(خودمانی) پدر، بابا جان، حریره مانند، آبکی و شل، بابا جان حریره مانند
pappy
(خودمانی) پدر، بابا جان، حریره مانند، آبکی و شل، بابا جان حریره مانند
انگلیسی به فارسی
حریره مانند، آبکی و شل
(عامیانه) پدر، بابا جان
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
حالات: pappier, pappiest
حالات: pappier, pappiest
• : تعریف: paplike; mushy.
اسم ( noun )
حالات: pappies
حالات: pappies
• : تعریف: (informal) father; papa.
• mushy, squishy
dad, father (term used by children)
dad, father (term used by children)
جملات نمونه
1. It's just another pappy novel.
[ترجمه ترگمان]فقط یه رمان دیگه اس
[ترجمه گوگل]این فقط یک رمان پاپای دیگر است
[ترجمه گوگل]این فقط یک رمان پاپای دیگر است
2. Because medical congee has decoction, fluidity, pappy characteristic, this is, not only sweet and goluptious, facilitate absorb, and can raise gastric spirit, remedial chronic.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که congee پزشکی، جوشانده، شناوری، مشخصه pappy را دارد، این نه تنها شیرینی و goluptious است، جذب را تسهیل می کند و می تواند روح شکمی، remedial مزمن را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]از آنجا که پودر پزشکی دارای عصاره، سیالیت، خواص پاپی، این است که نه تنها شیرین و تمیز، جذب تسکین می دهد، و می تواند روح معده را افزایش دهد، درمان مزمن
[ترجمه گوگل]از آنجا که پودر پزشکی دارای عصاره، سیالیت، خواص پاپی، این است که نه تنها شیرین و تمیز، جذب تسکین می دهد، و می تواند روح معده را افزایش دهد، درمان مزمن
3. Pappy, sitting on a nearby log, was deep in thought.
[ترجمه ترگمان]pappy که روی کنده درختی نشسته بود عمیقا به فکر فرورفته بود
[ترجمه گوگل]Pappy، نشسته در ورودی نزدیک، عمیق در فکر بود
[ترجمه گوگل]Pappy، نشسته در ورودی نزدیک، عمیق در فکر بود
4. It's where films put pappy outtakes, or the cast singing a power ballad.
[ترجمه ترگمان]این فیلم در آن فیلم هایی به نام \"pappy outtakes\" (pappy outtakes)، یا \"cast\" (ballad power)(ballad power)(ballad power)قرار دارد
[ترجمه گوگل]این فیلم هایی هستند که فیلم ها را از بین می برد یا خواننده های قدرتمند آن را می خوانند
[ترجمه گوگل]این فیلم هایی هستند که فیلم ها را از بین می برد یا خواننده های قدرتمند آن را می خوانند
5. Prandial arrangement can take pappy, soft meal.
[ترجمه ترگمان] قرارداد prandial می تونه بابایی رو بخوره، غذای نرم
[ترجمه گوگل]پخت و پز می تواند پاپای، غذا نرم را
[ترجمه گوگل]پخت و پز می تواند پاپای، غذا نرم را
6. That's my pappy and that's my kin!
[ترجمه ترگمان]! اون بابایی منه و اون خویشاوند منه
[ترجمه گوگل]این قورباغه من است و این همسایه من است!
[ترجمه گوگل]این قورباغه من است و این همسایه من است!
7. It was Pappy that considered the twin-engine bomber and its sister, the A-20, and found potential in the aircraft far above what the North American Aviation Company had planned.
[ترجمه ترگمان]این موشک pappy بود که بمب گذار دو موتور و خواهرش را ۲۰ - ۲۰ در نظر گرفت و در هواپیماهای بسیار بالای آنچه که شرکت هواپیمایی آمریکای شمالی برنامه ریزی کرده بود، پتانسیل پیدا کرد
[ترجمه گوگل]این Pappy بود که بمب افکن دو موتوره و خواهرش، A-20 را در نظر گرفت و پتانسیل هواپیما را بسیار بالاتر از شرکت هواپیمایی آمریکای شمالی برنامه ریزی کرد
[ترجمه گوگل]این Pappy بود که بمب افکن دو موتوره و خواهرش، A-20 را در نظر گرفت و پتانسیل هواپیما را بسیار بالاتر از شرکت هواپیمایی آمریکای شمالی برنامه ریزی کرد
8. But I'm most proud of my pappy .
[ترجمه ترگمان]اما من بیش از همه به او افتخار می کنم
[ترجمه گوگل]اما من بیشتر از قاتلم مفتخر هستم
[ترجمه گوگل]اما من بیشتر از قاتلم مفتخر هستم
9. "Well, stranger, " Pappy said, "that was first-class fiddling.
[ترجمه ترگمان]pappy گفت: \" خوب، غریبه، این اولین بار بود که بازی می کرد
[ترجمه گوگل]'خب، غریبه،' Pappy گفت، 'این بود که کلاس اول کلاس
[ترجمه گوگل]'خب، غریبه،' Pappy گفت، 'این بود که کلاس اول کلاس
10. Pappy? Why did you take the al- lollipops on that jar? Why?
[ترجمه ترگمان]pappy؟ چرا این lollipops را در این jar take؟ چرا؟
[ترجمه گوگل]پاپی؟ چرا لوبیا را در آن شیشه گرفتید؟ چرا؟
[ترجمه گوگل]پاپی؟ چرا لوبیا را در آن شیشه گرفتید؟ چرا؟
11. Pappy smirked like a child.
[ترجمه ترگمان]pappy مثل بچه ها پوزخند می زد
[ترجمه گوگل]پاپی مثل یک کودک اشتیاق دارد
[ترجمه گوگل]پاپی مثل یک کودک اشتیاق دارد
12. His superior was Brigadier General Ennis Whitehead, deputy commander of the Fifth Air Force and just as irascible as Pappy.
[ترجمه ترگمان]مافوق او سرتیپ General وایت هد، معاون فرمانده نیروی هوایی پنجم و به همان اندازه irascible بود
[ترجمه گوگل]سرپرست او ارتش بریتانیا انیس وایتهه، معاون فرمانده نیروی هوایی پنجم بود و به همان اندازه نیروی هوایی Pappy
[ترجمه گوگل]سرپرست او ارتش بریتانیا انیس وایتهه، معاون فرمانده نیروی هوایی پنجم بود و به همان اندازه نیروی هوایی Pappy
13. I'm waiting for you for a long time, and your little pappy is so cute.
[ترجمه ترگمان]من خیلی وقته منتظر تو هستم، و اون بابایی کوچولوت خیلی بانمکه
[ترجمه گوگل]من منتظر شما هستم تا مدت طولانی، و کوچک شما کوچک است بسیار زیبا است
[ترجمه گوگل]من منتظر شما هستم تا مدت طولانی، و کوچک شما کوچک است بسیار زیبا است
14. That's not good. Can you give me a lollipop, Pappy?
[ترجمه ترگمان]این خوب نیست میشه یه آب نبات بهم بدی، \"pappy\"؟
[ترجمه گوگل]این خوب نیست آیا می توانید یک نان شیرینی پاپی را به من بدهید؟
[ترجمه گوگل]این خوب نیست آیا می توانید یک نان شیرینی پاپی را به من بدهید؟
کلمات دیگر: