دور کاغذ
paper round
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• a paper round is a job of delivering newspapers to houses along a certain route.
جملات نمونه
1. He has a milk/paper round.
[ترجمه ترگمان]او یک دور کاغذ و شیر دارد
[ترجمه گوگل]او دور شیر و کاغذ دارد
[ترجمه گوگل]او دور شیر و کاغذ دارد
2. Pack some soft paper round the plates in the box so that they will not break.
[ترجمه ترگمان]چند تکه کاغذ نرم در جعبه بگذارید تا آن ها از هم جدا نشوند
[ترجمه گوگل]یک پاکت کاغذی نرم را درون جعبه بگذارید تا بشقاب ها را از هم جدا نکنید
[ترجمه گوگل]یک پاکت کاغذی نرم را درون جعبه بگذارید تا بشقاب ها را از هم جدا نکنید
3. Fold a piece of paper round the flowers so that they'll be easier to carry.
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ را به دور گل ها تاه کنید تا راحت تر بتوانند آن را حمل کنند
[ترجمه گوگل]یک تکه کاغذ را دور گل بگذارید تا راحت تر حمل شود
[ترجمه گوگل]یک تکه کاغذ را دور گل بگذارید تا راحت تر حمل شود
4. Fold a piece of paper round the flowers.
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ را به دور گل ها پرت کنید
[ترجمه گوگل]یک تکه کاغذ را دور گلها بگذارید
[ترجمه گوگل]یک تکه کاغذ را دور گلها بگذارید
5. I used to do a Sunday morning paper round.
[ترجمه ترگمان] من قبلا یه روزنامه یکشنبه صبح انجام می دادم
[ترجمه گوگل]من یک روز یکشنبه صبح روزنامه را انجام دادم
[ترجمه گوگل]من یک روز یکشنبه صبح روزنامه را انجام دادم
6. I used to do a paper round .
[ترجمه ترگمان] قبلا یه سری کاغذ بازی می کردم
[ترجمه گوگل]من از دور کاغذی استفاده می کردم
[ترجمه گوگل]من از دور کاغذی استفاده می کردم
7. He wrapped the prescription paper round it and started the engine.
[ترجمه ترگمان]روزنامه را دور آن پیچید و موتور را روشن کرد
[ترجمه گوگل]او کاغذ تجدیدی را دور زد و موتور را شروع کرد
[ترجمه گوگل]او کاغذ تجدیدی را دور زد و موتور را شروع کرد
8. A paper round or weekend job doesn't pay enough.
[ترجمه ترگمان]یک مقاله دور یا آخر هفته به اندازه کافی پول پرداخت نمی کند
[ترجمه گوگل]شغل کاغذ یا آخر هفته به اندازه کافی پرداخت نمی شود
[ترجمه گوگل]شغل کاغذ یا آخر هفته به اندازه کافی پرداخت نمی شود
9. Wrap each piece of paper round a pencil to form a screw.
[ترجمه ترگمان]هر تکه کاغذ را دور مداد بپیچ تا پیچ بخورد
[ترجمه گوگل]یک تکه کاغذ را دور از مداد قرار دهید تا یک پیچ بسازید
[ترجمه گوگل]یک تکه کاغذ را دور از مداد قرار دهید تا یک پیچ بسازید
10. Pack some soft paper round the plates in the Box so that they will not Break.
[ترجمه ترگمان]چند تکه کاغذ نرم را در جعبه بسته بندی کنید تا استراحت نکنند
[ترجمه گوگل]پکیج کاغذی نرم را در اطراف صفحات در جعبه بگذارید تا آنها شکست نخورند
[ترجمه گوگل]پکیج کاغذی نرم را در اطراف صفحات در جعبه بگذارید تا آنها شکست نخورند
11. Fold a piece of paper round the flowers so that they will be easier to carry.
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ را به دور گل ها تاه کنید تا راحت تر بتوانند آن را حمل کنند
[ترجمه گوگل]یک برگ کاغذ را در اطراف گل قرار دهید تا راحت تر حمل شود
[ترجمه گوگل]یک برگ کاغذ را در اطراف گل قرار دهید تا راحت تر حمل شود
12. The newspaper owner failed to pull the paper round.
[ترجمه ترگمان]صاحب روزنامه نتوانست روزنامه را دور بزند
[ترجمه گوگل]صاحب روزنامه نتوانست دور کاغذ را بکشد
[ترجمه گوگل]صاحب روزنامه نتوانست دور کاغذ را بکشد
13. Wrap plenty of paper round it.
[ترجمه ترگمان]کلی کاغذ دور آن بپیچ
[ترجمه گوگل]کاغذ را دور آن قرار دهید
[ترجمه گوگل]کاغذ را دور آن قرار دهید
14. Pass the paper round so that, everyone can read it.
[ترجمه ترگمان]به طوری که همه بتوانند آن را بخوانند
[ترجمه گوگل]دور کاغذ را بردارید تا همه بتوانند آن را بخوانند
[ترجمه گوگل]دور کاغذ را بردارید تا همه بتوانند آن را بخوانند
15. Line bottom with parchment paper round.
[ترجمه ترگمان]ته خط را با کاغذ پوستی به هم وصل کن
[ترجمه گوگل]پایین خط با دور کاغذ پرچم
[ترجمه گوگل]پایین خط با دور کاغذ پرچم
پیشنهاد کاربران
the job, often done by children, of taking newspapers to people's homes
کار پخش روزنامه ( اغلب منحصر به بچه ها ) ، Newspaper round هم همین مفهوم دارد
کلمات دیگر: