• disposable cleaning towel made from paper
paper towel
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a small sheet of absorbent paper used primarily in the kitchen as a towel for wiping surfaces, cleaning up spills, and the like.
- He cleaned up the spilled juice with a paper towel.
[ترجمه ترگمان] اب ریختن را با یک حوله کاغذی تمیز کرد
[ترجمه گوگل] وی آب ریخته شده را با یک حوله کاغذی تمیز کرد
[ترجمه گوگل] وی آب ریخته شده را با یک حوله کاغذی تمیز کرد
جملات نمونه
1. Sop up the water with a paper towel.
[ترجمه ترگمان]آب را با یک حوله کاغذی درست می کند
[ترجمه گوگل]آب را با حوله کاغذی بریزید
[ترجمه گوگل]آب را با حوله کاغذی بریزید
2. Use a paper towel to soak up the cooking oil.
[ترجمه ترگمان]از یک حوله کاغذی برای خیس کردن روغن پخت وپز استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از یک حوله کاغذی برای خیساندن روغن پخت و پز
[ترجمه گوگل]استفاده از یک حوله کاغذی برای خیساندن روغن پخت و پز
3. To store, rinse, wrap in a paper towel and refrigerate in a plastic bag up to 4 days.
[ترجمه ترگمان]برای نگهداری، آبکشی کنید، در یک حوله کاغذی بپوشانید و در یک کیسه پلاستیکی تا ۴ روز یخچال کنید
[ترجمه گوگل]برای ذخیره، شستشو، پوشیدن در یک حوله کاغذی و در یک کیسه پلاستیکی تا 4 روز در یخچال نگهداری کنید
[ترجمه گوگل]برای ذخیره، شستشو، پوشیدن در یک حوله کاغذی و در یک کیسه پلاستیکی تا 4 روز در یخچال نگهداری کنید
4. Spray on the cleaner, scrub with one paper towel, dry with an-other.
[ترجمه ترگمان]اسپری کردن را بر روی یک حوله کاغذی، خشک کردن با یک حوله کاغذی، خشک کردن با یک حوله دیگر اسپری بکنید
[ترجمه گوگل]اسپری بر روی تمیزکننده، اسکراب با یک حوله کاغذی، خشک با یک دیگر
[ترجمه گوگل]اسپری بر روی تمیزکننده، اسکراب با یک حوله کاغذی، خشک با یک دیگر
5. Just wipe off the surface with a damp paper towel.
[ترجمه ترگمان]فقط با یه دستمال مرطوب سطح آب رو پاک کن
[ترجمه گوگل]فقط با حوله کاغذی مرطوب، سطح را پاک کنید
[ترجمه گوگل]فقط با حوله کاغذی مرطوب، سطح را پاک کنید
6. Strain fat from skillet and strain through paper towel into heatproof measuring cup.
[ترجمه ترگمان]آن را از ماهی تابه سرخ کنید و از طریق حوله کاغذی تا فن اندازه گیری heatproof فشار دهید
[ترجمه گوگل]چربی سوزی را از اسکلت و کرنش از طریق حوله کاغذی به فنجان اندازه گیری حرارتی
[ترجمه گوگل]چربی سوزی را از اسکلت و کرنش از طریق حوله کاغذی به فنجان اندازه گیری حرارتی
7. Mop up turkey juices with a paper towel, then use an antibacterial cleanser to wash down the counter and sink.
[ترجمه ترگمان]اب بوقلمون را با یک حوله کاغذی پر کنید، سپس از یک تصفیه کننده ضد باکتری استفاده کنید تا پیشخوان و ظرف شویی را بشوید
[ترجمه گوگل]آب بوقلمون را با حوله کاغذی بشویید، سپس از ضدآفتاب برای پاک کردن مخزن و غرق استفاده کنید
[ترجمه گوگل]آب بوقلمون را با حوله کاغذی بشویید، سپس از ضدآفتاب برای پاک کردن مخزن و غرق استفاده کنید
8. Step onto a paper towel or any surface that will leave an imprint of your foot.
[ترجمه ترگمان]قدم بر روی یک حوله کاغذی یا هر سطحی که تاثیری بر روی پای شما بگذارد
[ترجمه گوگل]گام بر روی یک حوله کاغذی یا هر سطحی که اثر پای خود را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]گام بر روی یک حوله کاغذی یا هر سطحی که اثر پای خود را حفظ کنید
9. Wipe with a slightly damp paper towel, then immediately buff dry with a clean cloth.
[ترجمه ترگمان]با یک حوله کاغذی که کمی مرطوب است پاک کنید، سپس با یک حوله تمیز خشک می شود
[ترجمه گوگل]با یک حوله کاغذی کمی مرطوب را پاک کنید و سپس بلافاصله با یک پارچه تمیز خشک کنید
[ترجمه گوگل]با یک حوله کاغذی کمی مرطوب را پاک کنید و سپس بلافاصله با یک پارچه تمیز خشک کنید
10. Wipe lip of bottle with paper towel.
[ترجمه ترگمان]# ۷
[ترجمه گوگل]لب بطری با حوله کاغذی را پاک کنید
[ترجمه گوگل]لب بطری با حوله کاغذی را پاک کنید
11. Clean mushrooms with a damp paper towel.
[ترجمه ترگمان]قارچ ها رو با یه دستمال توالت مرطوب
[ترجمه گوگل]قارچ را با یک حوله کاغذی مرطوب تمیز کنید
[ترجمه گوگل]قارچ را با یک حوله کاغذی مرطوب تمیز کنید
12. He wiped up the spilled milk with a paper towel.
[ترجمه ترگمان]شیر را با دستمال توالت پاک کرد
[ترجمه گوگل]او شیر ناپدید شده را با یک حوله کاغذی پاک کرد
[ترجمه گوگل]او شیر ناپدید شده را با یک حوله کاغذی پاک کرد
13. Wipe pan clean with a paper towel.
[ترجمه ترگمان]pan را با یک حوله کاغذی پاک کنید
[ترجمه گوگل]پا را با حوله کاغذی پاک کنید
[ترجمه گوگل]پا را با حوله کاغذی پاک کنید
14. There be a paper towel dispenser in the bathroom.
[ترجمه ترگمان] یه دستمال توالت تو دستشویی هست
[ترجمه گوگل]یک دستمال کاغذی در حمام وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک دستمال کاغذی در حمام وجود دارد
پیشنهاد کاربران
دستمال توالت
دستمال حوله ای یا دستمال آشپزخانه
کلمات دیگر: