(اسطوره ی یونان) اودیسه، اودیسوس (قهرمان حماسه ی اودیسه اثر هومر) (رومی ها به او می گفتند: ulysses)
odysseus
(اسطوره ی یونان) اودیسه، اودیسوس (قهرمان حماسه ی اودیسه اثر هومر) (رومی ها به او می گفتند: ulysses)
انگلیسی به فارسی
(اسطورهی یونان) اودیسه، اودیسوس (قهرمان حماسهی اودیسه اثر هومر) (رومیها به او میگفتند: Ulysses)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the protagonist of The Odyssey, known for his cleverness and persuasive oratory; Ulysses.
• hero of the "odyssey", one of the greek leaders in the trojan war, king of ithaca (greek mythology)
جملات نمونه
1. Odysseus was a legendary Greek hero.
[ترجمه ترگمان]Odysseus یک قهرمان افسانه ای یونان بود
[ترجمه گوگل]اودیسه یونانی قهرمان افسانه ای بود
[ترجمه گوگل]اودیسه یونانی قهرمان افسانه ای بود
2. Odysseus returned home/returned to his home after many years of travelling.
[ترجمه ترگمان]Odysseus به خانه بازگشت و پس از چندین سال سفر به خانه خود بازگشت
[ترجمه گوگل]اودیسه بازگشت به خانه / بازگشت پس از سالها سفر به خانه اش
[ترجمه گوگل]اودیسه بازگشت به خانه / بازگشت پس از سالها سفر به خانه اش
3. In this respect, Odysseus represents the male flight from domesticity and intimacy in quest of independence.
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، Odysseus بیانگر پرواز مرد از زندگی خانوادگی و صمیمیت در جستجوی استقلال است
[ترجمه گوگل]در این راستا، اودیسه نشان می دهد که پرواز مردانه از خانه داری و صمیمیت در تلاش برای استقلال
[ترجمه گوگل]در این راستا، اودیسه نشان می دهد که پرواز مردانه از خانه داری و صمیمیت در تلاش برای استقلال
4. She enticed into her house the party Odysseus dispatched to spy out the land, and there she changed them into swine.
[ترجمه ترگمان]به بیت به خانه او رفت که برای جاسوسی از زمین فرستاده شد و آن ها را به خوک ها تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]او را به خانه اش تحویل دادند حزب اودیسه فرستاده شده برای جاسوسی از سرزمین، و در آنجا او آنها را به خوک تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]او را به خانه اش تحویل دادند حزب اودیسه فرستاده شده برای جاسوسی از سرزمین، و در آنجا او آنها را به خوک تبدیل شده است
5. Instantly she brought the sad case of Odysseus before the others.
[ترجمه ترگمان]بی درنگ پرونده غم انگیز Odysseus را پیش از دیگران به میان آورد
[ترجمه گوگل]بلافاصله او را در مورد غم انگیز اودیسه قبل از دیگران آورده است
[ترجمه گوگل]بلافاصله او را در مورد غم انگیز اودیسه قبل از دیگران آورده است
6. But Odysseus was too angry to leave in prudent silence.
[ترجمه ترگمان]اما Odysseus بیش از آن خشمگین بود که در سکوت محتاط حرکت کند
[ترجمه گوگل]اما اودیسه بیش از حد عصبانی به ترک سکوت محتاط بود
[ترجمه گوگل]اما اودیسه بیش از حد عصبانی به ترک سکوت محتاط بود
7. If once Odysseus got home those evil men would have a short shrift and a bitter end.
[ترجمه ترگمان]اگر یک بار به خانه برمی گشت، آن مردان شرور دست به گریبان بودند و یک پایان تلخ و تلخ به دست می آوردند
[ترجمه گوگل]اگر یک بار اودیسه به خانه برسد، آن مردان شرور یک سر و صدایی کوتاه و پایان تلخ خواهند داشت
[ترجمه گوگل]اگر یک بار اودیسه به خانه برسد، آن مردان شرور یک سر و صدایی کوتاه و پایان تلخ خواهند داشت
8. Odysseus as usual was on the sandy shore letting his salt tears flow while he gazed at the empty sea.
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، طبق معمول در ساحل شنی نشسته بود و به دریای خالی چشم دوخته بود
[ترجمه گوگل]اودیسه به طور معمول در ساحل شنی بود که اشک های نمکی اش را در حالی که در دریا خالی نگاه می کرد، جریان می داد
[ترجمه گوگل]اودیسه به طور معمول در ساحل شنی بود که اشک های نمکی اش را در حالی که در دریا خالی نگاه می کرد، جریان می داد
9. Odysseus then must go down and find the spirit of the prophet Teiresias who had been the holy man of Thebes.
[ترجمه ترگمان]سپس باید رفت و روح پیامبر را که مرد مقدس تب بود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]اودیسه پس از آن باید برود و روح پیامبر تری ریسیاس را پیدا کند که مرد مقدس تیبوس بوده است
[ترجمه گوگل]اودیسه پس از آن باید برود و روح پیامبر تری ریسیاس را پیدا کند که مرد مقدس تیبوس بوده است
10. Odysseus knew him too and brushed away a tear.
[ترجمه ترگمان]Odysseus هم او را می شناخت و قطره اشکی را پاک می کرد
[ترجمه گوگل]اودیسه هم او را می شناخت و اشک را پاک کرد
[ترجمه گوگل]اودیسه هم او را می شناخت و اشک را پاک کرد
11. She whispered her promise, and Odysseus took his leave.
[ترجمه ترگمان]به قولی که به او داده بود، گوش داد و گفت:
[ترجمه گوگل]او وعده خود را زمزمه کرد و اودیسه را ترک کرد
[ترجمه گوگل]او وعده خود را زمزمه کرد و اودیسه را ترک کرد
12. Even in his joy at the news Odysseus kept his caution.
[ترجمه ترگمان]حتی در شادی او هم در این خبر احتیاط را حفظ کرده بود
[ترجمه گوگل]حتی در شادی او در این خبر، اودیسه احتیاط کرد
[ترجمه گوگل]حتی در شادی او در این خبر، اودیسه احتیاط کرد
13. Terror at the thronging members took hold of Odysseus.
[ترجمه ترگمان]وحشت در the که به شدت به او هجوم آورده بود، of و Odysseus را به دست گرفت
[ترجمه گوگل]ترس در اعضای تحریک کننده، اودیسه را گرفت
[ترجمه گوگل]ترس در اعضای تحریک کننده، اودیسه را گرفت
14. Odysseus started off to explore it with twelve of his men.
[ترجمه ترگمان]او با دوازده نفر از افرادش شروع به کشف آن کرد
[ترجمه گوگل]اودیسه شروع به کشف آن با دوازده نفر از مردانش کرد
[ترجمه گوگل]اودیسه شروع به کشف آن با دوازده نفر از مردانش کرد
15. He knew nothing of Odysseus; they had not left Troy together and no word of him had reached Nestor since.
[ترجمه ترگمان]او چیزی از Odysseus نمی دانست؛ تروی را با هم ترک نکرده بودند و هیچ خبری از او به گوشش نرسیده بود
[ترجمه گوگل]او هیچ چیز از اودیسه نمی دانست؛ آنها Troy را ترک نکردند و هیچ کلمه ای از او نستور را از دست نداده بود
[ترجمه گوگل]او هیچ چیز از اودیسه نمی دانست؛ آنها Troy را ترک نکردند و هیچ کلمه ای از او نستور را از دست نداده بود
کلمات دیگر: