدرال دست یافتند، اما هیچ گونه جزئیاتی درباره نحوه دستیابی به آن ارائه نکردند
[ترجمه گوگل]اعضای هیئت مدیره توسط آگهی های متعدد محکوم به وعده بودجه بودجه فدرال بود، اما هیچ گونه جزئیات در مورد چگونگی دستیابی به آن را ارائه نکرد

3. Sometimes one or two of the panelists will offer to continue working with the entrepreneur.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات یک یا دو نفر از اعضا پیشنهاد خواهند کرد که به کار کردن با کارآفرین ادامه دهند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک یا دو نفر از اعضای هیئت مدیره برای ادامه کار با کارآفرین پیشنهاد خواهند کرد

4. Panelist means an individual appointed by a Provider to be a member of a Panel.
[ترجمه ترگمان]panelist به معنی فردی است که توسط یک عرضه کننده منصوب می شود تا یک عضو هییت مدیره باشد
[ترجمه گوگل]داوطلب به معنی فردی است که توسط یک ارائه دهنده تعیین شده است تا عضو هیئت مدیره باشد

5. However, one panelist expressed concern at a lack of protective measures for the palace's decorative surfaces.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک panelist از عدم وجود اقدامات حفاظتی برای سطوح تزیینی کاخ ابراز نگرانی کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، یکی از اعضای هیئت منصفه ابراز نگرانی از عدم اقدامات حفاظتی برای سطوح تزئینی کاخ

6. This surprise led one panelist to recall that heating is part of the refining process that manufacturers use to deodorize raw oils.
[ترجمه ترگمان]این شگفتی منجر شد که یک panelist به یاد آورد که گرمایش بخشی از فرآیند پالایش است که تولید کنندگان از آن برای deodorize روغن خام استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]این تعجب، یکی از اعضای هیئت مدیره را به خاطر آورد که حرارت دادن بخشی از فرآیند پالایش است که تولیدکنندگان برای تمیز کردن روغنهای خام استفاده می کنند

7. The third Panelist shall be appointed by the Provider from its list of panelists.
[ترجمه ترگمان]سومین panelist باید توسط ارایه دهنده از فهرست اعضا منصوب شود
[ترجمه گوگل]داوطلبان سوم باید توسط ارائهدهنده از فهرست نمایندگان خود تعیین شود

8. Each Panelist possesses an equal vote.
[ترجمه ترگمان]هر panelist دارای یک رای مساوی است
[ترجمه گوگل]هر نماینده دارای یک رای مساوی است

9. Then he turned the program over to the five panelists who sat behind him on the stage.
[ترجمه ترگمان]سپس برنامه را به پنج panelists که پشت سر او روی صحنه نشسته بودند برگرداند
[ترجمه گوگل]سپس وی برنامه را به پنج عضو هیئت مدیره که پشت صحنه او روی صحنه نشسته بود، تبدیل کرد

10. But the characteristic that most analysts remarked on from the start was that most of the panelists were white.
[ترجمه ترگمان]اما مشخصه که اکثر تحلیلگران از همان ابتدا اظهار داشتند این بود که اکثر اعضا سفید بودند
[ترجمه گوگل]اما مشخصه ای که اکثر تحلیل گران از ابتدای آن ذکر کرده اند این بود که بیشتر اعضای هیئت مدیره سفیدپوست بودند

11. It was a special talent to be a good panelist.
[ترجمه ترگمان] این یه استعداد ویژه بود که عضو یه عضو خوب باشه
[ترجمه گوگل]این یک استعداد ویژه بود که بتواند یک گروه خوب باشد

12. In such event, the Provider shall have the discretion to a substitute Panelist.
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، ارایه دهنده باید اختیار انتخاب جانشین را داشته باشد
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی، ارائه دهنده باید به اختیاری یک نماینده مجدد اختیار داشته باشد

13. In such event, the Provider shall have the discretion to appoint a substitute Panelist.
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، ارایه دهنده باید اختیار انتخاب یک panelist جایگزین را داشته باشد
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی، ارائه دهنده باید اختیار تعیین یک جانشین جایگزین را داشته باشد

14. Where the majority cannot be reached, the decision shall be decided by the Presiding Panelist.
[ترجمه ترگمان]در جایی که اکثریت را نمی توان به آن دست یافت، این تصمیم با ریاست panelist تصمیم گیری خواهد شد
[ترجمه گوگل]از آنجا که اکثریت را نمی توان رها کرد، تصمیم گیری توسط هیأت مدیره پیشین تعیین می شود

پیشنهاد کاربران

عضو خبره


کلمات دیگر: