کلمه جو
صفحه اصلی

neaten


(معمولا با: up) تمیز و مرتب کردن، آراسته کردن، تروتمیز کردن

انگلیسی به فارسی

(به‌طور معمول با: up) تمیز و مرتب کردن، آراسته کردن، تروتمیز کردن


ناتین


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: neatens, neatening, neatened
• : تعریف: to make neat; put in order (sometimes fol. by up).
مشابه: tidy

• organize, arrange, tidy, make neat

مترادف و متضاد

tidy


Synonyms: arrange, clean, clear the decks, fix up, groom, order, put in good shape, put in order, shape up, spruce up, straighten up, whip into shape


جملات نمونه

1. She's careful to neaten her desk before she leaves in the evening.
[ترجمه ترگمان]مراقب باش که قبل از رفتنش، میزش را مرتب کند
[ترجمه گوگل]او مراقب باشید تا قبل از اینکه او را در شب برگردانید، میز خود را نپوشانید

2. Could you neaten up those bookshelves, please?
[ترجمه ترگمان]میشه اون قفسه های کتاب رو پیدا کنی، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید قفسه های کتاب را نابود کنید، لطفا؟

3. Neaten outer edge of bias strip or turn under raw edge.
[ترجمه ترگمان]کناره بیرونی bias یا زیر لبه raw قرار دارد
[ترجمه گوگل]لبه بیرونی نوار غیر محرمانه یا لبه خام را روشن کنید

4. As it cooks, neaten the sides with a spatula to build up a deep, straight edge.
[ترجمه ترگمان]وقتی که آشپزی می کند، با یک چاقوی spatula، یک لبه صاف و صاف را می سازد
[ترجمه گوگل]همانطور که آشپزی می کند، طرفین را با یک حیاط خلوت نمی کند تا یک لبه عمیق و راست را بسازد

5. I am neaten the books on the low bookshelf.
[ترجمه ترگمان]من کتاب ها را از قفسه پایین قفسه کتاب پایین می اندازم
[ترجمه گوگل]من کتاب ها را در قفسه کتاب پایین نمی خواندم

6. Neaten the raw edges of the dart by overlooking.
[ترجمه ترگمان]لبه های اولیه نیزه را با چشم پوشی از آن تمیز کنید
[ترجمه گوگل]لات های خام دارت را با مشکلی نادیده نگیرید

7. Glue and tissue over the tape to neaten it up.
[ترجمه ترگمان]چسب و چسب روی نوار چسب زخم رو وصل کنید
[ترجمه گوگل]چسب و بافت بر روی نوار تا آن را نپسندید

8. Shall I neaten up the sides?
[ترجمه ترگمان]می شود از دو طرف بالا بروم؟
[ترجمه گوگل]آیا من طرفداران را نمی بینم؟

9. Neaten, archive and manage the channels cooperation agreement.
[ترجمه ترگمان]Neaten، آرشیو و مدیریت توافقنامه هم کاری کانال ها
[ترجمه گوگل]Neaten، بایگانی و مدیریت قرارداد همکاری کانال

10. All day long wheelbarrows trundled up and down the unmade surface carrying topsoil to neaten up the edges of the path.
[ترجمه ترگمان]همه روز چرخی زدند و سطح unmade که خاک سطحی را حمل می کردند بالا و پایین رفتند تا لبه های جاده را بگردند
[ترجمه گوگل]تمام چرخ های روزانه به سمت بالا و پایین سطحی که سطوح بی روح را حمل می کنند، به سمت لبه های مسیر حرکت می کنند

11. Machine along the bottom edge of the tape, trapping the lining, and across the ends to neaten them off.
[ترجمه ترگمان]دستگاه در امتداد لبه پایینی نوار قرار می گیرد و آستر را به دام می اندازد و در انتهای انتهای آن قرار می گیرد تا آن ها را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]دستگاه در امتداد لبه پایین نوار، دامنه پوشش، و در سراسر انتها به آنها را خاموش کردن

12. Seam binding is the most fundamental form seam binding but the need to neaten the raw edges of the binding makes its use more difficult.
[ترجمه ترگمان]پیوند Seam، most شکل seam است، اما نیاز به حفظ لبه های اولیه پیوند، استفاده آن را سخت تر می کند
[ترجمه گوگل]اتصال سوزن پایه ای ترین شکل اتصال بند است، اما نیاز به لبه های خام اتصال نداشته، استفاده از آن را سخت تر می کند

پیشنهاد کاربران

Neaten فعل کلمه Neat میباشد و این فعل معمولا با حرف اضافه up می اید و ب معنی قراردادنبه ترتیب و نظم ) مرتب کردن ) و بمعنی تمیز و اراسته صاف و صوف کردن خودمونه
و در بالا بدون up هم امده که معنای مرتب کردن دارد


کلمات دیگر: