(ترکیزه شناسی - ترکیزه های جنس salmonella که در انسان و حیوانات اهلی موجب تیفوئید و مسمومیت می شوند) سالمونلا
salmonella
(ترکیزه شناسی - ترکیزه های جنس salmonella که در انسان و حیوانات اهلی موجب تیفوئید و مسمومیت می شوند) سالمونلا
انگلیسی به فارسی
(ترکیزه شناسی - ترکیزههای جنس Salmonella که در انسان و حیوانات اهلی موجب تیفوئید و مسمومیت میشوند) سالمونلا
سالمونلا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: salmonella, salmonellae, salmonellas
حالات: salmonella, salmonellae, salmonellas
• : تعریف: any of several bacteria that produce illness, esp. food poisoning, in humans and other warm-blooded animals.
• rod-shaped bacteria which often exists in the intestines of mammals and sometimes causes severe food poisoning
salmonella is a kind of bacteria which can cause severe food poisoning.
salmonella is a kind of bacteria which can cause severe food poisoning.
جملات نمونه
1. The meat was believed to be contaminated with salmonella.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این گوشت ها با سالمونلا آلوده شده است
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که گوشت با سالمونلا آلوده است
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که گوشت با سالمونلا آلوده است
2. He was suffering from salmonella poisoning.
[ترجمه ترگمان] از مسمومیت سالمونلا رنج می برد (نوعی باکتری)
[ترجمه گوگل]او از مسمومیت با سالمونلزه رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از مسمومیت با سالمونلزه رنج می برد
3. Eggs known to be infected with salmonella were allowed to go on sale.
[ترجمه ترگمان]Eggs که به سالمونلا آلوده شده اند، مجاز به فروش به فروش هستند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ هایی که به علت آلوده شدن سالمونلا شناخته می شدند، مجاز به فروش می شدند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ هایی که به علت آلوده شدن سالمونلا شناخته می شدند، مجاز به فروش می شدند
4. The number of cases this year of salmonella poisoning has been variously put at 2 4 49 or 5
[ترجمه ترگمان]تعداد موارد این سال از مسمومیت سالمونلا در ۲ یا ۴ یا ۵ مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تعداد موارد سالم مسمومیت سالمونلا در 4-4-4 یا 5 سالگی متفاوت است
[ترجمه گوگل]تعداد موارد سالم مسمومیت سالمونلا در 4-4-4 یا 5 سالگی متفاوت است
5. There has been a food scare over salmonella in eggs.
[ترجمه ترگمان]در مورد سالمونلا در تخم مرغ نوعی از مواد غذایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در تخم مرغ یک ترس از مواد غذایی سالمونلا وجود دارد
[ترجمه گوگل]در تخم مرغ یک ترس از مواد غذایی سالمونلا وجود دارد
6. Salmonella is endemic in chickens and their eggs because the broiler system delivers cheaper poultry products.
[ترجمه ترگمان]سالمونلا در مرغ و تخم های آن ها یک بیماری همه گیر است، زیرا سیستم broiler محصولات poultry ارزان تر را تحویل می دهد
[ترجمه گوگل]سالمونلا در جوجه ها و تخم مرغ های آنزیمی است زیرا سیستم گوشتی مرغ دارای محصولات ارزان تر است
[ترجمه گوگل]سالمونلا در جوجه ها و تخم مرغ های آنزیمی است زیرا سیستم گوشتی مرغ دارای محصولات ارزان تر است
7. Meat, poultry and eggs all can carry salmonella.
[ترجمه ترگمان]گوشت، مرغ و تخم مرغ می توانند سالمونلا را حمل کنند
[ترجمه گوگل]گوشت، مرغ و تخم مرغ می توانند سالمونلا را حمل کنند
[ترجمه گوگل]گوشت، مرغ و تخم مرغ می توانند سالمونلا را حمل کنند
8. Risk of Salmonella in undercooked eggs, bacteria in cress.
[ترجمه ترگمان]ریسک سالمونلا در تخم مرغ خام، باکتری در cress
[ترجمه گوگل]خطر ابتلا به سالمونلا در تخم مرغ های نازک، باکتری در کرس
[ترجمه گوگل]خطر ابتلا به سالمونلا در تخم مرغ های نازک، باکتری در کرس
9. She said that it was possible to contract salmonella poisoning and hepatitis from the clams, but no cases had been documented.
[ترجمه ترگمان]او گفت که این امکان وجود دارد که سالمونلا و هپاتیت را از صدف جدا کند اما هیچ موردی به ثبت نرسیده است
[ترجمه گوگل]او گفت که ممکن است مسمومیت با سالمونلا و هپاتیت را از یونجه متوقف کند اما هیچ موردی ثبت نشده است
[ترجمه گوگل]او گفت که ممکن است مسمومیت با سالمونلا و هپاتیت را از یونجه متوقف کند اما هیچ موردی ثبت نشده است
10. Earlier this month traces of Salmonella typhimurium were found in swabs taken from the hen house.
[ترجمه ترگمان]در اوایل این ماه ردی از سالمونلا در swabs که از خانه مرغ گرفته شده بود، یافت شد
[ترجمه گوگل]در ابتدای ماه امسال، اثرات Salmonella typhimurium در سوابهای گرفته شده از مرغ یافت شد
[ترجمه گوگل]در ابتدای ماه امسال، اثرات Salmonella typhimurium در سوابهای گرفته شده از مرغ یافت شد
11. Salmonella poisoning has received considerable publicity in the recent past.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، مسمومیت Salmonella شهرت قابل توجهی داشته است
[ترجمه گوگل]مسمومیت با سالمونلا در گذشته به طور قابل توجهی تبلیغ شده است
[ترجمه گوگل]مسمومیت با سالمونلا در گذشته به طور قابل توجهی تبلیغ شده است
12. Most Western nations tolerate Salmonella in chickens and scrapie in sheep, but this must change.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کشورهای غربی Salmonella را در مرغ و ماکیان در گوسفندان تحمل می کنند، اما این امر باید تغییر کند
[ترجمه گوگل]اکثر کشورهای غربی، سالمونلا را در جوجه ها و گوسفند گوسفند تحمل می کنند، اما این باید تغییر کند
[ترجمه گوگل]اکثر کشورهای غربی، سالمونلا را در جوجه ها و گوسفند گوسفند تحمل می کنند، اما این باید تغییر کند
13. Three die in salmonella outbreak at hospital.
[ترجمه ترگمان]سه نفر در اثر شیوع سالمونلا در بیمارستان جان خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]سه بیماری در سالمونلا در بیمارستان میمیرند
[ترجمه گوگل]سه بیماری در سالمونلا در بیمارستان میمیرند
14. I nearly died from salmonella poisoning.
[ترجمه ترگمان] نزدیک بود از مسمومیت سالمونلا مرده باشم
[ترجمه گوگل]من تقریبا از مسمومیت با سالمونلا جان دادم
[ترجمه گوگل]من تقریبا از مسمومیت با سالمونلا جان دادم
پیشنهاد کاربران
نوعی باکتری خطرناک
نوعی باکتری ک باعث بیماری و مسمومیت میشود وهم بین انسان ها وهم حیوانات وجود دارد.
کلمات دیگر: