کلمه جو
صفحه اصلی

of a piece


همانند، یکجور، از یک نوع

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: of the same kind; practically alike; consistent.

- Their opinions on the matter are of a piece.
[ترجمه ترگمان] نظرات آن ها در مورد این موضوع یک تکه است
[ترجمه گوگل] نظرات آنها در مورد یک قطعه است

• of the same type

جملات نمونه

1. Her recent indifference to her work is all of a piece with her troubled mental state.
[ترجمه ترگمان]بی اعتنایی اخیر او به کارش همه چیز را با یک حالت روحی آشفته و آشفته خویش قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بی تفاوتی اخیر او به کار او، یک قطعه با وضعیت روحی مضطرب است

2. The architecture here is all of a piece.
[ترجمه ترگمان]معماری اینجا تمام یک قطعه است
[ترجمه گوگل]معماری در اینجا یک قطعه است

3. The concert opened with a lively performance of a piece for two pianos.
[ترجمه ترگمان]این کنسرت با یک نمایش زنده از یک قطعه برای دو پیانو افتتاح شد
[ترجمه گوگل]کنسرت با عملکرد پر جنب و جوش یک قطعه برای دو پیانو باز شد

4. The house was built all of a piece in 175
[ترجمه ترگمان]این خانه در ارتفاع ۱۷۵ متری قرار داشت
[ترجمه گوگل]خانه در 175 قطعه ساخته شده است

5. Sexist language is all of a piece with the way some men treat women.
[ترجمه ترگمان]زبان Sexist بخشی از روشی است که برخی مردان با آن زنان را درمان می کنند
[ترجمه گوگل]زبان سکسی همه چیز را با نحوه برخورد برخی از مردان با زنان دارد

6. She nibbled at the corner of a piece of dry toast.
[ترجمه ترگمان]در گوشه یک تکه نان برشته شده بود
[ترجمه گوگل]او در گوشه ای از یک تست خشخاش خرد شد

7. The pews, the pulpit and the altar are of a piece with the simple elegance of the church itself.
[ترجمه ترگمان]The، منبر و محراب یک قطعه با شکوه ساده کلیسا هستند
[ترجمه گوگل]خیمه ها، خلخال و محراب از یک قطعه با ظرافت ساده کلیسا است

8. The houses are all of a piece.
[ترجمه ترگمان]همه خانه ها یک تکه هستند
[ترجمه گوگل]خانه ها یک قطعه هستند

9. The new measures are all of a piece with the government's policy.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات جدید همگی بخشی از سیاست دولت هستند
[ترجمه گوگل]اقدامات جدید همه ی سیاست های دولت است

10. Lehane does, but then that is of a piece with the rest of this marvellous book.
[ترجمه ترگمان]lehane این کار را می کند، اما بعد از آن، این کتاب با بقیه این کتاب شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]Lehane می کند، اما پس از آن است که از قطعه با بقیه این کتاب فوق العاده است

11. His grandfather had made a fortune out of a piece of commercial sharp practice in the 19th century.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ او در قرن نوزدهم ثروتی به هم رسانده بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگش در قرن نوزدهم، یک ثروت را از یک تکه ای از تجارب تیزهوش تجاری ساخته بود

12. Example Charles is the owner of a piece of waste ground adjacent to his house.
[ترجمه ترگمان]مثال چارلز، مالک قسمتی از زمین بایر است که در مجاورت خانه اش قرار دارد
[ترجمه گوگل]مثال Charles صاحب یک قطعه زمین زباله مجاور خانه خود است

13. Leonard won for his skillful interpretation of a piece by Mozart.
[ترجمه ترگمان]لئونارد برای تفسیر ماهرانه خود از قطعه ای به نام (موتزارت)برنده شد
[ترجمه گوگل]لئونارد برای تفسیر ماهرانه خود از قطعه موتزارت موفق شد

14. The Husayns seemed to have got hold of a piece of pottery and were trying to stuff it under Khan's coat.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که Husayns یک قطعه سفالگری را در دست دارد و سعی دارد آن را زیر پوشش خان جمع کند
[ترجمه گوگل]حسین ها ظاهرا یک تکه سفال را نگه داشتند و سعی داشتند آن را تحت پوشش خان قرار دهند


کلمات دیگر: