کان نمک
salt mine
کان نمک
انگلیسی به انگلیسی
• mine from where salt is excavated; job that involves hard work and confinement (slang)
جملات نمونه
1. Plans are also afoot to transform the disused salt mines of Saxony and Thuringia into depositories for toxic waste.
[ترجمه ترگمان]همچنین طرح هایی برای تبدیل معادن disused در ساکس و تورینگن به depositories برای زباله های سمی در دست هستند
[ترجمه گوگل]همچنین برنامه هایی برای تبدیل معادن نمکی از زاکسن و تورینگن به ذخایر زباله سمی می باشد
[ترجمه گوگل]همچنین برنامه هایی برای تبدیل معادن نمکی از زاکسن و تورینگن به ذخایر زباله سمی می باشد
2. Magnesium mine, salt mine, Bromine mine, Piezoelectric Crystal.
[ترجمه ترگمان]معدن نمک، معدن نمک، معدن نمک
[ترجمه گوگل]معدن منیزیم، معادن نمک، معدن بروم، کریستال پیزوالکتریک
[ترجمه گوگل]معدن منیزیم، معادن نمک، معدن بروم، کریستال پیزوالکتریک
3. The Changshan Salt Mine adopted tech nologies of free and inclined style windows opening for brine well repair. It is succeed to use side drilling with windows opening for brine well repair.
[ترجمه ترگمان]معدن نمک Changshan nologies nologies از پنجره های سبک آزاد و مایل به سبک باز شده برای تعمیر چاه آب نمک استفاده کرد این روش موفق است از حفاری جانبی با پنجره هایی که برای تعمیر چاه آب نمک باز می شوند، استفاده شود
[ترجمه گوگل]معدن نمک Changshan تکنولوژی های پنجره های آزاد و تمایل به بازسازی برای تعمیر و نگهداری سالن های برقی را تصویب کرد استفاده از حفاری جانبی با استفاده از پنجره های بازسازی برای تعمیر و نگهداری آب معدنی موفق است
[ترجمه گوگل]معدن نمک Changshan تکنولوژی های پنجره های آزاد و تمایل به بازسازی برای تعمیر و نگهداری سالن های برقی را تصویب کرد استفاده از حفاری جانبی با استفاده از پنجره های بازسازی برای تعمیر و نگهداری آب معدنی موفق است
4. Meanwhile it advanced a process scheme for other salt mine as refereeing according to the situation.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، براساس این وضعیت یک طرح فرآیند برای دیگر معدن نمک به عنوان داور تدوین شده است
[ترجمه گوگل]در همین حال، این طرح فرآیند را برای سایر معادن نمک به عنوان داور مطابق با وضعیت توسعه داد
[ترجمه گوگل]در همین حال، این طرح فرآیند را برای سایر معادن نمک به عنوان داور مطابق با وضعیت توسعه داد
5. For decades, the tunnels of the Solotvyno Salt Mine in Ukraine have hosted subterranean convalescents.
[ترجمه ترگمان]برای دهه ها، تونل های the Solotvyno در اوکراین میزبان convalescents زیر زمینی بوده اند
[ترجمه گوگل]برای چندین دهه، تونل های معدن نمک Solotvyno در اوکراین میزبان زمین های زیرزمینی بوده اند
[ترجمه گوگل]برای چندین دهه، تونل های معدن نمک Solotvyno در اوکراین میزبان زمین های زیرزمینی بوده اند
6. The result of applying the empirical equation to salt mine grade interpretation is also given.
[ترجمه ترگمان]نتیجه استفاده از معادله تجربی برای تفسیر درجه معدن نمک نیز ارایه شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه استفاده از معادله تجربی برای تفسیر درجه نمک معدنی نیز داده شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه استفاده از معادله تجربی برای تفسیر درجه نمک معدنی نیز داده شده است
7. The Salt Mine cooperates with the Hubei Geology Disaster Protection Cent er to test the failure of brine well wi th the TV under water well and carry out a useful operation for brine well repair.
[ترجمه ترگمان]معدن نمک با حفاظت از اداره زمین شناسی هوبی هم کاری می کند تا ناکامی آب نمک را در تلویزیون تحت پوشش چاه تست کند و عملیات مفیدی را برای تعمیر چاه آب نمک انجام دهد
[ترجمه گوگل]معدن نمک با آزمایشگاه حفاظت از حوادث زمین شناسی هوبئی همکاری می کند تا شکست بخور آب نمک را در زیر آب را آزمایش کند و یک عملیات مفید برای تعمیر چاه های آب معدنی انجام دهد
[ترجمه گوگل]معدن نمک با آزمایشگاه حفاظت از حوادث زمین شناسی هوبئی همکاری می کند تا شکست بخور آب نمک را در زیر آب را آزمایش کند و یک عملیات مفید برای تعمیر چاه های آب معدنی انجام دهد
8. Multinational corporate profits and stock-market valuations are up been a comparative salt mine.
[ترجمه ترگمان]سود شرکت های چندملیتی و valuations در بازار سهام یک معدن نمک تطبیقی بوده است
[ترجمه گوگل]سودآوری شرکت های چند ملیتی و ارزیابی بازار سهام به عنوان یک معدن نمک مقایسه شده است
[ترجمه گوگل]سودآوری شرکت های چند ملیتی و ارزیابی بازار سهام به عنوان یک معدن نمک مقایسه شده است
9. And thus attired, each of us having a lantern in our hands, we went into the salt mine.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، هر یک فانوس در دست داشت، به معدن نمک رفتیم
[ترجمه گوگل]و در نتیجه لباس، هر یک از ما داشتن فانوس در دست ما، ما را به معدن نمک رفتیم
[ترجمه گوگل]و در نتیجه لباس، هر یک از ما داشتن فانوس در دست ما، ما را به معدن نمک رفتیم
10. It also advances efficient measures for decreasing consummation of energy in the salt mine.
[ترجمه ترگمان]هم چنین به منظور کاهش انرژی در معدن نمک، اقدامات موثری را به پیش می برد
[ترجمه گوگل]همچنین اقدامات کارآمد برای کاهش مصرف انرژی در معدن نمک را به پیش می برد
[ترجمه گوگل]همچنین اقدامات کارآمد برای کاهش مصرف انرژی در معدن نمک را به پیش می برد
11. It also advances efficient measures for consummation of energy in the salt mine.
[ترجمه ترگمان]هم چنین به منظور افزایش انرژی در معدن نمک، اقدامات موثری را به پیش می برد
[ترجمه گوگل]همچنین اقدامات کارآمد برای صرفه جویی در انرژی در معدن نمک را به پیش می برد
[ترجمه گوگل]همچنین اقدامات کارآمد برای صرفه جویی در انرژی در معدن نمک را به پیش می برد
کلمات دیگر: