کلمه جو
صفحه اصلی

panties


(زن و کودک) شلوار زیر کوتاه، تنکه، شورت (pantie هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

(زن و کودک) شلوار زیر کوتاه، تنکه، شورت (pantie هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: brief underpants for women or children.

• women's underpants, underwear
panties are pants worn by women or girls.

مترادف و متضاد

women’s underwear


Synonyms: bikini, briefs, intimate things, lingerie, underclothes, undergarment, underpants, undies


جملات نمونه

1. Because it was easier than a bra and panties she had donned an ivory, gossamer-light teddy.
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینکه آسونتر از یک سوتین و شرت بود که او یک تدی سبک، را پوشیده بود
[ترجمه گوگل]از آنجایی که از یک سینه بند و شورت ساده تر بود، او یک عاج، گراز وحشی داشت

2. Wear thong panties under your habit ( nuns only ).
[ترجمه ترگمان]لباس زیر را در لباس خود (فقط راهبه ها)بپوشید
[ترجمه گوگل]شورت شلاق را زیر عادت خود بپوشانید (تنها راهبه ها)

3. My faggot father must have had his panties up in a bunch .
[ترجمه ترگمان] بابای کونی من باید تو یه مشت لباس زیر his داشته باشه
[ترجمه گوگل]پدر فاحشه من باید لباس های خود را در یک دسته داشته باشد

4. Socks, dirty panties or hair scrunches when my humans take the catnip toy away from me.
[ترجمه ترگمان]جوراب، لباس های کثیف، وقتی که انسان من اسباب بازی catnip را از من دور می کند
[ترجمه گوگل]جوراب های منزل، شورت کثیف و یا موها وقتی انسانم را از اسباب بازی گره خورده دور می کند

5. Here is one-off bathing cap and panties, please change bathing dress after bathe.
[ترجمه ترگمان]اینجا یکی از کلاه bathing و panties، لطفا لباس شنا رو بعد از حموم عوض کن
[ترجمه گوگل]در اینجا یک کفی حمام و شورت وجود دارد، لطفا بعد از حمام کردن لباس حمام را تغییر دهید

6. The maid in the lime - coloured panties was a cheerful fat, obliging woman in her mid - thirties.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار لباس زیر پوش، زنی چاق و مودب و مودب و مودب در اواسط سنین سی سالگی بود
[ترجمه گوگل]دوشیزه در شورت رنگ آهنین یک چربی شاد بود و زن را در اواسط دهه ی میلادی ملاقات می کرد

7. My faggot father must've had his panties up.
[ترجمه ترگمان]بابای کونی من باید شلوارشو خیس کرده باشه
[ترجمه گوگل]پدر من باید پدر و مادرش را داشته باشد

8. Every nigga in the club wanna get in my panties.
[ترجمه ترگمان]همه nigga توی کلوب میخوان بیان تو شورت من
[ترجمه گوگل]هر nigga در باشگاه می خواهم در panties من

9. They saw me with my thin marathoner's body and wondered what it was that I admired in this portly paramour with the plus-size panties.
[ترجمه ترگمان]آن ها مرا با بدن دراز کشیده من دیدند و از خود پرسیدم که آن چه بود که در این معشوقه چاق با شورت اضافه تحسین می کردم
[ترجمه گوگل]آنها من را با بدن ماراتن ناز من دیدند و تعجب کردند که این چه چیزی بود که من در این پارامور پرطرفدار با شورت های با اندازه کامل تحسین می کردم

10. See if the ladies let you try on their panties!
[ترجمه ترگمان]ببینید خانوما می ذارن panties رو امتحان کنین
[ترجمه گوگل]ببینید خانمها اجازه میدهند شما در شورت آنها را امتحان کنید!

11. From a beaten-up gnome statue to a pair of panties, see photos.
[ترجمه ترگمان]از یک مجسمه جن خاکی که برای یک جفت of وجود دارد، عکس ها را ببینید
[ترجمه گوگل]از یک مجسمه ضرب و شتم گنوم به یک جفت شورت، عکس ها را ببینید

12. "I know you do, dear, but now it's time to show me just how much you do appreciate it, " as she hiked up her dress revealing stocking clad legs and garter belt with no panties! ! ! "
[ترجمه ترگمان]می دانی عزیزم، اما حالا وقتش است که به من نشان بدهی که چقدر از این کار لذت می بری !! !! !! !! TGMN_EM\" \" \"
[ترجمه گوگل]'من می دانم که شما، عزیز، اما اکنون وقت آن است که به من نشان دهید که چقدر از آن قدردانی می کنید'، همانطور که لباس هایش را نشان می دهد که نشان می دهد جوراب ساق بلند و کمربند جوراب بدون شورت! ! ! '

13. Sweetheart : I'm pulling up my miniskirt. Take off my panties.
[ترجمه ترگمان]من miniskirt رو بالا می کشم شورتم رو در بیار
[ترجمه گوگل]عزیزم من کوچک مینیاتوری خودم هستم شورت من رو بکش

14. I'll keep my eye open for awarthog wearing your bra and panties.
[ترجمه ترگمان]من چشم هام را برای پوشیدن سوتین و شرت باز نگه می دارم
[ترجمه گوگل]من چشم هایم را برای آشنایی با لباس های سنتی و شورت خودم نگه خواهم داشت

پیشنهاد کاربران

شورت زنانه

لباس زیر ( زنانه و مردانه ) :شورت


کلمات دیگر: